395
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

۶ / ۷

بزرگداشت خواهر رضاعى

۹۴۷. امام صادق عليه‌السلام: خواهر رضاعىِ پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نزد ايشان آمد و چون پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به او نگريست، خوش‌حال شد و ملحفه خود را براى او پهن نمود و او را بر روى آن نشانيد و با او به سخن گفتنِ رو در رو پرداخت و به رويش خنديد، تا اين كه برخاست و رفت. سپس برادر ايشان آمد ؛ امّا پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله رفتارى را كه با خواهرش كرده بود، با او نكرد. به ايشان گفته شد: اى پيامبر خدا ! چرا رفتارى را كه با خواهرش كردى، با او كه يك مرد است، نكردى ؟ فرمود: «چون خواهرش بيشتر از او، به پدر و مادرش نيكى مى‌كرد».۱

۶ / ۸

بزرگداشت دايى

۹۴۸. مكارم الأخلاق، ابن ابى الدنيا ـ به نقل از عايشه ـ: اسود بن وهب، اجازه ورود بر پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله گرفت و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله رداى خود را برايش گسترد و فرمود: «اى دايى ! بنشين، كه دايى، [مانند] پدر است» و من نشنيدم كه پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله او را با نامش صدا بزند و تنها مى‌فرمود: «اى دايى!».۲

1.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله أتَتهُ اُختٌ لَهُ مِنَ الرَّضاعَةِ ، فَلَمّا نَظَرَ إلَيها سُرَّ بِها وبَسَطَ مِلحَفَتَهُ لَها فَأَجلَسَها عَلَيها ، ثُمَّ أقبَلَيُحَدِّثُها ويَضحَكُ في وَجهِها ، ثُمَّ قامَت وذَهَبَت وجاءَ أخوها ، فَلَم يَصنَع بِهِ ما صَنَعَ بِها ، فَقيلَ لَهُ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، صَنَعتَ بِاُختِهِ ما لَم تَصنَع بِهِ وهُوَ رَجُلٌ ؟ فَقالَ : لِأَنَّها كانَت أبَرَّ بِوالِدَيها مِنهُ (الكافي : ج ۲ ص ۱۶۱ ح ۱۲ ، الزهد للحسين بن سعيد : ص ۱۰۰ ح ۹۱) .

2.. اِستَأذَنَ الأَسوَدُ بنُ وَهبٍ عَلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، فَبَسَطَ لَهُ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهرِداءَهُ ، فَقالَ : اِجلِس يا خالِ ، فَإِنَّ الخالَوالِدٌ .
قالَت : وما سَمِعتُ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَدعوهُ بِاسمِهِ إلاّ «يا خالِ» مكارم الأخلاق لابن أبي الدنيا : ص ۲۶۱ ح ۴۰۶ ، اُسد الغابة : ج ۱ ص ۲۳۴ الرقم ۱۵۷ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
394

۶ / ۶

صله دادن به مادر رضاعى

۹۴۴. الطبقات الكبرى ـ به نقل از پيرمردى از قبيله بنى سعد ـ: حليمه دختر عبد اللّه‌، در مكّه بر پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ [پس از آن]كه با خديجه ازدواج كرده بود ـ، وارد شد. حليمه از خشك‌سالى و هلاك شدن چارپايان، شِكوه كرد و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با خديجه در باره او گفتگو كرد و چهل گوسفند و شترى رام كه بر پشتش اثر كجاوه‌كشى داشت، به او عطا نمود و حليمه به سوى خانواده‌اش باز گشت.۱

۹۴۵. الاستيعاب ـ به نقل از عطاء بن يسار ـ: حليمه دختر عبد اللّه‌ و مادر شيرى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله، در جنگ حنين، نزد پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آمد. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله جلوى پايش برخاست و رداى خود را برايش گسترد و او بر آن نشست.۲

۹۴۶. الطبقات الكبرى ـ به نقل از محمّد بن منكدر ـ: زنى كه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله را شير داده بود، از ايشان اجازه ورود خواست، و چون داخل شد، پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «مادرم، مادرم !» و رداى خود را آورد و برايش گسترد و او بر آن نشست.۳

1.. قَدِمَت حليمةُ بِنتُ عَبدِ اللّه‌ِ عَلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهمَكَّةَ وقَد تَزَوَّجَ خَديجَةَ ، فَتَشَكَّت جَدبَ البِلادِ وهَلاكَ الماشِيَةِ ،فَكَلَّمَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهخَديجَةَ فيها ، فَأَعطَتها أربَعينَ شاةً ، وبَعيرا مُوَقَّعا لِلظَّعينَةِ ، وَانصَرَفَت إلى أهلِها الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۱۱۳ ، النهاية : ج ۵ ص ۲۱۵ .

2.. جاءَت حَليمَةُ ابنَةُ عَبدِ اللّه‌ِ اُمُّ النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مِنَ الرَّضاعَةِ إلَى النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهيَومَ حُنَينٍ ، فَقامَ إلَيها وبَسَطَ لَها رِداءَهُ فَجَلَسَتعَلَيهِ الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۷۴ الرقم ۳۳۳۶ ، ذخائر العقبى : ص ۴۳۲ .

3.. اِستَأذَنَتِ امرَأَةٌ عَلَى النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله قَد كانَت أرضَعَتهُ ، فَلَمّا دَخَلَت عَلَيهِ قالَ : اُمّي اُمّي . وعَمَدَ إلى رِدائِهِ فَبَسَطَهُ لَهافَقَعَدَت عَلَيهِ الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۱۱۴ ، مكارم الأخلاق لابن أبي الدنيا : ص ۱۶۱ ح ۲۱۳ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21109
صفحه از 868
پرینت  ارسال به