۲ / ۶
اهتمام به جوانان
۱۵۴۵. شباب قريش: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «شما را به نيكى با جوانان سفارش مىكنم ؛ زيرا دلنرمترند. به راستى كه خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگيخت. پس جوانان، با من پيمان بستند و پيران، با من به مخالفت برخاستند» و آن گاه، اين آيه را خواند: «و عمر آنان به درازا كشيد و دلهايشان سخت گرديد»۱.۲
۲ / ۷
عرضه رسالت خود به قبيلهها
۱۵۴۶. المناقب، ابن شهرآشوب: هنگامى كه پيامبر صلىاللهعليهوآله دعوت خود را به قبايل عرضه مىكرد، نزد بنى كِلاب آمد. آنها گفتند: ما به اين شرط با تو بيعت مىكنيم كه پس از تو، كار [خلافت] به ما منتقل شود.
پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: «كار، دست خداست. اگر او خواست، به شما خواهد رسيد و اگر نخواست، به ديگرى واگذار خواهد شد».
بنى كلاب رفتند و بيعت نكردند و گفتند: ما در راه تو، شمشير نمىزنيم كه بعدا ديگران را بر ما حكومت دهى !۳
1.. حديد : آيه ۱۶ .
2.. اُوصيكُم بِالشُّبّانِ خَيرا ؛ فَإِنَّهُم أرَقُّ أفئِدَةً ، إنَّ اللّهَ بَعَثَني بَشيرا ونَذيرا ، فَحالَفَنِي الشُّبّانُ ، وخالَفَنِي الشُّيوخُ . ـ ثُمَّقَرَأَ ـ : « فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ » شباب قريش : ص ۱ .
3.. لَمّا كانَ النَّبِيُّ صلىاللهعليهوآلهيَعرِضُ نَفسَهُ عَلَى القَبائِلِ جاءَ إلى بَني كِلابٍ ، فَقالوا : نُبايِعُكَ عَلى أن يَكونَ لَنَا الأَمرُ بَعدَكَ ،فَقالَ : الأَمرُ للّهِِ فَإن شاءَ كانَ فيكُم أو في غَيرِكُم ، فَمَضَوا ولَم يُبايِعوهُ وقالُوا : لا نَضرِبُ لِحَربِكَ بِأَسيافِنا ثُمَّ تُحَكِّمُ عَلَينا غَيرَنا ! (المناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۲۵۷ ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۷۴ ح ۲۳) .