223
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

۴۶۳.الطبقات الكبرى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: به خدا سوگند كه شب‌ها بر خاندان محمّد صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مى‌گذشت و شامى براى خوردن نمى‌يافتند.۱

ج ـ شكايت نكردن پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از تشنگى و گرسنگى

۴۶۴. الطبقات الكبرى ـ به نقل از اُمّ ايمن ـ: نديدم كه پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از گرسنگى و تشنگى، شكايتى كند، چه در خردسالى و چه در وقتى كه بزرگ شده بود. صبح بر مى‌خاست و از آب چاه زمزم مى‌نوشيد و چون صبحانه را به او عرضه مى‌كردم، مى‌فرمود: «آن را نمى‌خواهم. من سير هستم».۲

د ـ سير نخوردن سه روز پياپى، از نان گندم و جو

۴۶۵. امام على عليه‌السلام ـ در باره پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ: پدر و مادرم فداى كسى باد كه سه روز پى در پى از نان گندم، سير نخورد تا آن كه از دنيا جدا شد و آردش را الك نكردند!۳

۴۶۶. الكافى ـ به نقل از محمّد بن مسلم ـ: يك روز بر امام باقر عليه‌السلام وارد شدم، در حالى كه غذا مى‌خورد.... سپس [به من] فرمود: «اى محمّد ! آيا فكر مى‌كنى پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از زمانى كه خداوند او را برانگيخت تا وقتى روح او را قبض كرد، سه روزِ پياپى از نان گندم، سير خورد ؟».
امام عليه‌السلام سپس خودش پاسخ داد و فرمود: «نه، به خدا ! او از زمانى كه خداوند، وى را برانگيخت تا وقتى روح را قبض كرد، هيچ گاه سه روزِ پياپى از نان گندم، سير نخورد. هان ! من نمى‌گويم كه چيزى پيدا نمى‌كرد [تا بخورد]. ايشان گاهى اوقات، به يك نفر، صد شتر جايزه مى‌داد. بنا بر اين، اگر مى‌خواست بخورد، مى‌توانست».۴

1.. وَاللّه‌ِ ، لَقَد كانَ يَأتي عَلى آلِ مُحَمَّدٍ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله اللَّيالي ما يَجِدونُ فيها عَشاءً الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۴۰۲ .

2.. عَن اُمِّ أيمَنَ : ما رَأَيتُ النَّبِيَّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله شَكا صَغيرا ولا كَبيرا جوعا ولا عَطَشا ، كانَ يَغدو فَيَشرَبُ مِن زَمزَمَ ، فَأَعرِضُعَلَيهِ الغَداءَ فَيَقولُ : لا اُريدُهُ ، أنا شَبعانُ الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۱۶۸ ، سبل الهدى والرشاد : ج ۲ ص ۱۳۵ .

3.. بِأَبي واُمّي مَن لَم يَشبَع ثَلاثا مُتَوالِيَةً مِن خُبزِ بُرٍّ حَتّى فارَقَ الدُّنيا ، ولَم يُنخَل دَقيقُهُ الغارات : ج ۱ ص ۸۸ ، بحارالأنوار : ج ۴۱ ص ۱۳۸ .

4.. دَخَلتُ عَلى أبي جَعفَرٍ [الباقِرِ] عليه‌السلام ذاتَ يَومٍ وهُوَ يَأكُلُ . . . ثُمَّ قالَ : يا مُحَمَّدُ ، لَعَلَّكَ تَرى أنَّهُ [يَعني رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله]شَبِعَ مِن خُبزِ البُرِّ ثَلاثَةَ أيّامٍ مُتَوالِيَةٍ مِن أن بَعَثَهُ اللّه‌ُ إلى أن قَبَضَهُ ؟ ! ثُمَّ رَدَّ عَلى نَفِسِه ، ثُمَّ قالَ : لا وَاللّه‌ِ ، ما شَبِعَ مِن خُبزِ البُرِّ ثَلاثَةَ أيّامٍ مُتَوالِيَةٍ مُنذُ بَعَثَهُ اللّه‌ُ إلى أن قَبَضَهُ .
أما إنّي لا أقولُ : إنَّهُ كانَ لا يَجِدُ ، لَقَد كانَ يُجيزُ الرَّجُلَ الواحِدَ بِالمِئَةِ مِنَ الإِبِلِ ، فَلَو أرادَ أن يَأكُلَ لَأَكَلَ الكافي : ج ۸ ص ۱۳۰ ح ۱۰۰ ، الأمالي للطوسي : ص ۶۹۲ ح ۱۴۷۰ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
222

