357
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

آورد. سپس برخاست و على و فاطمه نيز برخاستند و پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در وسط آن دو، ره‌سپار خانه على عليه‌السلام شد. جبرئيل، در ميان فرشتگان، بانگ تكبير زد. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله تكبير را شنيد و تكبير گفت و مسلمانان، تكبير گفتند. اين، نخستين تكبيرى بود كه در عروسى گفته شد و از آن پس، به سنّت تبديل شد.۱

۸۴۷. السنن الكبرى، نسايى ـ به نقل از بُرَيده ـ: چون شبِ زفاف شد، پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «اى على ! كارى انجام مده تا مرا ملاقات كنى». آن گاه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مقدارى آب طلبيد و با آن، وضو ساخت. سپس بقيّه آب را روى على عليه‌السلام خالى كرد و گفت: «بار خدايا ! در اين دو، بركت قرار ده و به آنها خير و بركت عطا فرما و در فرزندانشان نيز براى اين دو بركت قرار ده».۲

۲ / ۷

صبح عروسى فاطمه علیها السلام

۸۴۸. المناقب، ابن شهرآشوب: شُرَحبيل با سندس نقل كرده است: صبح عروسى فاطمه عليهاالسلام، پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با كاسه بزرگى شير آمد و به فاطمه عليهاالسلام فرمود: «بنوش، پدرت به فدايت!» و به على عليه‌السلام فرمود: «بنوش، پسرعمويت به فدايت!».۳

۸۴۹. المناقب، ابن شهرآشوب ـ در ياد كرد از صبح عروسى فاطمه عليهاالسلام ـ: سپس پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله صبح عروسى نزد آن دو آمد و فرمود: «سلام بر شما ! آيا داخل شوم ؟ خدا رحمتتان كند !». اسماء

1.. حَدَّثني جابِرُ بنُ عَبدِ اللّه‌ِ الأَنصارِيُّ ، قالَ : لَمّا كانَتِ اللَّيلَةُ الَّتي أهدى فيها رَسولُ اللّه‌ِ فاطِمَةَ إلى عَلِيٍّ عليهم‌السلام ، دَعابِعَلِيٍّ عليه‌السلامفَأَجلَسَهُ عَن يَمينِهِ ، ودَعا بِها عليهاالسلامفَأَجلَسَها عَن شِمالِهِ ، ثُمَّ جَمَعَ رَأسَيهِما ، ثُمَّ قامَ وقاما وهُوَ بَينَهُما يُريدُ مَنزِلَ عَلِيٍّ عليه‌السلام ، فَكَبَّرَ جَبرَئيلُ عليه‌السلامفِي المَلائِكَةِ ، فَسَمِعَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهالتَّكبيرَ فَكَبَّرَ وكَبَّرَ المُسلِمونَ ، وهُوَ أوَّلُ تَكبيرٍ كانَ في زَفافٍ ، فَصارَت سُنَّةً دلائل الإمامة : ص ۱۰۲ ح ۳۱ ، مستدرك الوسائل : ج ۱۴ ص ۱۹۷ ح ۱۶۴۹۵ .

2.. لَمّا كانَ لَيلَةُ البِناءِ ، قالَ [رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله] : يا عَلِيُّ ، لا تُحدِث شَيئا حَتّى تَلقاني . فَدَعَا النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، بِماءٍ فَتَوَضَّأَ مِنهُثُمَّ أفرَغَهُ عَلى عَلِيٍّ عليه‌السلام ، فَقالَ : اللّهُمَ بارِك فيهِما وبارِك عَلَيهِما ، وبارِك لَهُما في شِبلِهِما السنن الكبرى للنسائي : ج ۶ ص ۷۳ ح ۱۰۰۸۸ ، المعجم الكبير : ج ۲ ص ۲۰ ح ۱۱۵۳ .

