ابو داوود و ابن ماجه و ابن حنبل از عايشه، مشابه احاديث شيعى اند ؛۱ امّا روايت بخارى و مسلم و برخى ديگر از محدّثان اهل سنّت از اَنَس و نيز روايت ابن حنبل از ابو رمثه مىگويند: موى پيامبر صلىاللهعليهوآله تا روى شانههاى مباركشان مىرسيد.۲
برخى منابعِ هر دو دسته اين احاديث، نزد اهل سنّت معتبرند، هرچند روايت بخارى نزد آنان مقبولتر است ؛ امّا نزد ما، روايت عايشه به دليل همسانى با احاديث شيعه، مقدّم است. از اين رو نمىتوان بلندى موى پيامبر صلىاللهعليهوآله را تا روى شانه دانست، بويژه اين كه بلندى متعارف موى مردان و بويژه پيامبران، تا روى گوش است و نه تا روى شانه.۳
در باره حد و اندازه موى جلوى سر پيامبر صلىاللهعليهوآله نيز بيشتر احاديث شيعى بر اين امر اتّفاق دارند كه به اندازهاى نبوده كه به فرق باز كردن نياز داشته باشد و تنها استثنا، فاصله زمانى صلح حديبيّه تا عمره قضاست كه حديث كلينى از ابو بصير از امام صادق عليهالسلام بِدان اشاره كرده است.۴ اين حديث، فرق باز كردن را سيره و عادت پيامبر صلىاللهعليهوآله ندانسته است ؛ امّا وقوع آن را براى مدّتى نه چندان طولانى و به گونه استثنا پذيرفته است.
اين معنا مىتواند همه احاديث شيعه و اهل سنّت را در اين باب با هم جمع كند ؛ يعنى مىتوانيم چنين بگوييم كه موى پيامبر صلىاللهعليهوآله آن اندازه بلند نبوده كه از پشت به شانه بريزد و از جلو به فرق باز كردن نياز داشته باشد ؛ امّا براى چند ماه ـ در فاصله ميان ماجراى حديبيّه و عمره قضا و به اميد تحقّق وعده الهى ـ پيامبر صلىاللهعليهوآله موهايشان را فرو هشته و به احتمال فراوان ـ و به صورت طبيعى در اواخر اين دوره ـ مويشان از لاله گوششان فرا رفته و تا شانههايشان رسيده است. از اين رو، پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله براى آن كه مويشان به صورتشان نريزد، آن را مىبافتند و چون گشوده مىشد، فرق باز مىنمودند.۵
1.. ر . ك : ص ۲۰۳ ح ۳۹۳ .
2.. ر . ك : سيره پيامبر خاتم صلىاللهعليهوآله : ج ۲ ص ۳۸۷ ح ۱۱۲۶ و ص ۳۸۹ ح ۱۱۲۷ .
3.. ر . ك : سيره پيامبر خاتم صلىاللهعليهوآله : ج ۲ ص ۳۸۹ ح ۱۱۳۱ .
4.. ر . ك : ص ۲۰۴ ح ۳۹۵ .
5.. ر . ك : ص ۲۰۴ ح ۳۹۴ .