۴۶۰.صحيح البخارى ـ به نقل از ابو حازم ـ: از سهل بن سعد پرسيدم: آيا پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله نان سفيدِ درست شده از آرد الك شده خورد ؟
گفت: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از هنگامى كه خداوند مبعوثش كرد تا زمانى كه قبض روحش نمود، چنين نانى نديد.
گفتم: آيا در روزگار پيامبر خدا، غربال [براى الك كردن آرد] بود ؟
گفت: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از هنگام بعثتش تا وفاتش، غربال [و نان درست شده از آرد غربال شده] نديد.
گفتم: شما چگونه جوى الك نشده را مى‌خورديد ؟
گفت: ما آن را آرد مى‌كرديم و در آن مى‌دميديم. پس هر چه پوست و كاه باقى مانده بود، مى‌رفت و بقيّه‌اش را خمير مى‌كرديم و [نان مى‌پختيم و] مى‌خورديم.۱

۴۶۱. مسند ابن حنبل ـ به نقل از اَنَس ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله هيچ گاه در يك صبح و شام، نان و گوشت برايش فراهم نيامد، مگر با حضور عدّه‌اى فراوان [و گرسنه].۲

ب ـ شب‌هاى پى در پى گرسنه به سر بردن پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله و خانواده‌اش

۴۶۲. سنن الترمذى ـ به نقل از ابن عبّاس ـ: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله شب‌هاى پياپى، با خانواده‌اش گرسنه مى‌خوابيد و شامى براى خوردن نمى‌يافتند. نان آنها، بيشتر نان جو بود.۳

1.. سَأَلتُ سَهلَ بنَ سَعدٍ ، فَقُلتُ : هَل أكَلَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهالنَّقِيَّ ؟ فَقالَ سَهلٌ : ما رَأى رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهالنَّقِيَّ مِن حينِابتَعَثَهُ اللّه‌ُ حَتّى قَبَضَهُ اللّه‌ُ .
قالَ : فَقُلتُ : هَل كانَت لَكُم في عَهدِ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهمَناخِلُ ؟ قالَ : ما رَأى رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهمُنخُلاً مِن حينِ ابتَعَثَهُ اللّه‌ُ حَتّى قَبَضَهَ .
قالَ : قُلتُ : كَيفَ كُنتُم تَأكُلونَ الشَّعيرَ غَير مَنخولٍ ؟ قالَ : كُنّا نَطحَنُهُ ونَنفُخُهُ فَيَطيرُ ما طارَ ، وما بَقِيَ ثَرَّيناهُ فَأَكَلناهُ صحيح البخاري : ج ۵ ص ۲۰۶۶ ح ۵۰۹۷ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۴ ص ۲۵۷ ح ۶۳۴۷ .

2.. إنَّ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله لَم يَجتَمِع لَهُ غَداءٌ ولا عَشاءٌ مِن خُبزٍ ولَحمٍ إلاّ عَلى ضَفَفٍ مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۵۳۸ح ۱۳۸۶۰ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۴ ص ۲۷۳ ح ۶۳۵۹ .

3.. كانَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَبيتُ اللَّيالِيَ المُتَتابِعَةَ طاوِيا وأَهلُهُ ، لا يَجِدونَ عَشاءً ، وكانَ أكثَرُ خُبزِهِم خُبزَ الشَّعيرِ سننالترمذي : ج ۴ ص ۵۸۰ ح ۲۳۶۰ ، سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۱۱۱ ح ۳۳۴۷ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21234
صفحه از 868
پرینت  ارسال به