159
گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله

فرمود: «آرى، اى ابو محمّد! هر صبح و شب. ما نيز از بخل، به خداوند، پناه مى‌بريم. خداوند مى‌فرمايد: «و هر كس جانش از بخل حفظ شود، آنان اند كه رستگاران اند»۱».۲

1.. حشر : آيه ۹ .

2.. قُلتُ لِأَبي جَعفَرٍ عليه‌السلام : كانَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَتَعَوَّذُ مِنَ البُخلِ ؟ فَقالَ : نَعَم يا أبا مُحَمَّدٍ ، في كُلِّ صَباحٍ ومَساءٍ ، ونَحنُنَتَعَوَّذُ بِاللّه‌ِ مِنَ البُخلِ ، يَقولُ اللّه‌ُ : « وَ مَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَـءِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » علل الشرائع : ص ۵۴۸ ح ۴ ، تفسير العيّاشي : ج ۲ ص ۴۳۱ ح ۲۳۳۹ .


گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
158

پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله خنديد و فرمود: «كسى هست نسيه [يا وام] دهد ؟».
مردى برخاست و گفت: من دارم.
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «چه قدر دارى ؟». گفت: هر چه قدر بخواهى.
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «هشت بار شتر به او بده». آن مرد طلبكار گفت: من تنها چهار بار شتر طلب دارم !
پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمود: «و چهار بار هم افزون بر آن».۱

۲۸۴. صحيح البخارى ـ به نقل از جبير بن مطعم ـ: با پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله و به همراه مردم از جنگ حنين باز مى‌گشتيم كه [در جعرانه و به گاه تقسيم غنيمت‌ها] مردم به پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله درآويخته، از او درخواست مى‌كردند، تا اين كه او را به سوى درخت خارى كشاندند و ردايش [به درخت گير كرد و] افتاد. پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ايستاد و فرمود: «ردايم را بدهيد. اگر به عدد اين درختان خار، شتر داشته باشم، آنها را ميان شما قسمت مى‌كنم و مرا بخيل و دروغگو و ترسو نخواهيد يافت».۲

۱۸ / ۸

پناه بردن پيامبر صلّی الله علیه و آله به خدا از بخل

۲۸۵. علل الشرائع ـ به نقل از ابو بصير ـ: به امام باقر عليه‌السلام گفتم: پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله از بخل، پناه مى‌جست ؟

1.. إنَّ رَجُلاً جاءَ إلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله يَسأَلُهُ ، فَقالَ رَسولُ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : مَن عِندَهُ سَلَفٌ ؟ فَقالَ بَعضُ المُسلِمينَ : عِندي ،فَقالَ : أعطِهِ أربَعَةَ أوساقٍ مِن تَمرٍ ، فَأَعطاهُ . ثُمَّ جاءَ إلى رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آلهفَتَقاضاهُ ، فَقالَ : يَكونُ فَاُعطيكَ ، ثُمَّ عادَ ، فَقالَ : يَكونُ فَاُعطيكَ ، ثُمَّ عادَ ، فَقالَ : يَكونُ فَاُعطيكَ ، فَقالَ : أكثَرتَ يا رَسولَ اللّه‌ِ ! فَضَحِكَ وقالَ : عِندَ مَن سَلَفٌ ؟ فَقامَ رَجُلٌ فَقالَ : عِندي ، فَقالَ : كَم عِندَكَ ؟ قالَ : ما شِئتَ ، فَقالَ : أعطِهِ ثَمانِيَةَ أوساقٍ ، فَقالَ الرَّجُلُ : إنَّما لي أربَعَةٌ ! فَقالَ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله : وأَربَعَةٌ أيضا كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۲۸۴ ح ۴۰۲۸ ، قرب الإسناد : ص ۹۰ ح ۳۰۳ .

2.. أنَّهُ بَينَما يَسيرُ هُوَ مَعَ رَسولِ اللّه‌ِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ومَعَهُ النّاسُ مَقفَلَهُ مِن حُنَينٍ ، فَعَلِقَهُ النّاسُ يَسأَلونَهُ حَتَّى اضطَرّوهُ إلىسَمُرَةٍ ، فَخُطِفَت رِداؤهُ ، فَوَقَفَ النَّبِيُّ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فَقالَ : أعطوني رِدائي ، لَو كانَ لي عَدَدَ هذِهِ العَضاهِ نَعَما لَقَسَمتُهُ بَينَكُم ، ثُمَّ لا تَجِدونّي بَخيلاً ولا كَذوبا ولا جَبانا (صحيح البخاري : ج ۳ ص ۱۰۳۸ ح ۲۶۶۶ ، مسند ابن حنبل : ج ۵ ص ۶۲۳ ح ۱۶۷۷۵) .

  • نام منبع :
    گزیده سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، عبدالهادي مسعودي (مترجم)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21159
صفحه از 868
پرینت  ارسال به