187
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

۲ / ۹

لباس احرام پيامبر صلّی الله علیه و آله

۳۵۴. الكافى ـ به نقل از يكى از راويان شيعه، از يكى از امامان عليهم‌السلام ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله در دو لباس پنبه‌اى، مُحرم شد.۱

۳۵۵. سنن أبى داوود ـ به نقل از يعلى ـ: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله با ردايى سبزرنگ طواف كرد كه ميانه آن را زير بغل راستش نهاده و دو سرش را از سينه و پشت آورده و به شانه چپش افكنده بود.۲

1.. أحرَمَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله في ثَوبَي كُرسُفٍ الكافي : ج ۴ ص ۳۳۹ ح ۱ ، تهذيب الأحكام : ج ۵ ص ۶۶ ح ۲۱۳ .

2.. طافَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله مُضطَبِعا بِبُردٍ أخضَرَ سنن أبي داود : ج ۲ ص ۱۷۷ ح ۱۸۸۳ ، الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۴۵۳ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
186

۳۵۲.امام حسين عليه‌السلام: امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه‌السلام نزد پيراهن‌فروشان آمد. با پيرمردى از آنها وارد معامله شد و فرمود: «اى پير ! پيراهنى به سه درهم به من بفروش». پيرمرد گفت: با اشتياق و احترام تمام ! على عليه‌السلام پيراهن را به سه درهم از او خريد و آن را پوشيد ـ كه از مچ تا برآمدگى روى پايش مى‌رسيد ـ و به مسجد آمد و در آن، دو ركعت نماز خواند و فرمود: «ستايش، ويژه خدايى است كه مرا لباس‌هايى روزى داده تا خود را ميان مردم، بِدانها بيارايم و واجبم را در آنها ادا كنم و زشتى‌ام را با آنها بپوشانم».
مردى به او گفت: اى امير مؤمنان ! آيا اين را از [خودِ] تو نقل كنيم، يا چيزى است كه از پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله شنيده‌اى ؟
فرمود: «بلكه چيزى است كه از پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله شنيده‌ام. شنيدم كه اين ذكر را هنگام لباس پوشيدن مى‌گويد».۱

۳۵۳. مكارم الأخلاق: از كارهاى پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله اين بود كه چون لباس نو مى‌پوشيد، خدا را مى‌ستود و آن گاه بينوايى را فرا مى‌خواند و لباس كهنه‌اش را به او مى‌داد و سپس مى‌فرمود: «هيچ مسلمانى نيست كه لباس كهنه‌اش را به مسلمان ديگر بپوشاند و اين پوشاندن را جز براى خدا نكند، مگر آن كه تا هنگامى كه لباس به تن آن بينواست، در ضمانت و حفظ و نيكى خداوند قرار مى‌گيرد، زنده باشد يا بميرد».۲

1.. أتى أميرُ المُؤمِنينَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه‌السلام أصحابَ القُمُصِ ، فَساوَمَ شَيخا مِنهُم ، فَقالَ : يا شَيخُ ، بِعني قَميصابِثَلاثَةِ دَراهِمَ . فَقالَ الشَّيخُ : حُبّا وكَرامَةً ، فَاشتَرى مِنهُ قَميصا بِثَلاثَةِ دَراهِمَ فَلَبِسَهُ ما بَينَ الرُّسغَينِ إلَى الكَعبَينِ ، وأَتَى المَسجِدَ فَصَلّى فيهِ رَكعَتَينِ ، ثُمَّ قالَ : الحَمدُ للّه‌ِِ الَّذي رَزَقَني مِنَ الرِّياشِ ما أتَجَمَّلُ بِهِ فِي النّاسِ ، واُؤَدّي فيهِ فَريضَتي ، وأَستُرُ بِه عَورَتي .
فَقالَ لَهُ رَجُلٌ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، أ عَنكَ نَروي هذا أو شَيءٌ سَمِعتَهُ مِن رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ؟ قالَ : بَل شَيءٌ سَمِعتُهُ مِن رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، سَمِعتُ رَسولَ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَقولُ ذلِكَ عِندَ الكِسوَةِ (الأمالي للطّوسي : ص ۳۶۵ ح ۷۷۱ ، الغارات : ج ۲ ص ۷۱۴) .

2.. كانَ مِن فِعلِهِ عليه‌السلام إذا لَبِسَ الثَّوبَ الجَديدَ حَمِدَ اللّه‌َ ، ثُمَّ يَدعو مِسكينا فَيُعطيهِ خُلقانَهُ ، ثُمَّ يَقولُ : ما مِن مُسلِمٍيَكسو مُسلِما مِن سَمَلِ ثِيابِهِ ، لا يَكسوهُ إلاّ للّه‌ِِ عز و جل ، إلاّ كانَ في ضَمانِ اللّه‌ِ عز و جل وحِرزِهِ وخَيرِهِ ما واراهُ ، حَيّا ومَيِّتا (مكارم الأخلاق : ج ۱ ص ۸۸ ح ۱۵۷ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۵۱) .

تعداد بازدید : 21503
صفحه از 868
پرینت  ارسال به