بیشتر تفاسیر در ذیل این آیه مسئله علم الهی را مطرح کردهاند و به شک و ایمان توجه چندانی نداشتهاند. به نظر میرسد مفسران شک در این آیه را همان معنای تردید در دو نقیض دانستهاند و بیشتر آنان در این زمینه بحثی ارائه نکردهاند؛ تنها تفسیر روح البیان به این معنا تصریح کرده است:
(إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍ) استثناء مفرغ من أعم العلل و من موصولة منصوبة بنعلم و العلم ادراک الشيء بحقيقته و العالم فى وصف اللّٰه تعالى هو الذي لا يخفى عليه شىء و الشک اعتدال النقيضين عند الإنسان و تساويهما.۱
از برخی تفاسیر نیز برمیآید که این دو نقیض امری معرفتیاند. برای نمونه تفسیر مراغی شک در این آیه را عدم یقین به معاد تفسیر کرده است.۲ همچنین تفسیر بحر العلوم واژه حفیظ در آیه را به معنای عالم به شک و یقین میداند.۳ نمابرداری شک در مقابل یقین در این آیه نشان میدهد که شک امری ایمانی و تصدیقی است، نه امری معرفتی. در آیاتی که علم از شک نفی شده نیز دقیقاً همین معنا مراد است. برای مثال به این آیه توجه کنید:
(وَ ما تَفَرَّقُوا إلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الَّذينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفي شَكٍ مِنْهُ مُريبٍ؛۴
آنان پراكنده نشدند مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد؛ و اين
1.. حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج۷، ص۲۸۸.
2.. ( وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ) أي و ما كان لإبليس على هؤلاء القوم من حجة يضلهم بها، و لكنا أردنا ابتلاءهم و اختبارهم ليظهر حال من يؤمن بالآخرة و يصدق بالثواب و العقاب ممن هو منها فى شک، فلا يوقن بمعاد (مراغی، تفسیر المراغی، ج۲۲، ص۷۶).
3.. ثم قال عزّ و جلّ: وَ رَبُّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ يعني: عالما بالشک و اليقين (سمرقندی، تفسیر بحر العلوم، ج۳، ص۸۸).
4.. سوره شوری، آیه ۱۴.