301
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

۱۴ / ۳

گريه پيامبر صلّی الله علیه و آله در آمادگى براى مرگ

۷۰۶. مسند ابن حنبل ـ به نقل از براء بن عازب ـ: با پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بوديم كه چشمش به جماعتى افتاد. فرمود: «اينان بر چه گرد آمده‌اند ؟». گفته شد: بر گورى كه مى‌كَنند. پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بيمناك شد و پيشاپيش يارانش شتافت تا به قبر رسيد و در كنار آن، زانو زد. من رو به روى ايشان ايستادم تا ببينم چه مى‌كند. ديدم چندان گريست كه زمين از اشك‌هايش، تر شد. آن گاه رو به ما نمود و فرمود: «اى برادران من ! خود را براى چنين روزى، آماده كنيد».۱

۱۴ / ۴

گريه پيامبر صلّی الله علیه و آله هنگام زيارت قبر مادرش

۷۰۷. صحيح مسلم ـ به نقل از ابو هريره ـ: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله قبر مادرش را زيارت كرد و گريست و كسانى را كه پيرامونش بودند، به گريه انداخت.۲

۷۰۸. الطبقات الكبرى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در عمره حديبيّه، چون از ابواء گذشت، فرمود: «خداوند، رخصت زيارت قبر مادرم را به من داد». پس نزد قبر رفت و آن را مرمّت كرد و در كنارش گريست و مسلمانان از گريه پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله گريه‌شان گرفت. در اين باره از

1.. بَينَما نَحنُ مَعَ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله إذ بَصُرَ بِجَماعَةٍ ، فَقالَ : عَلامَ اجتَمَعَ عَلَيهِ هؤُلاءِ ؟ قيلَ : عَلى قَبرٍ يَحفِرونَهُ . قال :فَفَزِعَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، فَبَدَرَ بَينَ يَدَي أصحابِهِ مُسرِعا حَتَّى انتَهى إلَى القَبرِ ، فَجَثا عَلَيهِ . قالَ : فَاستَقبَلتُهُ مِن بَينِ يَدَيهِ لِأَنظُرَ ما يَصنَعُ ، فَبَكى حَتّى بَلَّ الثَّرى مِن دُموعِهِ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَينا ، قالَ : أي إخواني ! لِمِثلِ اليَومَ فَأَعِدّوا مسند ابن حنبل : ج ۶ ص ۴۲۷ ح ۱۸۶۲۴ ، سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۴۰۳ ح ۴۱۹۵ .

2.. زارَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله قَبرَ اُمِّهِ ، فَبَكى وأَبكى مَن حَولَهُ صحيح مسلم : ج ۲ ص ۶۷۱ ح ۱۰۸ ، سنن أبي داود : ج ۳ص ۲۱۸ ح ۳۲۳۴ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
300

مى‌گريست كه نمازگاهش تر مى‌شد.۱

۷۰۴. امام على عليه‌السلام ـ در شب بدر ـ: ديدم همه لشكرمان خوابيده‌اند، بجز پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله كه زير درختى نماز مى‌خوانْد و مى‌گريست، تا آن كه صبح شد.۲

