فصل يكم: سيره پيامبر صلّی الله علیه و آله در ازدواج خود و دخترانش
۱ / ۱
ازدواج با خديجه
۸۲۱. كتاب من لا يحضره الفقيه: هنگامى كه پيامبر صلىاللهعليهوآله خديجه دختر خويلد ـ كه خدا رحمتش كند ـ را از پدرش ـ و برخى مىگويند: از عمويش ـ خواستگارى كرد، ابو طالب عليهالسلام دو طرف چارچوب در را گرفت و در حضور كسانى از قريش كه شاهد بودند، گفت: ستايش، ويژه خدايى است كه ما را از فرزندان و نسل اسماعيل قرار داد و خانهاى براى ما [بنا] نهاد كه آهنگ زيارتش مىكنند ؛ حرمى امن كه ميوههاى هر جا براى آن جا گرد آورده مىشود، و ما را در شهرمان حاكم بر مردم قرار داد. سپس برادرزادهام، محمّد بن عبد اللّه بن عبد المطّلب، با هيچ مردى از قريش سنجيده نمىشود، مگر آن كه بر او برترى مىيابد و با هيچ يك از ايشان مقايسه نمىشود، جز آن كه از او بزرگتر مىآيد، و هر چند كمثروت است، ولى دارايى، روزىاى در چرخش و سايهاى رفتنى است. او به خديجه علاقهمند است و او نيز به وى علاقه دارد، و مهر را هر چه خواستيد، نقد و غير نقد آن، از دارايى من است، و او ارزشى گران و شأنى والا و زبانى شيوا و شفاعتگر دارد.
خديجه با پيامبر صلىاللهعليهوآله ازدواج كرد و فردايش، پيامبر بر او وارد شد و اوّلين باردارىِ خديجه، به عبد اللّه بن محمّد ـ كه درودهاى خدا بر او و خاندانش باد ـ بود.۱