«کوفه» را اغلب به عنوان مرکز تشيع و محبّان علي بن ابي طالب عليه السلام ميشناسند. اين شهر، نخستين شهري است که مودّت و دوستي اهل بيت عليهم السلام در آن پديدار شد. تشيع کوفيان آن قدر مشهور بوده که بيشترين انتقادات اهل سنّت بر راويان کوفي، به دليل شيعه بودن آنهاست. ۱ مثلاً رجاليان اهل سنّت، اصبغ بن نباته را توثيق کردهاند، امّا روايات وي را ضعيف ميدانند. ابن حبّان، علّت تضعيف وي را شدّت علاقه وي به امير مؤمنان علي عليه السلام عنوان کرده است. ۲ ابن حجر نيز بر آن است که روايات اصبغ، به دليل اتّهام وي به رفض، رد شده است. ۳ همچنين، بيشتر رجاليان قديم اهل سنّت، همچون ابن سعد، يحيي بن معين، عِجْلي و مدائني، کميل را شخصي موثّق و پرهيزکار ميشناسند، به طوري که او را در کنار پارساياني چون اويس قرني و ربيع بن خِيثم نام ميبرند. ۴ با اين همه، گروهي از دانشمندان اهل سنّت، او را به خاطر عشق مفرط به امام علي عليه السلام سرزنش کردهاند. ۵
امير مؤمنان عليه السلام و ديگر اهل بيت عليهم السلام به کوفه عشق ميورزيدهاند. از علي عليه السلام منقول است:
کوفه، سرزميني است که دوستمان ميدارد و دوستش ميداريم. ۶
در روايتي که گاه از علي عليه السلام، ۷ گاه از امام صادق عليه السلام ۸ و گاه از سلمان ۹ نقل شده، آمده است:
زماني خواهد آمد که هيچ مؤمني باقي نميمانَد، مگر اين که يا آرزوي رفتن به کوفه را دارد يا قلبش متوجّه آن جاست.
علي عليه السلام درباره کوفه ميفرمايد:
کوفه، شهر ما، محلّه ما و مقرّ شيعيان ماست. ۱۰
گرچه بيشتر اين اخبار و روايات، به دلايلي چون ضعف يا انقطاع سند و يا کوفي بودن راويان آن، در معرض شکّ و ترديدند، امّا تعداد چنين نقلهايي، آن قدر زيادند ۱۱ که شکّي در تشيع کوفيان و علاقه آنها به اهل بيت عليهم السلام و علاقه متقابل اهل بيت عليهم السلام به کوفه، باقي نميمانَد. نوشتهاند که وقتي مردم کوفه، زياد بن ابيه را در حال خطابه بر منبر سنگ زدند، دستان هشتاد نفر از آنان را بريد و تصميم گرفت که خانههايشان را خراب کند و نخلهايشان را آتش بزند. پس از آن، کوفيان را در مسجد جمع کرد تا آنان را به برائت از على عليه السلام وادار کند و ميدانست آنها چنين نخواهند کرد. در واقع، زياد بن ابيه، قصد داشت بهانهاي براي نابود کردن آنها و خراب کردن خانههايشان داشته باشد ۱۲ و بهانهاي بهتر از اطمينان به تشيع آنان و عدم برائت از علي عليه السلام پيدا نميکرد.
در اين بخش، ابتدا به تعريف شيعه و آغاز پيدايش آن، و سپس به شکلگيري و رشد مکتب حديثي شيعه در کوفه ميپردازيم.
1. براي نمونه، ر.ک: ميزان الاعتدال، ج۱، ص۳۷۰، ش۱۳۸۸ و ص۳۷۹، ش۱۴۲۵ و ص۴۰۷، ش۱۵۰۳ و ج۲، ص۳۷۹، ش۴۱۴۹ و ج۳، ص۱۶۰، ش۵۹۶۰ و ج۴، ص۹، ش۸۰۶۲ وص۳۳۵، ش۹۳۵۶.
2. کتاب المجروحين، ج ۱، ص ۱۷۴.
3. تهذيب التهذيب، ج ۱، ص ۳۱۶.
4. الجرح والتعديل، ج۷، ص۱۷۵، ش۹۹۵؛ لسان الميزان، ج۷، ص۳۴۶، ش۴۴۹۱؛ تهذيب الکمال، ج۲۴، ص۲۱۹.
5. کتاب المجروحين، ج۲، ص۲۲۱.
6. شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۳، ص۱۹۸.
7. نوادر المعجزات، ص۱۹۹.
8. همان، ص۱۹۸.
9. فتوح البلدان، ج۲، ص۳۵۴؛ المصنّف، ابن ابي شيبة، ج۷، ص۵۵۴ .
10. شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۳، ص۱۹۸.
11. براي نمونه، ر.ک: المصنّف، ابن ابي شيبة، ج۷، ص۵۵۳ ـ ۵۵۵؛ شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۳، ص۱۹۸ ـ ۱۹۹؛ فضل الکوفة ومساجدها، ص۱۱ـ ۱۷.
12. شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۳، ص۱۹۸.