393
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

خواستم كه كفن‌هايش را كهنه و پوسيده نكند تا وارد بهشت شود و خداوند درخواستم را پذيرفت. و امّا داخل قبرش شدم ؛ چون روزى به او گفتم: مرده را چون داخل قبرش مى‌گذارند و مردم از كنارش مى‌روند، دو فرشته به نام منكر و نكير بر او وارد مى‌شوند و از او سؤال مى‌كنند، و او فرياد برآورد: "فريادرسى از سوى خدا بايد !" و من در قبرش پيوسته از خدايم خواستم كه از قبرش، بوستانى به بهشت و باغى از باغ‌هاى بهشت برايش بگشايد».۱

۹۴۳. المعجم الأوسط ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: هنگامى كه فاطمه، مادر على بن ابى طالب عليه‌السلام در گذشت، پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله پيراهنش را در آورد و به [جنازه] او پوشاند و در قبرش خوابيد، و چون خاك قبرش را صاف كرد، برخى از تشييع كنندگان گفتند: اى پيامبر خدا ! ديديم كارى كردى كه با كسى نكرده بودى ! پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «من پيراهنم را به او پوشاندم تا از لباس‌هاى بهشت بپوشد و در قبرش خوابيدم تا از فشار قبرش بكاهد، كه او پس از ابو طالب، نيكوكارترينِ آفريدگان خدا به من بود».۲

1.. لَمّا ماتَت فاطِمَةُ بِنتُ أسَدٍ اُمُّ أميرِ المُؤمِنينَ عليه‌السلام ، جاءَ عَلِيٌّ عِندَ النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : يا أبَا الحَسَنِ ، مالَكَ ؟ قالَ : اُمّي ماتَت ، فَقالَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : واُمّي وَاللّه‌ِ . ثُمَّ بَكى وقالَ : وا اُمّاهُ ! ثُمَّ قالَ لِعَلِيٍّ عليه‌السلام : هذا قَميصي فَكَفِّنها فيهِ ، وهذا رِدائي فَكَفِّنها فيهِ ، فَإِذا فَرَغتُم فَآذِنوني .
فَلَمّا اُخرِجَت صَلّى عَلَيهَا النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله صَلاةً لَم يُصَلِّ قَبلَها ولا بَعدَها عَلى أحَدٍ مِثلَها ، ثُمَّ نَزَلَ عَلى قَبرِها فَاضطَجَعَ فيهِ ، ثُمَّ قالَ لَها : يا فاطِمَةُ ، قالَت : لَبَّيكَ يا رَسولَ اللّه‌ِ ، فَقالَ : فَهَل وَجَدتِ ما وَعَدَ رَبُّكِ حَقّا ؟ قالَت : نَعَم ، فَجَزاكَ اللّه‌ُ [خَيرَ] جَزاءٍ . وطالَت مُناجاتُهُ فِي القَبرِ .
فَلَمّا خَرَجَ ، قيلَ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، لَقَد صَنَعتَ بِها شَيئا في تَكفينِكَ [إيّاها] ثِيابَكَ . ودُخولِكَ في قَبرِها وطولِ صَلاتِكَ ، ما رَأَيناكَ صَنَعتَهُ بِأَحَدٍ قَبلَها ؟ !
قالَ : أمّا تَكفيني إيّاها ، فَإِنّي لَمّا قُلتُ لَها : يُعرَضُ النّاسُ [عُراةً] يَومَ يُحشَرون مِن قُبورِهِم ، فَصاحَت فَقالَت : وا سَوأَتاهُ ! فَلَبَّستُها ثِيابي ، وسَأَلتُ اللّه‌َ في صَلَواتي عَلَيها ألاّ يُبلِيَ أكفانَها حَتّى تَدخُلَ الجَنَّةَ ، فَأَجابَني إلى ذلِكَ . وأَمّا دُخولي في قَبرِها ، فَإِنّي قُلتُ لَها يَوما : إنَّ المَيِّتَ إذا دَخَلَ قَبرَهُ وَانصَرَفَ النّاسُ عَنهُ دَخَلَ عَلَيهِ مَلَكانِ : مُنكَرٌ ونَكيرٌ ، فَيَسأَلانِهِ ، فَقالَت : وا غَوثاهُ بِاللّه‌ِ ، فَما زِلتُ أسأَلُ رَبّي في قَبرِها حَتّى فَتحَ لَها رَوضَةً مِن قَبرِها إلَى الجَنَّةِ ، ورَوضَةً مِن رِياضِ الجَنَّةِ بصائر الدرجات : ص ۲۸۷ ح ۹ ، بحار الأنوار : ج ۳۵ ص ۸۱ ح ۲۳ .