۷۰۵. صحيح ابن حبّان ـ به نقل از عطا ـ: من و عُبَيد بن عُمَير به خانه عايشه رفتيم.... ابن عمير گفت: شگفت‌ترين چيزى را كه از پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ديده‌اى، براى ما بگو.
عايشه سكوتى كرد و سپس گفت: شبى از شب‌ها به من فرمود: «اى عايشه ! بگذار كه من امشب براى پروردگارم عبادت كنم». من گفتم: به خدا سوگند، هم در كنار تو بودن را دوست دارم و هم آنچه را كه تو را شاد مى‌سازد. پس پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله برخاست و وضو ساخت و به نماز ايستاد و بى وقفه مى‌گريست و اشك مى‌ريخت تا جايى كه دامنش را از اشك، تر كرد. ايشان باز گريست و مُدام اشك ريخت، چندان كه محاسنش تر شد، و باز گريست و اشك ريخت و ريخت، تا اين كه زمين را [از اشكش] تر نمود.
در اين هنگام، بلال براى اعلام وقت نماز به ايشان آمد. چون پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله را در حال گريستن ديد، گفت: اى پيامبر خدا ! چرا گريه مى‌كنيد ؟ خداوند كه گناهان گذشته و آينده‌تان را آمرزيده است ؟ پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «پس آيا بنده‌اى سپاس‌گزار نباشم ؟ امشب آياتى بر من نازل شد. واى بر كسى كه آنها را بخواند و در آنها نينديشد: «همانا در آفرينش آسمان‌ها و زمين...»۳ !».۴

1.. كانَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَبكي حَتّى يَبتَلَّ مُصَلاّهُ ؛ خَشيَةً مِنَ اللّه‌ِ عز و جل ، مِن غَيرِ جُرمٍ (الاحتجاج : ج ۱ ص ۵۲۸ ح ۱۲۷ ، بحارالأنوار : ج ۱۰ ص ۴۵ ح ۱) .

2.. لَقَد رَأَيتُنا وما فينا إلاّ نائِمٌ ، إلاّ رَسول اللّه‌ُ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، تَحتَ شَجَرَةٍ يُصَلّي ويَبكي حَتّى أصبَحَ مسند ابن حنبل : ج ۱ص ۲۶۵ ح ۱۰۲۳ ، صحيح ابن خزيمة : ج ۲ ص ۵۳ ح ۸۹۹ .

3.. مقصود ، آيات ۱۹۰ ـ ۱۹۵ از سوره آل عمران است .

4.. دَخَلتُ أنا وعُبَيدُ بنُ عُمَيرٍ عَلى عائِشَةَ . . . . قالَ ابنُ عُمَيرٍ : أخبِرينا بِأَعَجبِ شَيءٍ رَأَيتِهِ مِن رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ؟فَسَكَتَت ثُمَّ قالَت : لَمّا كانَ لَيلَةٌ مِنَ اللَّيالي ، قالَ : يا عائِشَةُ ، ذَريني أتَعَبَّدِ اللَّيلَةَ لِرَبّي ، قُلتُ : وَاللّه‌ِ ، إنّي لاَُحِبُّ قُربَكَ ، واُحِبُّ ما سَرَّكَ .
قالَت : فَقامَ فَتَطَهَّرَ ، ثُمَّ قامَ يُصَلّي . قالَت : فَلَم يَزَل يَبكي حَتّى بَلَّ حِجرَهُ . قالَت : ثُمَّ بَكى فَلَم يَزَل يَبكي حَتّى بَلَّ لِحيَتَهُ . قالَت : ثُمَّ بَكى ، فَلَم يَزَل يَبكي حَتّى بَلَّ الأَرضَ ، فَجاءَ بِلالٌ يُؤذِنُهُ بِالصَّلاةِ ، فَلَمّا رَآهُ يَبكي قالَ : يا رَسولَ اللّه‌ِ ، لِمَ تَبكي وقَد غَفَرَ اللّه‌ُ لَكَ ما تَقَدَّمَ وما تَأَخَّرَ ؟
قالَ : أفَلا أكونُ عَبدا شَكورا ؟ لَقَد نَزَلَت عَلَيَّ اللَّيلَةَ آيَةٌ ، وَيلٌ لِمَن قَرَأَها ولَم يَتَفَكَّر فيها : « إِنَّ فِى خَلْقِ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضِ »الآيَةُ كُلُّها صحيح ابن حبّان : ج ۲ ص ۳۸۶ ح ۶۲۰ ، موارد الظمآن : ص ۱۳۹ ح ۵۲۳ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20737
صفحه از 868
پرینت  ارسال به