335
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

ديگر. و اين، چند بار تكرار شد و او گفت: اى پيامبر ! به خدا سوگند، هيچ كس پهلوى مرا به خاك نرسانده است و اين تو نيستى كه با من كشتى مى‌گيرى و مرا به زمين مى‌زنى [و خدا پشتيبان توست]. آن گاه، اسلام آورد و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله هم گوسفندانش را به او باز گرداند.۱

۱۹ / ۵

مسابقه سواركارى

۸۰۴. امام على عليه‌السلام: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در باز آمدن از تبوك، شتران را به مسابقه وا داشت و شترش عضباء ـ كه اُسامه سواركار آن بود ـ، پيشى گرفت. مردم مى‌گفتند: پيامبر خدا پيش افتاد ! و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مى‌فرمود: «اُسامه پيش افتاد!».۲

۸۰۵. امام صادق عليه‌السلام: مشركان به حومه مدينه شبيخون زدند و ندا دهنده‌اى فرياد زد: واى چه صبح شومى ! پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آن را از ميان سواران شنيد. بر اسبش سوار شد و در پى دشمن رفت و نخستين فرد از يارانش كه به او رسيد، ابو قتاده بود كه سوار بر اسبش بود. زير پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله، زين ساده‌اى بود كه در الياف درخت خرما بدون هيچ زينت و آرايه‌اى پيچيده شده بود. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله دشمن را پيجويى كرد ؛ امّا كسى را نديدند و سوارانِ ديگر نيز در رسيدند.
ابو قتاده گفت: اى پيامبر خدا ! حال كه دشمن باز گشته است، صلاح مى‌بينى كه مسابقه بدهيم ؟ پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «آرى» و مسابقه دادند و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از آنها جلو افتاد. آن گاه

1.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله كانَ بِالبَطحاءِ فَأَتى عَلَيهِ يَزيدُ بنُ رُكانَةَ ـ أو رُكانَةُ بنُ يَزيدَ ـ ومَعَهُ أعنُزٌ لَهُ ، فَقالَ لَهُ : يا مُحَمَّدُ!هَل لَكَ أن تُصارِعَني ؟ فَقالَ : ما تُسَبِّقُني ؟ قالَ : شاةً مِن غَنَمي . فَصارَعَهُ فَصَرَعَهُ ، فَأَخَذَ شاةً .
قالَ رُكانَةُ : هَل لَكَ فِي العَودِ ؟ قال : ما تُسَبِّقُني ؟ قالَ : اُخرى . ذَكَرَ ذلِكَ مِرارا ، فَقالَ : يا مُحَمَّدُ ، وَاللّه‌ِ ما وَضَعَ أحَدٌ جَنبي إلَى الأَرضِ ، وما أنتَ الَّذي تَصرَعُني ، يَعني فَأَسلَمَ ورَدَّ عَلَيهِ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهغَنَمَهُ السنن الكبرى : ج ۱۰ ص ۳۲ ح ۱۹۷۶۱ ، المراسيل مع الأسانيد : ص ۱۷۵ ح ۶ .

2.. إنَّ النَّبِيَّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهأجرَى الإِبِلَ مُقبِلَةً مِن تَبوكَ ، فَسَبَقَتِ العَضباءُ وعَلَيها اُسامَةُ ، فَجَعَلَ النّاسُ يَقولونَ : سَبَقَ رَسولُاللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، ورَسولُ اللّه‌ِ يَقولُ : سَبَقَ اُسامَةُ قرب الإسناد : ص ۱۳۴ ح ۴۶۸ ، تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۸۸ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
334

۸۰۰.كنز العمّال ـ به نقل از ابن عمر ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله سراغ مردى را گرفت و فرمود: «فلانى كجاست ؟». كسى گفت: رفته بازى كند ! پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «ما را با بازى، چه كار ؟». مردى گفت: اى پيامبر خدا ! رفته تيراندازى كند. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «تيراندازى، بازى نيست. تيراندازى، بهترين سرگرمى شماست».۱

۱۹ / ۳

شنا و تيراندازى

۸۰۱. الدرّ المنثور ـ به نقل از سليمان تَيمى ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله خوش مى‌داشت كه مرد، شناگر و تيرانداز باشد.۲

۸۰۲. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله: به فرزندانتان، شنا و تيراندازى بياموزيد.۳

۱۹ / ۴

كُشتى

۸۰۳. السنن الكبرى ـ به نقل از سعيد بن جبير ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در صحراى مكّه بود كه يزيد بن ركانه ـ يا ركانة بن يزيد ـ با چند بزش نزد پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله آمد و گفت: اى محمّد ! آيا با من كُشتى مى‌گيرى ؟ فرمود: «اگر برنده شوم، چه مى‌دهى ؟». گفت: يك گوسفند از گلّه‌ام را. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با او كُشتى گرفت و او را به زمين زد و يك گوسفند گرفت.
ركانه گفت: آيا دوباره كشتى مى‌گيرى ؟ فرمود: «چه مى‌دهى ؟». گفت: يك گوسفند

1.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله افتَقَدَ رَجُلاً ، فَقالَ : أينَ فُلانٌ ؟ فَقالَ قائِلٌ : ذَهَبَ يَلعَبُ ، فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : ما لَنا واللَّعِبُ ؟فَقالَ رَجُلٌ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، ذَهَبَ يَرمي ، فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : لَيسَ الرَّميُ بِلَعِبٍ ، الرَّميُ خَيرُ ما لَهَوتُم بِهِ كنز العمّال : ج ۴ ص ۴۶۲ ح ۱۱۳۷۷ .

2.. كانَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهيُعجِبُهُ أن يَكونَ الرَّجُلُ سابِحا رامِيا الدرّ المنثور : ج ۴ ص ۸۷ .

3.. عَلِّموا أولادَكُمُ السِّباحَةَ وَالرِّمايَةَ الكافي : ج ۶ ص ۴۷ ح ۴ ، الجعفريّات : ص ۹۸ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20885
صفحه از 868
پرینت  ارسال به