69
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

اخْتَلَفُوا نشان داده که اختلاف نظر در میان مسیحیان وجود داشته است. به این ترتیب، باید اذعان کنیم که دو قول میان مسیحیان وجود داشته و مورد اختلاف واقع شده است. بنابراین اشکال در معنای اختلاف خواهد بود که آن را در آیه بررسی می‏کنیم. معجم مقاییس اللغة برای «خلف»، که ریشه معنای اختلاف است، سه معنا در نظر گرفته است:

الخاء و اللام و الفاء أصولٌ ثلاثة: أحدُها أن يجئَ شى‏ءٌ شى‏ءِ يقومُ مقامَه، و الثانى خِلاف قُدَّام، و الثالث التغيُّر.۱

ابن‏فارس در ادامه، اختلاف را از معنای اول ماده خلف مشتق دانسته، می‏نویسد:

و أمّا قولهم: اختلفَ‏ النَّاسُ فى كذا و الناس‏ خلْفَةٌ أى‏ مختلِفون‏، فمن الباب الأوَّل؛ لأنَّ كلَّ واحدٍ منهم يُنَحِّى قولَ صاحبه و يُقيم نفسَه مُقام الذى نَحّاه‏.۲

بر این اساس، اختلاف در آیه به معنای تکرار قول به قتل عیسی است و معنای آیه چنین خواهد بود: «و گفتارشان كه: «ما، مسيح عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم» در حالى كه نه او را كشتند، و نه بر دار آويختند؛ لكن امر بر آنها مشتبه شد و كسانى كه قول کشته شدن عیسی را تکرار می‏کنند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروى مى‏كنند و قطعاً او را نكشتند».

بدین ترتیب شواهد بسیاری از این آیه بر اینکه متعلق شک در قرآن واحد است اقامه می‏شود و علم نوعی در این باره ایجاد می‏کند.

آیات دیگری که متعلق واحد برای شک در نظر گرفته‏اند نیز وجود دارند؛ از جمله:

(فَإِنْ كُنْتَ في‏ شَكٍ‏ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ؛۳

و اگر در آنچه بر تو نازل کردیم تردید داری).

1.. ابن‏فارس، معجم مقاييس اللغه، ج۲، ص۲۱۰.

2.. همان، ص۲۱۳.

3.. سوره یونس، آیۀ ۹۴.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
68

امری واحد بوده، مگر اینکه با نوعی تحلیل، ضمیر مفرد را به دو امر بازگردانیم. برای مثال، گفته شود که مراد اعتقاد یا عدم اعتقاد به آن امر واحد است؛ اما چنین تحلیلی نیاز به قرینه دارد، در حالی که بنا بر اصل «اصالت تعابیر قرآنی» چنین تفسیری خروج از اصل خواهد بود. شاهد دیگری که در این آیه وجود دارد این است که مسیحیان اعتقادی به کشته نشدن عیسی علیه السلام ندارند. بر اساس روایتی از امام صادق علیه السلام، همه یهودیان و مسیحیان اعتقاد داشتند که عیسی علیه السلام کشته و به صلیب کشیده شده است.۱ بنابراین، طرف دیگری در این مورد برای شک وجود ندارد. تفاسیر اقوال گوناگونی برای مورد اختلاف بیان کرده‏اند؛۲ اما این آیه طرف دیگری در متعلق این شک برنمی‏شمارد و فقط قتل عیسی را انکار می‏کند. به عبارت دیگر این آیه ابتدا بیان می‏کند که مسیحیان اعتقاد دارند عیسی کشته شده است. در مرحله بعد اعتقاد مسیحیان بر کشته شدن عیسی را مشکوک می‏داند، سپس این شک را انکار می‏کند. بر این اساس، قرآن شک در این آيه را در معنایی استعمال کرده که فقط یک متعلَّق دارد.

شاهد دیگر بر واحد بودن متعلَّق شک در آیات قرآن را نمابرداری «فی» نشان می‏دهد. قرآن شک را در مفهوم ظرفیت نمابرداری کرده است. در این نمابرداری متعلَّق شک ظرف یا فضایی در نظر گرفته می‏شود که مظروف درون آن قرار دارد، مگر اینکه اقوال مختلف را یک ظرف در نظر بگیریم که شاک در میان آنها واقع شده باشد. آنچه از این آیه باقی می‏ماند، این است که قرآن با واژه

1.. عن أبي عبد اللّٰه علیه السلام:‏ و اما غيبة عيسى علیه السلام فان اليهود و النصارى اتفقت على انه قتل فكذبهم اللّٰه جل ذكره بقوله عزّ و جلّ: وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ‏؛ (شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۵۴).

2.. برای نمونه نک: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۸۲؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۲؛ بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ج۲، ص۱۰۸.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22202
صفحه از 416
پرینت  ارسال به