373
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

۸۹۰.السنن الكبرى ـ به نقل از عايشه ـ: اسماء دختر ابو بكر، بر پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله وارد شد، در حالى كه لباس نازك شامى به تن داشت. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از او رو گرداند و سپس فرمود: «اين چيست، اى اسماء ؟ زن هنگامى كه به سنّ حيض ديدن مى‌رسد، روا نيست كه جز اين و اين از او ديده شود» و به چهره و كف دست‌هايش اشاره فرمود.۱

۸۹۱. مسند ابن حنبل ـ به نقل از اُسامة بن زيد ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله لباس [پنبه‌اى] مصرى كلفتى از همانها كه به دحيه كلبى هديه داده بود، به من پوشاند و من نيز آن را به همسرم پوشاندم. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به من فرمود: «چرا لباس مصرى را نمى‌پوشى ؟». گفتم: اى پيامبر خدا ! آن را به همسرم پوشاندم. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به من فرمود: «به او فرمان بده كه زيرپوشى زير آن بپوشد، كه مى‌ترسم حجم بدنش را نمايان سازد».۲

۳ / ۱۲

مسافرت با خانواده

۸۹۲. المعجم الكبير ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله هنگامى كه مسافرت مى‌كرد، با يكى از

1.. إنَّ أسماءَ بِنتَ أبي بَكرٍ دَخَلَت عَلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهوعَلَيها ثِيابٌ شامِيَّةٌ رِقاقٌ ، فَأَعرَضَ عَنها ، ثُمَّ قالَ : ما هذا ياأسماءُ ، إنَّ المَرأَةَ إذا بَلَغَتِ المَحيضَ لَم يَصلُح أن يُرى مِنها إلاّ هذا وهذا ـ وأَشارَ إلى وَجهِهِ وكَفَّيهِ ـ السنن الكبرى : ج ۲ ص ۳۱۹ ح ۳۲۱۸ ، مسند الشامّيين : ج ۴ ص ۶۴ ح ۲۷۳۹ .

2.. كَساني رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهقُبطِيَّةً كَثيفَةً كانَت مِمّا أهداها دِحيَةَ الكَلبِيِّ ، فَكَسَوتُهَا امرَأَتي ، فَقالَ لي رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : مالَكَ لَم تَلبَسِ القُبطِيَّةَ ؟ قُلتُ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، كَسَوتُهَا امرَأَتي ، فَقالَ لي رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : مُرها فَلتَجعَل تَحتَها غِلالَةً ؛ إنّي أخافُ أن تَصِفَ حَجمَ عِظامِها مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۱۸۴ ح ۲۱۸۴۵ ، السنن الكبرى : ج ۲ ص ۳۳۱ ح ۳۲۶۲ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
372

حديث

۸۸۸. تفسير القمّى: امّا سخن خداوند: «اى پيامبر ! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب‌هاى (روسرى‌هاى بلندِ) خود را بر خويش فرو افكنند»، سبب نزولش آن بود كه زنان از خانه خارج مى‌شدند و به مسجد مى‌آمدند و پشت سر پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نماز مى‌خواندند و شب كه براى نماز مغرب و عشا و صبح [كه براى نماز صبح] بيرون مى‌آمدند، جوانان بر سر راهشان مى‌نشستند و آنها را مورد آزار و تعرّض قرار مى‌دادند. از اين رو خداوند نازل فرمود: «اى پيامبر ! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب‌هاى (روسرى‌هاى بلندِ) خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است [و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده، توبه كنند]. خداوند، همواره آمرزنده و مهربان است».۱

۸۸۹. امام باقر عليه‌السلام ـ به نقل از جابر بن عبد اللّه‌ انصارى ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به قصد ديدن فاطمه عليهاالسلامبيرون آمد و من با ايشان بودم. هنگامى كه به درِ خانه رسيدم، دستش را بر آن نهاد و آن را راند و سپس فرمود: «سلام بر شما!». فاطمه عليهاالسلام گفت: بر تو سلام، اى پيامبر خدا ! پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «داخل شوم ؟». فاطمه گفت: بفرماييد، اى پيامبر خدا ! پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «من با همراهم وارد شوم ؟». گفت: اى پيامبر خدا ! من روسرى ندارم. فرمود: «اى فاطمه ! دنباله ملافه‌ات را بگير و سرت را با آن بپوشان» و فاطمه عليهاالسلام چنين كرد. سپس فرمود: «سلام بر شما !». فاطمه گفت: و بر تو سلام، اى پيامبر خدا ! فرمود: «آيا داخل شوم؟». گفت: آرى، اى پيامبر خدا ! فرمود: «من و همراهم ؟». گفت: با همراهت. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله داخل شد و من نيز داخل شدم.۲

1.. وأَمّا قَولُهُ : « يَـأَيُّهَا النَّبِىُّ قُل لأِّزْوَ جِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَـبِيبِهِنَّ »فَإِنَّهُ كانَ سَبَبُ نُزولِهاأنَّ النِّساءَ كُنَّ يَخرُجنَ إلَى المَسجِدِ ويُصَلّينَ خَلفَ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، وإذا كانَ بِاللَّيلِ خَرَجنَ إلى صَلاةِ المَغرِبِ وَالعِشاءِ الآخِرَةِ وَالغَداةِ ، يَقعُدُ الشُّبّانُ لَهُنَّ في طَريقِهِنَّ فَيُؤذونَهُنَّ ويَتَعَرَّضونَ لَهُنَّ ، فَأَنزَلَ اللّه‌ُ : « يَـأَيُّهَا النَّبِىُّ قُل لأِّزْوَ جِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَـبِيبِهِنَّ ذَ لِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلاَ يُؤْذَيْنَ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا »تفسير القمّي : ج ۲ ص ۱۹۶ ، بحار الأنوار : ج ۱۰۴ ص ۳۳ ح ۶ .

2.. خَرَجَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يُريدُ فاطِمَةَ عليهاالسلاموأَنا مَعَهُ ، فَلَمَّا انتَهَيتُ إلَى البابِ وَضَعَ يَدَهُ عَلَيهِ فَدَفَعَهُ ، ثُمَّ قالَ : السَّلامُعَلَيكُم ، فَقالَت فاطِمَةُ : عَلَيكَ السَّلامُ يا رَسولَ اللّه‌ِ ، قالَ : أدخُلُ ؟ قالَت : اُدخُل يا رَسولَ اللّه‌ِ ، قالَ : أدخُلُ أنا ومَن مَعي ؟ فَقالَت : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، لَيسَ عَلَيَّ قِناعٌ . فَقالَ : يا فاطِمَةُ ، خُذي فَضلَ مِلحَفَتِكِ فَقَنِّعي بِهِ رَأسَكِ ، فَفَعَلَت .
ثُمَّ قالَ : السَّلامُ عَلَيكُم ، فَقالَت فاطِمَةُ : وعَلَيكَ السَّلامُ يا رَسولَ اللّه‌ِ ، قالَ : أدخُلُ ؟ قالَت : نَعَم يا رَسولَ اللّه‌ِ ، قالَ : أنا ومَن مَعي ؟ قالَت : ومَن مَعَكَ .
قالَ جابِرٌ : فَدَخَلَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ودَخَلتُ . . . الكافي : ج ۵ ص ۵۲۸ ح ۵ ، مشكاة الأنوار : ص ۳۴۳ ح ۱۰۹۹ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20700
صفحه از 868
پرینت  ارسال به