۲۲۰.صحيح مسلم ـ به نقل از ابو هريره ـ: به پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله گفته شد: مشركان را نفرين كن. فرمود: «من، نفرينگر مبعوث نشدهام ؛ بلكه براى رحمت، مبعوث شدهام».۱
۲۲۱. إعلام الورى ـ به نقل از صباح بن سَيابه ـ: به امام صادق عليهالسلام گفتم: درست است كه مىگويند دندانهاى ميانى پيامبر صلىاللهعليهوآله شكسته شدند ؟
فرمود: «نه، به خدا سوگند، زمانى كه رحلت نمود، سالم بود ؛ امّا صورتش شكاف داشت».
گفتم: آن غار اُحُد كه مىگويند پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله به آن پناه برد، چه ؟
فرمود: «به خدا سوگند كه ايشان از جاى خود تكان نخورد، و به ايشان گفته شد: چرا نفرينشان نمىكنى ؟ فرمود: "بار خدايا ! قوم مرا هدايت فرما"».۲
۱۴ / ۵
مهربانى پيامبر صلّی الله علیه و آله با چارپايان
۲۲۲. سنن أبى داوود ـ به نقل از سهل بن حنظليّه، صحابى پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله بر شترى گذشت كه پشتش به شكمش چسبيده بود. فرمود: «از خدا در باره اين چارپايانِ زبانبسته پروا كنيد. به خوبى از آنها سوارى بگيريد و به خوبى هم به آنها بخورانيد».۳
1.. قيلَ : يا رَسولَ اللّهِ ، اُدعُ عَلَى المُشرِكينَ ، قالَ : إنّي لَم اُبعَث لَعّانا ، وإنَّما بُعِثتُ رَحمَةً صحيح مسلم : ج ۴ص ۲۰۰۷ ح ۸۷ ، الأدب المفرد : ص ۱۰۳ ح ۳۲۱ .
2.. قُلتُ : كُسِرَت رَباعِيَتُهُ[ صلىاللهعليهوآله] كَما يَقولُهُ هؤُلاءِ ؟ قالَ : لا وَاللّهِ ! ما قَبَضَهُ اللّهُ إلاّ سَليما ، ولكِنَّهُ شُجَّ في وَجهِهِ .
قُلتُ : فَالغارُ في اُحُدٍ الَّذي يَزعُمونَ أنَّ رَسولَ اللّهِ صارَ إلَيهِ ؟ قالَ : وَاللّهِ ما بَرِحَ مَكانَهُ ، وقيلَ لَهُ : ألا تَدعو عَلَيهِم ؟قالَ : اللّهُمَّ اهدِ قَومي (إعلام الورى : ج ۱ ص ۱۷۹ ، بحار الأنوار : ج ۲۰ ص ۹۶ ح ۲۸) .
3.. مَرَّ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآلهبِبَعيرٍ قَد لَحِقَ ظَهرُهُ بِبَطنِهِ ، فَقالَ : اِتَّقُوا اللّهَ في هذِهِ البَهائِمِ المُعجمَةِ ، فَاركَبوها صالِحَةً وكُلوهاصالِحَةً سنن أبي داود : ج ۳ ص ۲۳ ح ۲۵۴۸ ، صحيح ابن خزيمة : ج ۴ ص ۱۴۳ ح ۲۵۴۵ .