79
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

سنجیده می‏شوند. برای مثال، هر شخصی در شناسایی مقوله پرنده، از نمونه‏ای شروع می‏کند که برخورد اولی ذهن او با آن نمونه بوده است.۱ در مورد مفهوم شک در قرآن باید معنای تردید را مؤلفه نمونه اولیه به شمار آورد. این معنا با ملاک‏ برتری در شبکه معنایی قابل تأیید است؛ زیرا اساساً استعمال واژه شک در صورت نبود معنای تردید بدون وجه می‏نماید. به بیان دیگر، در صورتی که قرآن در مفهوم شک معنای تردید را در نظر نگرفته و آن را فقط بی‏ایمانی یا تسلیم دانسته باشد، این سؤال همواره باقی خواهد ماند که به چه دلیل قرآن برای بیان مفهوم عدم ایمان از واژه شک بهره گرفته و به همان مفاهیم حوزه ایمان، نظیر تصدیق، تسلیم و ایمان، توجه نشان نداده است. افزون بر این، معنای تردید در مواردی از استعمالات قرآنی واژه شک برجسته دیده می‏شود و همان‏گونه که در نمابرداری واژه شک توضیح داده شد، در مصادیقی این معنا برتری دارد. البته مراد از تردید، اعم از تردید معرفت‏شناختی و تردید ایمانی است.

نمونه اعلای مفهوم شک در قرآن

در رویکرد نمونه اعلا، نمونه‏ای انتخاب می‏شود که بیش از سایر مصادیق بتواند نماینده مقوله باشد.۲ با توجه به فرهنگ قرآن، به عنوان جامعه مورد مطالعه، می‏توان گفت نمونه اعلای مفهوم شک در قرآن معنای نبود ایمان و تصدیق قلبی است. به این ترتیب، در بیشتر موارد، معنای معرفت‏شناختی در شک، یعنی تردد ذهن میان دو امر معرفتی، مراد نیست، بلکه منظور این است که تنها یک معرفت وجود دارد که از پشتوانه علمی و استدلال نیز برخوردار است، اما به دلایل غیر معرفتی، شخص از پذیرش آن و تسلیم در برابرش سر باز می‏زند.

1.. قائمی نیا، معناشناسی شناختی قرآن، ص۲۷۷.

2.. راسخ مهند، درآمدی بر زبان‏شناسی شناختی (نظریه‏ها و مفاهیم)، ص۷۹.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
78

مورد دیگری که معنای عدم تصدیق قلبی را در مفاد شک گنجانده آیات ۳۴ و ۳۵ سور غافر است:

(وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ في‏ شَكٍ‏ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ * الَّذينَ يُجادِلُونَ‏ في‏ آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذينَ آمَنُوا كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ؛

پيش از اين يوسف دلايل روشن براى شما آورد، ولى شما همچنان در آنچه او براى شما آورده بود، ترديد داشتيد؛ تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: «هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد». اين گونه خداوند هر اسراف‏كار ترديدكننده‏اى را گمراه مى‏سازد. آنان كه در آيات و نشانه‏هاى خدا، بى‏آنكه برهانى بر آنها آمده باشد، مجادله و ستيزه مى‏كنند، مورد خشم و عداوت سختى در نزد خدا و در نزد كسانى كه ايمان آورده‏اند، خواهند بود. اين گونه خداوند بر هر دل متكبر زورگو مهر (شقاوت) مى‏نهد).

در این آیات، کافران از مجادله برای مقابله با دلایل روشن و استدلال و اعجاز استفاده کرده‏اند. این خود نشان می‏دهد که شک در آیه، معرفت‏شناختی نیست؛ چراکه حجت بر کافران تمام شده و تردیدی در حقانیت پیامبران باقی نگذاشته است. شاهد دیگر بهره نگرفتن کافران از ادله عقلانی در مواجهه با پیامبران است. و شاهد دیگر این است که قرآن مقابله کافران را دشمنی و کینه‏ورزی می‏داند که با تردید معرفت‏شناختی سازگاری ندارد. همچنین صفات متکبر و جبار در مورد این شک‏کنندگان نشان از نبود هرگونه تردید در شناخت دارد.

نمونه اولیه مفهوم شک در قرآن

در تعریف به نمونه اولیه فرض بر این است که از میان مصادیق موجود یک مقوله، مصداق خاصی از نمونه اولیه در نظر گرفته می‏شود و سایر موارد با آن

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22086
صفحه از 416
پرینت  ارسال به