169
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

۳۰۴.صحيح البخارى ـ به نقل از ابو سَلَمة بن عبد الرحمان ـ: ابو سعيد خُدرى گفت: در آن حال كه نزد پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بوديم و او غنائم را تقسيم مى‌نمود، مردى از بنى تميم، [با كنيه]ذو الخُوَيصِره، به حضور ايشان آمد و گفت: اى پيامبر خدا ! عدالت بورز.
فرمود: «واى بر تو ! اگر من عدالت نمى‌ورزم، چه كسى عدالت مى‌ورزد ؟! اگر من عدالت نورزم، زيان كرده و خسران ديده‌ام».
عمر گفت: اى پيامبر خدا ! به من اجازه بده تا گردن او را بزنم.
فرمود: «او را وا گذار ! همانا وى را يارانى خواهد بود كه هر يك از شما، نماز و روزه خود را پيشِ نماز و روزه آنان كوچك مى‌شمارد. قرآن را قرائت مى‌كنند ؛ امّا از ترقُوه‌شان فراتر نمى‌رود. از دين بيرون مى‌روند، همان سان كه تير از هدف در مى‌گذرد و [تيرانداز] به پيكان تيرش مى‌نگرد و چيزى (اثرى) از خون در آن نمى‌يابد. سپس به بند پيكان نگاه مى‌كند و باز چيزى نمى‌بيند. سپس به ميانه پَر و پيكان مى‌نگرد و باز هم چيزى نمى‌يابد. آن گاه، به پرِ تير مى‌نگرد و در آن هم چيزى يافت نمى‌شود، در حالى كه تير از سِرگين و خونِ [حيوانِ شكار شده]گذشته [و از شدّت سرعت، چيزى در آن نمانده] است.
نشان[دار] ايشان، مردى است سياه كه يكى از بازوانش همانند پستان زن يا همچون پاره گوشتى است كه در دهان جويده شده باشد. آنان هنگامى خروج مى‌كنند كه مردم، دچار تفرقه مى‌شوند».
ابو سعيد گفت: من گواهى مى‌دهم كه اين سخن را از پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله شنيدم و [نيز] گواهى مى‌دهم كه على بن ابى طالب با ايشان جنگيد و من، خود، همراه وى بودم. آن گاه فرمان داد


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
168

۳۰۲.امام على عليه‌السلام: پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله كسى را ديد كه دو فرزند دارد، ولى يكى را بوسيد و ديگرى را رها كرد. [در اين هنگام]پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله [به وى] فرمود: «چرا ميان آنان، يكسان عمل نكردى ؟ !».۱

۲۰ / ۵

اگر من عدالت نورزم، چه كسى عدالت بورزد ؟

۳۰۳. الإرشاد: هنگامى كه پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله غنيمت‌هاى حُنَين را تقسيم كرد، مردى دراز قامت با چهره‌اى گندمگون و گوژپشت، پيش آمد كه نشانِ سجده، ميان دو چشمش بود. پس سلام [جمعى] داد ؛ ولى به شخص پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله براى سلام، خطاب نكرد و آن گاه گفت: ديدم كه با اين غنيمت‌ها چه كردى !
فرمود: «چه ديدى ؟».
گفت: نديدم كه عدالت بورزى !
پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله خشمگين گشت و فرمود: «واى بر تو ! اگر عدالت نزد من نباشد، نزدِ چه كسى خواهد بود ؟».
مسلمانان گفتند: آيا وى را نكشيم ؟
فرمود: «او را وا گذاريد. زود است كه وى پيروانى يابد كه از دين، خارج مى‌شوند، چنان كه تير از هدف در مى‌گذرد. خداوند، آنان را به دستِ كسى مى‌كشد كه محبوب‌ترينِ آفريدگان نزد وى پس از من است».
پس امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه‌السلام او را در شمار خوارج و در نبرد نهروان كشت.۲

1.. إنَّ النَّبِيَّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله أبصَرَ رَجُلاً لَهُ وَلَدانِ ، فَقَبَّلَ أحَدَهُما وتَرَكَ الآخَرَ ، فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : فَهَلاّ واسَيتَ بَينَهُما ؟!الجعفريّات : ص ۵۵ ، النوادر للراوندي : ص ۹۶ ح ۴۳ .

2.. لَمّا قَسَمَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله غَنائِمَ حُنَينٍ ، أقبَلَ رَجُلٌ طُوالٌ آدَمُ أجنَأُ ، بَينَ عَينَيهِ أثَرُ السُّجودِ ، فَسَلَّمَ ولَم يَخُصَّالنَّبِيَّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ، ثُمَّ قالَ : قَد رَأَيتُكَ وما صَنَعتَ في هذِهِ الغَنائِمِ ! قالَ : وكَيفَ رَأيتَ ؟ قالَ : لَم أرَكَ عَدَلتَ !
فَغَضِبَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله وقالَ : وَيلَكَ ! إذا لَم يَكُنِ العَدلُ عِندي فَعِندَ مَن يَكونُ ؟ !
فَقالَ المُسلِمونَ : أ لا نَقتُلُهُ ؟ فَقالَ : دَعوهُ ؛ سَيكونُ لَهُ أتباعٌ يَمرُقونَ مِنَ الدّينِ كَما يَمرُقُ السَّهمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ ، يَقتُلُهُمُ اللّه‌ُ عَلى يَدِ أحَبِّ الخَلقِ إلَيهِ مِن بَعديِ .
فَقَتَلَهُ أميرُالمُؤمِنينَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه‌السلام فيمَن قَتَلَ يَومَ النَّهرَوانِ مِنَ الخَوارِجِ الإرشاد : ج ۱ ص ۱۴۸ ، شرح الأخبار : ج ۱ ص ۳۱۸ ح ۲۸۵ .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21146
صفحه از 868
پرینت  ارسال به