پيامبر صلىاللهعليهوآله آوردند و چون [با آب] عملش آوردند، فرمود: «اين چيست ؟».
گفتند: شربت بادام.
فرمود: «آن را از جلوى من برداريد. اين، نوشيدنىِ نازپروردگان است».۱
۳ / ۴
ترغيب به نشان دادن توانگرى
قرآن
«امّا نعمتهاى پروردگارت را باز گو».۲
حديث
۱۴۸۴. المعجم الكبير ـ به نقل از زهير بن ابى علقمه ضبعى ـ: مردى با ظاهرى زشت نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله آمد. پيامبر فرمود: «آيا مالى دارى ؟». گفت: «آرى ؛ همه گونه مال دارم». فرمود: «پس بايد [اثرِ مال] بر تو ديده شود. هر آينه خداوند دوست مىدارد كه اثرِ [مال] خويش را بر بندهاش به نيكى بنگرد و نه تنگدستى و نه تظاهر به تنگدستى را دوست ندارد».۳
۳ / ۵
ميانهروى
قرآن
«دستت را به گردنت مبند (بخل و امساك مكن) و آن را يكسره هم مگشاى (به گزاف و زيادهروى بخشش
1.. اُتِيَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله بِسَويقٍ مِن سَويقِ اللَّوزِ ، فَلَمّا خيضَ قالَ : ما هذا ؟ قالوا : سَويقُ اللَّوزِ . قالَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله :أخِّروهُ عَنّي ؛ هذا شَرابُ المُترَفينَ الزهد لابن حنبل : ص ۱۱ ، الزهد لابن المبارك (الملحقات : ص ۵۵ ح ۲۰۰) .
2.. ضحى : آيه ۱۱ : « وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» .
3.. أتَى النَّبِيَّ صلىاللهعليهوآله رَجُلٌ سَيِّئُ الهَيئَةِ ، فَقالَ : ألَكَ مالٌ ؟ قالَ : نَعَم مِن كُلِّ أنواعِ المالِ . قالَ : فَليُرَ عَلَيكَ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جليُحِبُّ أن يَرى_'feأثَرَهُ عَلى عَبدِهِ حُسنا ، ولا يُحِبُّ البُؤسَ وَالتَّباؤُسَ المعجم الكبير : ج ۵ ص ۲۷۳ ح ۵۳۰۸ ، سنن النسائي : ج ۸ ص ۱۹۶ .