305
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

گريه كنيد ؟ فرمود: «كينه‌هاى مردمانى نسبت به تو كه تنها پس از من، آنها را برايت آشكار مى‌كنند».۱

۷۱۵. المعجم الكبير ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: من همراه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله و على عليه‌السلام به سوى باغ‌هاى مدينه خارج شدم. به باغى رسيديم. على عليه‌السلام گفت: اى پيامبر خدا ! اين باغ، چه قدر زيباست ! پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «باغ تو در بهشت، زيباتر از اين است». آن گاه به سر و مَحاسن على عليه‌السلام اشاره كرد و گريست، به گونه‌اى كه صدايش به گريه بلند شد. پرسيده شد: چه چيز، موجب گريه شما شد ؟ [پس به على عليه‌السلام] فرمود: «كينه‌هايى در دل گروهى است كه آنها را براى تو آشكار نمى‌كنند تا آن كه مرا از دست بدهند».۲

۱۴ / ۱۱

گريه پيامبر صلّی الله علیه و آله از آنچه پس از وى بر سر خاندانش مى‌آيد

۷۱۶. امام صادق عليه‌السلام: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به على و حسن و حسين عليهم‌السلام نگاه كرد و سپس گريست و فرمود: «پس از من، شما را ضعيف مى‌دارند».۳

۷۱۷. امام على عليه‌السلام: من و فاطمه و حسن و حسين، نزد پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نشسته بوديم كه ايشان رو به ما كرد و گريست. من گفتم: اى پيامبر خدا ! چرا گريه مى‌كنيد ؟...
فرمود: «از ضربتى كه بر فرق تو زده مى‌شود، و از چنگى كه فاطمه بر گونه خود مى‌زند، و از نيزه‌اى كه بر ران حسن فرو برده مى‌شود و شرنگى كه به او نوشانده مى‌شود، و از كشته

1.. اِعتَنَقَنِي النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ثُمَّ أجهَشَ باكِيا ، قُلتُ : ما يُبكيكَ ؟ قالَ : ضَغائِنُ قَومٍ لا يُبدونَها لَكَ إلاّ مِن بَعدي نثرّ الدرّ : ج ۱ص ۲۴۱ .

2.. خَرَجتُ أنا وَالنَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهوعَلِيٌّ عليه‌السلام في حُشّانِ المَدينَةِ ، فَمَرَرنا بِحَديقَةٍ ، فَقالَ عَلِيٌّ عليه‌السلام : ما أحسَنَ هذِهِ الحَديقَةَ يارَسولَ اللّه‌ِ ! فَقالَ : حَديقَتُكَ فِي الجَنَّةِ أحسَنُ مِنها . ثُمَّ أومَأَ بِيَدِهِ إلى رَأسِهِ ولِحيَتِهِ ، ثُمَّ بَكى حَتّى عَلا بُكاؤُهُ ، قيلَ : ما يُبكيكَ ؟ قالَ : ضَغائِنُ في صُدورِ قَومٍ لا يُبدونَها لَكَ حَتّى يَفقِدوني المعجم الكبير : ج ۱۱ ص ۶۱ ح ۱۱۰۸۴ ؛ الطرائف : ص ۴۲۷ و ۴۲۸ .

3.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نَظَرَ إلى عَلِيٍّ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهم‌السلامفَبَكى ، وقالَ : أنتُمُ المُستَضعَفونَ بَعدي معاني الأخبار :ج ۷۹ ص ۱ ، بحار الأنوار : ج ۲۴ ص ۱۶۸ ح ۱ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
304

۱۴ / ۸

گريه پيامبر صلّی الله علیه و آله هنگام شهادت عمويش حمزه

۷۱۲. المغازى: چون حمزه كشته شد، صفيّه دختر عبد المطّلب براى ديدن او آمد. انصار، مانع او از رفتن نزد [پيكر]حمزه شدند، كه پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «آزادش بگذاريد». صفيّه كنار حمزه نشست و شروع به گريستن كرد و پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله هم با او گريست، و چون هق هق مى‌كرد، پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نيز هق هق مى‌گريست. فاطمه دختر پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله هم گريه مى‌كرد و با گريه او، پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نيز مى‌گريست.۱

۱۴ / ۹

گريه پيامبر صلّی الله علیه و آله در شهادت فرماندهان سپاه موته

۷۱۳. امام صادق عليه‌السلام: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله پس از آن كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب عليه‌السلام و زيد بن حارثه به ايشان رسيد، هر گاه وارد خانه‌اش مى‌شد، بر آن دو، بسيار مى‌گريست و مى‌فرمود: «آن دو، هم‌سخن و انيس من بودند و هر دو رفتند !».۲

۱۴ / ۱۰

گريه پيامبر صلّی الله علیه و آله از آنچه در آينده براى على۷ رخ مى‌دهد

۷۱۴. امام على عليه‌السلام: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مرا در آغوش گرفت و با صداى بلند گريست. گفتم: چه موجب شده كه

1.. لَمّا اُصيبَ حَمزَةُ جاءَت صَفِيَّةُ بِنتُ عَبدِ المُطَّلِبِ تَطلُبُهُ ، فَحالَت بَينَها وبَينَهُ الأَنصارُ ، فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ : دَعوها .فَجَلَسَت عِندَهُ ، فَجَعَلَت إذا بَكَت بَكى رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، وإذا نَشَجَت يَنشِجُ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله . وكانَت فاطِمَةُ بِنتُ النَّبِيِّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهتَبكي ، وجَعَلَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله إذا بَكَت بَكى المغازي : ج ۱ ص ۲۹۰ ، إمتاع الأسماع : ج ۱ ص ۱۶۸ .

2.. إنَّ النَّبِيَّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله حينَ جاءَتهُ وَفاةُ جَعفَرِ بنِ أبي طالِبٍ عليه‌السلام وزَيدُ بنُ حارِثَةَ ، كانَ إذا دَخَلَ بَيتَهُ كَثُرَ بُكاؤُهُ عَلَيهِما جِدّا ،ويَقولُ : كانا يُحَدّثانّي ويُؤانِسانّي فَذَهَبا جَميعا كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۷۷ ح ۵۲۷ ، مسكّن الفؤاد : ص ۹۶ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20876
صفحه از 868
پرینت  ارسال به