«كاش براى آنان قيمت تعيين مىكردى!». ايشان به خشم آمد، چندان كه خشم در چهرهاش نمود يافت و فرمود: «من براى آنان قيمت تعيين كنم ؟ ! قيمتگذارى، تنها از آنِ خداست. هر گاه بخواهد، بالايش مىبَرَد و هر گاه بخواهد، پايينش مىآورَد».۱
۱۵۰۷. كتاب من لايحضره الفقيه: به پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله گفته شد: خوب است براى ما قيمت بگذارى ؛ زيرا قيمتها بالا مىروند و پايين مىآيند.
فرمود: «من، چنان نيستم كه خدا را ديدار كنم، در حالى كه بدعتى نهاده باشم كه او مرا در آن مُجاز نفرموده است. پس اجازه دهيد كه بندگان خدا از [داد و ستد با]يكديگر روزى بخورند، و هر گاه از شما خيرخواهى شد، خيرخواهى كنيد».۲
۱۵۰۸. سنن الترمذى ـ به نقل از اَنَس بن مالك ـ: در روزگار پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله، نرخها بالا رفت. گفتند: اى پيامبر خدا ! براى ما قيمت تعيين كن.
فرمود: «همانا خداوند، قيمتگذار است و هموست كه [روزىها را] بر مىبندد و مىگشايد و روزى مىبخشد. هر آينه من اميد دارم كه پروردگارم را ديدار كنم، در حالى كه هيچ يك از شما در خون يا مال، از من دادخواهى نكند».۳
۴ / ۱۱
پشتيبانى از كسى كه به كمتر از قيمت بازار مىفروشد
۱۵۰۹.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از يسع بن مغيره ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله در بازار بر مردى گذشت كه
1.. مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآلهبِالمُحتَكِرينَ ، فَأَمَرَ بِحُكرَتِهِم أن تُخرَجَ إلى بُطونِ الأَسواقِ وحَيثُ يَنظُرُ النّاسُ إلَيها ، فَقيلَلِرَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله : لَو قَوَّمتَ عَلَيهِم ! فَغَضِبَ صلىاللهعليهوآلهحَتّى عُرِفَ الغَضَبُ في وَجهِهِ ، وقالَ : أنا اُقَوِّمُ عَلَيهِم ؟ ! إنَّمَا السِّعرُ إلَى اللّهِ عز و جل ، يَرفَعُهُ إذا شاءَ ويَخفِضُهُ إذا شاءَ (كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۲۶۵ ح ۳۹۵۵ ، التوحيد : ص ۳۸۸ ح ۳۳) .
2.. قيلَ لِلنَّبِيِّ صلىاللهعليهوآله : لَو سَعَّرتَ لَنا سِعرا ؛ فَإِنَّ الأَسعارَ تَزيدُ وتَنقُصُ ؟ فَقالَ صلىاللهعليهوآله : ما كُنتُ لِأَلقَى اللّهَ تَعالى بِبِدعَةٍ لَميُحدِث إلَيَّ فيها شَيئا ، فَدَعوا عِبادَ اللّهِ يَأكُل بَعضُهُم مِن بَعضٍ ، وإذَا استُنصِحتُم فَانصَحوا كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۲۶۸ ح ۳۹۶۹ ، التوحيد : ص ۳۸۸ ح ۳۳ .
3.. غَلاَ السِّعرُ عَلى عَهدِ رَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله ، فَقالوا : يا رَسولَ اللّهِ ، سَعِّر لَنا ، فَقالَ : إنَّ اللّهَ هُوَ المُسَعِّرُ القابِضُ الباسِطُالرّازِقُ ، وإنّي لَأَرجو أن ألقى رَبّي ولَيسَ أحَدٌ مِنُكم يَطلُبُني بِمَظلِمَةٍ في دَمٍ ولا مالٍ سنن الترمذي : ج ۳ ص ۶۰۶ ح ۱۳۱۴ ، سنن أبي داود : ج ۳ ص ۲۷۲ ح ۳۴۵۱ .