2.. لَمّا ماتَت فاطِمَةُ اُمُّ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه‌السلام ، خَلَعَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهقَميصَهُ وأَلبَسَها إيّاهُ ، وَاضطَجَعَ في قَبرِها ، فَلَمّاسَوّى عَلَيهَا التُّرابَ قالَ بَعضُهُم : يا رَسولَ اللّه‌ِ رَأَيناكَ صَنَعتَ شَيئا لَم تَصنَعهُ بِأَحَدٍ ؟ ! فَقالَ : إنّي ألبَستُها قَميصي لِتَلبَسَ مِن ثِيابِ الجَنَّةِ ، وَاضطَجَعتُ مَعَها في قَبرِها لِيُخَفَّفَ عَنها مِن ضَغطَةِ القَبرِ ، إنَّها كانَت أحسَنَ خَلقِ اللّه‌ِ إلَيَّ صَنيعا بَعدَ أبي طالِبٍ (المعجم الأوسط : ج ۷ ص ۸۷ ح ۶۹۳۵ ، سير أعلام النبلاء : ج ۲ ص ۱۱۸ الرقم ۱۷) .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
392

آنچه را از شما گرفته شده، به شما مى‌دهد و شما را مى‌آمرزد و خدا آمرزگار و مهربان است%«$.۱

۶ / ۵

بزرگداشت فاطمه بنت اسد

۹۴۲. امام صادق عليه‌السلام: هنگامى كه فاطمه بنت اسد، مادر امير مؤمنان عليه‌السلام در گذشت، على عليه‌السلام نزد پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آمد و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به او فرمود: «اى ابو الحسن ! تو را چه مى‌شود ؟». گفت: مادرم در گذشت. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «به خدا سوگند، مادر من نيز بود». سپس گريست و فرمود: «واى مادر !». سپس به على عليه‌السلام فرمود: «اين، پيراهن من است. او را در آن، كفن كن، و اين، رداى من است. او را در آن بپيچ، و چون كار را به پايان رسانديد، مرا خبر كنيد».
هنگامى كه جنازه را بيرون آوردند، پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله چنان نمازى بر او خواند كه نه پيش از او بر كسى چنين نماز خوانده بود و نه ديگر پس از او، بر كسى چنين نماز خواند. آن گاه در قبرش فرود آمد و به پهلو در آن خوابيد و خطاب به او گفت: «اى فاطمه !». گفت: بله، بله، اى پيامبر خدا ! فرمود: «آيا آنچه را خدايت وعده داده بود، حق يافتى ؟». گفت: آرى. خداوند، بهترين پاداش را به تو عطا كند [كه ما را هدايت كردى] ! و نجواى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در قبر به طول انجاميد.
هنگامى كه از قبر خارج شد، گفتند: اى پيامبر خدا! در كفن كردن او با پيراهنت و داخل شدن به قبرش و نماز طولانى‌ات بر او، كارى كردى كه نديده بوديم با كس ديگرى پيش از اين كرده باشى ! پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «امّا اين كه او را كفن كردم، چون هنگامى كه به او گفته بودم: روزى كه مردم از قبرهايشان برانگيخته مى‌شوند، برهنه به صحنه قيامت مى‌آيند، او بانگ زده و گفته بود: "واى بر رسوايى !" و من لباسم را به او پوشاندم و در دعاهايم از خداوند

1.. اُتِيَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بِمالٍ دَراهِمَ ، فَقالَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله لِلعَبّاسِ : يا عَبّاسُ ، ابسُط رِداءَكَ وخُذ مِن هذَا المالِ طَرَفا . فَبَسَطَرِداءَهُ فَأَخَذَ مِنهُ طائِفَةً . ثُمَّ قالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : يا عَبّاسُ ، هذا مِنَ الَّذي قالَ اللّه‌ُ تَبارَكَ وتَعالى : « يَـأَيُّهَا النَّبِىُّ قُل لِّمَن فِى أَيْدِيكُم مِّنَ الأَْسْرَى إِن يَعْلَمِ اللَّهُ فِى قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ » قرب الإسناد : ص ۲۱ ح ۷۳ ، تفسير العيّاشي : ج ۲ ص ۲۰۸ ح ۱۷۶۰ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20945
صفحه از 868
پرینت  ارسال به