433
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

«پيرزن‌ها به بهشت نمى‌روند» و پيرزن، حالش به گونه‌اى ديگر شد. پيامبر فرمود: «خداوند، آنها را به شكلى ديگر [و جوان و زيبا]در مى‌آورد».۱

۱۰۴۹. المستدرك على الصحيحين ـ به نقل از جابر ـ: در يكى از جنگ‌هاى پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با ايشان همراه شديم. مردى نيز كه دو جامه ژنده و پاره پوشيده بود و وظيفه‌اش راندن شُتران بود، ما را همراهى مى‌كرد. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در باره او فرمود: «آيا جامه‌هاى ديگرى غير از اينها ندارد ؟».
گفته شد: در جامه‌دانش، دو جامه نو دارد.
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «جامه‌دانش را برايم بياوريد». آن گاه، آن را باز كرد و ديد كه دو جامه نو در آن است. به آن مرد فرمود: «اين دو جامه را بردار و بپوش و آن جامه‌هاى ژنده و پاره را دور بينداز».
آن مرد، چنين كرد و آن گاه، شترها را حركت داد. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله متعجّب از بخل آن مرد نسبت به خودش، در پى او نگريست و به او گفت: «خدا گردنت را بزند !» و مرد كه به سوى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله چرخيد، فرمود: «در راه خدا!» و آن مرد در جنگ يمامه شهيد شد.۲

۱۰۵۰. سنن أبى داوود ـ به نقل از عوف بن مالك اشجعى ـ: در جنگ تبوك، به حضور پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ كه در خيمه‌اى پوستى بود ـ، رسيدم و سلام كردم. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله جواب سلامم را داد و فرمود: «درون آى».
گفتم: اى پيامبر خدا ! همه هيكلم بيايد ؟

1.. دَخَلَ عَلَيَّ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله وعِندي عَجوزٌ مِن بَني عامِرٍ ، فَقالَ : مَن هذِهِ العَجوزُ يا عائِشَةُ ؟ فَقُلتُ : إحدىخالاتي ، فَقالَت : اُدعُ اللّه‌َ أن يُدخِلَنِي الجَنَّةَ ، فَقالَ : إنَّ الجَنَّةَ لا يَدخُلُهَا العَجَزَةُ . فَأَخَذَ العَجوزُ ما أخَذَها . فَقالَ : إنَّ اللّه‌َ يُنشِئُهُنَّ خَلقا غَيرَ خَلقِهِنَّ تفسير الطبري : ج ۱۰ الجزء ۱۷ ص ۱۰۲ ، تفسير الثعلبي : ج ۶ ص ۳۱۲ .

2.. خَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله في بَعضِ مَغازيهِ ، فَخَرَجَ رَجُلٌ في ثَوبَينِ مُنخَرِقَينِ يُريدُ أن يَسوقَ بِالإِبِلِ . فَقالَ لَهُرَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : ما لَهُ ثَوبانِ غَيرُ هذا ؟ قيلَ : إنَّ في عَيبَتِهِ ثَوبَينِ جَديدَينِ . قال : إيتوني بِعَيبَتِهِ . فَفَتَحَها فَإِذا فيها ثَوبانِ ، فَقالَ لِلرَّجُلِ : خُذ هذَينِ فَالبَسهُما وأَلقِ المُنخَرِقَينِ .
فَفَعَلَ . ثُمَّ ساقَ بِالإِبِلِ ، فَنَظَرَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله في أثَرِهِ كَالمُتَعَجِّبِ مِن بُخلِهِ عَلى نَفسِهِ بِالثَّوبَينِ ، فَقالَ لَهُ : ضَرَبَ اللّه‌ُ عُنُقَكَ ! فَالتَفَتَ إلَيهِ الرَّجُلُ ، فَقالَ [ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله] : في سَبيلِ اللّه‌ . فَقُتِلَ يَومَ اليَمامَةِ (المستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۲۰۳ ح ۷۳۶۹ ، إمتاع الأسماع : ج ۱۲ ص ۱۱۴) .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
432

پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله خنديد و فرمود: «تو اين گونه [پير و بى‌دندان]، وارد بهشت نمى‌شوى».
و نيز زنى چركين‌چشم را ديد. فرمود: «زنانِ چركين‌چشم، به بهشت نمى‌روند».
زن گريست و گفت: اى پيامبر خدا ! پس من به جهنّم مى‌روم ؟
فرمود: «نه ؛ بلكه با چنين چهره‌اى كه دارى، وارد بهشت نمى‌شوى».
سپس فرمود: «يك‌چشم و كور نيز به بهشت نمى‌روند [و آنها نيز سالم و زيبا مى‌شوند و سپس به بهشت مى‌روند]».۱

۱۰۴۷. المناقب، ابن شهرآشوب: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله خطاب به پيرزنى از قبيله اشجع فرمود: «اى زن اشجعى ! پيرزنان، داخل بهشت نمى‌شوند». بلال، او را گريان ديد و به پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله گزارش داد. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «و سياهان هم وارد بهشت نمى‌شوند». آن گاه، بلال هم به همراه زن به گريه كردن پرداخت. عبّاس، آن دو را ديد و براى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بازگو كرد. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «پيرمرد هم [به بهشت نمى‌رود]». سپس آنان را خواست و دلدارى داد و فرمود: «خداوند، آنان را در بهترين شكل، وارد بهشت مى‌گرداند» و فرمود: «آنان، به صورت جوانانى نورانى، وارد بهشت مى‌شوند» و فرمود: «بهشتيان، پيكرهايى بدون مو و صاف دارند و سرمه كشيده اند».۲

۱۰۴۸. تفسير الطبرى ـ به نقل از عايشه ـ: پيرزنى از قبيله بنى عامر، نزد من بود كه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بر من وارد شد و پرسيد: «اين پيرزن كيست، اى عايشه ؟». گفتم: يكى از خاله‌هاى من است. آن پيرزن [خطاب به پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله] گفت: خدا را بخوان تا مرا به بهشت وارد كند. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود:

1.. أبصَرَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله امرَأَةً عَجوزا دَرداءَ ، فَقالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : أما إنَّهُ لا تَدخُلُ الجَنَّةَ عَجوزٌ دَرداءُ ! فَبَكَت ، فَقالَ لَها : مايُبكيكِ ؟ فَقالَت : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، إنّي دَرداءُ ، فَضَحِكَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهوقالَ : لا تَدخُلينَ عَلى حالِكِ هذِهِ .
قالَ : ونَظَرَ إلَى امرَأَةٍ رَمصاءِ العَينَينِ ، فَقالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : أما إنَّهُ لا يَدخُلُ الجَنَّةَ رَمصاءُ العَينَينِ ، فَبَكَت وقالَت : يا رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهفَإِنّي فِي النّارِ ؟ فَقالَ : لا ، ولكِن لا تُدخَلينَ الجَنَّةَ عَلى مِثلِ صورَتِكِ هذِهِ . ثُمَّ قالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : لا يَدخُلُ الجَنَّةَ أعورُ ولا أعمى الجعفريّات : ص ۱۹۱ ، النوادر للراوندي : ص ۱۰۷ ح ۸۳ .

2.. قالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله لِلعَجوزِ الأَشجَعِيَّةِ : يا أشجَعِيَّةُ ، لا تَدخُلُ العَجوزُ الجَنَّةَ ، فَرَآها بِلالٌ باكِيَةً فَوَصَفَها لِلنَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، فَقالَ :وَالأَسوَدُ كَذلِكَ . فَجَلَسا يَبكِيانِ ، فَرَآهُمَا العَبّاسُ فَذَكَرَهُما لَهُ ، فَقالَ : وَالشَّيخُ كَذلِكَ .
ثُمَّ دَعاهُم وطَيَّبَ قُلوبَهُم وقالَ : يُنشِئُهُمُ اللّه‌ُ كَأَحسَنِ ما كانوا ، وذَكَرَ أنَّهُم يَدخُلونَ الجَنَّةَ شَبابا مُنَوَّرينَ ، وقالَ : إنَّ أهلَ الجَنَّةِ جُردٌ مُردٌ مُكَحَّلونَ المناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۱۴۸ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۹۵ ح ۱ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21204
صفحه از 868
پرینت  ارسال به