3.. رَوى شُرَحبيلُ بِإِسنادِهِ : لَمّا كانَ صَبيحَةُ عُرسِ فاطِمَةَ عليهاالسلام ، جاءَ النَّبِيُ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهبِعُسٍّ فيهِ لَبَنٌ ، فَقالَ لِفاطِمَةَ عليهاالسلام : اِشرَبيفِداكِ أبوكِ ، وقالَ لِعَلِيٍّ عليه‌السلام : اِشرَب فِداكَ ابنُ عَمِّكَ المناقب لابن شهرآشوب : ج ۳ ص ۳۵۶ ، كشف الغمّة : ج ۱ ص ۶۵۵ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
356

در وليمه فاطمه، حاضر شويد.
مردم، گروه گروه آمدند. من از اين كه جمعيت، زياد بود و غذا اندك، خجالت‌زده شدم. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در يافت كه در دل من چه مى‌گذرد. پس فرمود: «اى على ! از خداوند، بركت خواهم خواست».
همه مردم تا آخرين نفر، از غذا و نوشيدنى من خوردند و نوشيدند و برايم طلب بركت كردند و همگى كه بيش از چهار هزار مرد بودند، رفتند ؛ امّا از غذا، هيچ كم نشده بود. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بشقاب‌ها را خواست و آنها را از غذا پر كرد و به خانه‌هاى همسرانش فرستاد. سپس يك بشقاب برداشت و در آن، مقدارى غذا ريخت و فرمود: «اين هم براى فاطمه و شوهرش».۱

۲ / ۶

شب زفاف

۸۴۶. امام باقر عليه‌السلام: جابر بن عبد اللّه‌ انصارى، برايم نقل كرد و گفت: در شبى كه پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فاطمه عليهاالسلام را به خانه على عليه‌السلام فرستاد، على عليه‌السلام را صدا زد و او را در طرف راست خود نشاند و فاطمه عليهاالسلام را صدا زد و در سمت چپ خويش نشاند. آن گاه، سر آن دو بزرگوار را به هم

1.. لَمّا زَوَّجَ رَسولُ اللّه‌ِ فاطِمَةَ عَلِيّا عليهماالسلام . . . قالَ عَلِيٌّ عليه‌السلام : ثُمَّ قالَ لي رَسولُ اللّه‌ِ : يا عَلِيُّ ، اصنَع لِأَهلِكَ طَعاما فاضِلاً .ثُمَّ قالَ : مِن عِندِنَا اللَّحمُ وَالخُبزُ ، وعَلَيكَ التَّمرُ وَالسَّمنُ . فَاشتَرَيتُ تَمرا وسَمنا ، فَحَسَرَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله عَن ذِراعِهِ وجَعَلَ يَشدَخُ التَّمرَ فِي السَّمنِ حَتَّى اتَّخَذَهُ خَبيصا ، وبَعَثَ إلَينا كَبشا سَمينا فَذُبِحَ ، وخَبَزَ لَنا خُبزا كَثيرا . ثُمَّ قالَ لي رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : اُدعُ مَن أحبَبتَ .
فَأَتَيتُ المَسجِدَ وهُوَ مُشحَنٌ بِالصَّحابَةِ ، فَاستَحيَيتُ أن اُشَخِصَ قَوما وأَدَعَ قَوما ، ثُمَّ صَعِدتُ عَلى رَبوَةٍ هُناكَ ، ونادَيتُ : أجيبوا إلى وَليمَةِ فاطِمَةَ . فَأَقبَلَ النّاسُ أرسالاً ، فَاستَحيَيتُ مِن كَثرَةِ النّاسِ وقِلَّةِ الطَّعامِ ، فَعَلِمَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ما تَداخَلَني فَقالَ : يا عَلِيُّ ، إنّي سَأَدعُو اللّه‌َ بِالبَرَكَةِ .
قالَ عَلِيٌّ عليه‌السلام : وأَكَلَ القَومُ عَن آخِرِهِم طَعامي ، وشَرِبوا شَرابي ، ودَعَوا لي بِالبَرَكَةِ ، وصَدَروا وهُم أكثَرُ مِن أربَعَةِ آلافِ رَجُلٍ ، ولَم يَنقُص مِنَ الطَّعامِ شَيءٌ .
ثُمَّ دَعا رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهبِالصِّحافِ فَمُلِئَت ، ووَجَّهَ بِها إلى مَنازِلِ أزواجِهِ ، ثُمَّ أخَذَ صَحفَهً‌جَعَلَ فيها طَعاما ، وقالَ : هذا لِفاطِمَةَ وبَعلِها الأمالي للطوسي : ص ۴۰ و ۴۲ ح ۴۵ ، الدرّ النظيم : ص ۴۰۷ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20479
صفحه از 868
پرینت  ارسال به