51
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

است؛ اما چون دلایل به قدری وضوح داشته که نمی‏توانستند انکار کنند، پس از مرگ وی رسالت پیامبران پس از وی را انکار کردند. عامل این نفاق نیز اسراف‏کاری و گمراهی دانسته شده است. بنابراین، این افراد تردید معرفت‏شناختی به رسالت یوسف و پیامبران دیگر نداشته‏اند، بلکه از لحاظ شناختی دارای بینه بوده‏اند؛ اما قصد نداشتند علم خود را تصدیق کنند. به همین دلیل، در زمان یوسف پنهان می‏داشتند و پس از مرگ یوسف آن را آشکار ساختند. بنابراین، شک در این آیه نمایی دیگر از نفاق را به نمایش می‏گذارد.

نمابرداری ساختاری شک در قرآن

گزارش از یک واقعه ممکن است قابلیت داشته باشد که در قالب چند ساختار بیان شود. از ساختارهایی چون معلوم و مجهول یا لازم و متعدی نمابرداری خاصی را ارائه می‏دهند؛ برای مثال در جمله معلوم، رابطه فاعل و مفعول نماسازی می‏شود، یعنی هم فاعل و هم مفعول نماهایی هستند که رابطه‏شان بازسازی شده، در حالی که در جمله مجهول فاعل نما نمی‏شود و نماسازی از رابطه مفعول با فعل به دست می‏آید.

عبارت یا قالبی که گوینده انتخاب می‏کند و به زبان می‏آورد حاکی از آن است که فرد این ساختار خاص را برای نمابرداری از صحنه مورد نظر استفاده کرده است. واحدهای پیچیده در دستور شناختی ساخت نام دارند که هم شامل واژه‏های پیچیده می‏شود و هم شامل جمله.۱ نمونه این ساختارها، ساختار حروف اضافه یا حروف جر هستند که نوعی ارتباط میان مسیرپیما و مرزنما در

1.. راسخ مهند، درآمدی بر زبان‏شناسی شناختی، ص۱۶۶.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
50

چنین می‏شود که علم کافران در حتمی بودن وقوع قیامت مرتب افزایش می‏یابد تا به نهایت خود می‏رسد و مرتب شواهد علمی یکدیگر را تقویت می‏کنند تا اینکه هیچ تردیدی از نظر معرفتی در باب وقوع قیامت باقی نمی‏ماند؛ با این حال کافران در تصدیق کردن و ایمان آوردن به آن در حالت تردید باقی می‏مانند. عامل این تردید امری معرفت‏شناختی نیست؛ زیرا آنان از لحاظ معرفت هیچ تردیدی ندارند و آنچه باعث تردید آنان در ایمان آوردن می‏شود، امور نفسانی، نظیر بغی و ارتیاب، است.

آیه دیگری که در همین معنا می‏توان به آن استشهاد کرد و از نمابرداری دیگری در شک خبر می‏دهد این آیه است.

(وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ في‏ شَكٍ‏ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ؛۱

پيش از اين يوسف دلايل روشن براى شما آورد، ولى شما همچنان در آنچه او براى شما آورده بود، ترديد داشتيد؛ تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: «هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد»؛ اين‏گونه خداوند هر اسراف‏كار ترديدكننده‏اى را گمراه مى‏سازد).

بینات، جمع بینه، به معنای دلیل روشن است؛۲ چگونه می‏توان در دلیل روشن تردید معرفت‏شناختی روا داشت؟ ذیل آیه روشن می‏کند که این تردید نفاق بوده است. آنان در زمان حیات یوسف دریافته بودند که یوسف پیامبر

1.. سوره غافر، آیه ۳۴.

2.. و الْبَيِّنَةُ: الدلالة الواضحة عقلية كانت أو محسوسة (راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ص ۱۵۷؛ زبیدی، تاج العروس، ج‏۱۸، ص۸۴). مرحوم مصطفوی نیز در معنای بینه آن را عبارت از چیزی دانسته که در آن وضوح و بیان مطلوب است (مصطفوی، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏۹، ص ۱۴۲).

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22175
صفحه از 416
پرینت  ارسال به