هفت. سفيان بن سعيد بن مسروق بن حمزة بن حبيب ثوري (۹۵ـ ۱۶۱ ق)
از حفّاظ و فقيهان دين و اهل ورع بود. سفيان بن عُيينه، اعتقاد دارد که علما سه نفرند: ابن عبّاس در زمان خود، شعبي در دوران خويش، و ثوري نيز در زمان خود. ۱
به گفته ابن مبارک، وقتي از فهم چيزي ناتوان ميشد، نزد سفيان ميآمد و از او سؤال ميکرد؛ گويي از دريا قطرهاي برميگيرد. ۲
ابو بکر خطيب، معتقد است که سفيان، امامي از ائمّه مسلمين، و علمي از اعلام دين بود. بر امانت او اجماع است و بينياز از آن است که از اتقان و حفظ و معرفت و ضبط و ورع و زهد او سخني به ميان آوريم. ۳
شُعْبه، او را حافظتر از خود ميدانست، و در مسائل اختلافي ميان آن دو، همواره غلبه با سفيان بود. ۴ نسايي ميگفت: «سفيان، بزرگتر از آن است که بگويند: او ثقه است». ابن مديني ميگويد: به يحيى بن سعيد گفتم: رأي سفيان نزد تو بهتر است يا رأي مالک؟ گفت: «بيترديد، رأي سفيانْ بهتر است». ۵ سفيان، از بزرگان و ناقدان حديث، فقيه عرب، و مفتي کوفه است. او را در مباحث فقهي، «درياي دانش»، ۶ و در حديث، «امير المؤمنين» ۷ خواندهاند. سفيان بن عُيينه ميگفت: داناتر از سفيان ثوري در حلال و حرام نديدم. وي آگاهترين فرد به حديث اعمش بوده است و روايات اعمش را بر او عرضه ميکردند تا درستي يا نادرستي آن را بسنجند. ۸
گرچه شيخ طوسي، نام سفيان ثوري را در زمره اصحاب امام صادق عليه السلام آورده ۹ و در کتب روايي شيعه، از وي روايت شده، ۱۰ ولي اين ذکر، تنها به معناي همعصر بودن وي با امام عليه السلام است و نميتوان وي را در ميان شيعيان جاي داد؛ امري که علّامه حلّي و ابن داوود به آن تصريح کردهاند، ۱۱ و همان گونه که کَشّي آورده، وي اختلافاتي با آن حضرت داشته است. ۱۲
البته برخي با توجّه به رواياتي که از سفيان در دفاع از جابر جعفي نقل شده، وي را به شيعيان نزديک دانستهاند. ۱۳ وي در ورع و پرهيزگاري شهره بوده و از ياد مرگْ غافل نميشد. ۱۴
سفيان ثوري در دانشاندوزي، حرص و علاقه زيادي داشت. ۱۵ وي از بسياري از تابعيان و اتباع آنها روايت کرده و بسياري نيز از وي روايت کردهاند. ۱۶ سفيان ثوري، تصنيفاتي داشته است، از جمله: التفسير، الجامع الکبير في الحديث والفقه والاختلاف، و الجامع الصغير. تفسير سفيان ثوري به روايت ابو جعفر محمّد، از ابو حذيفة نهدي، از سفيان توسّط دار الکتب العلمية، چاپ شده است. کتاب جامع وي بسيار مشهور بوده و گفتهاند اوّلين کتابي است که حديث در آن بر حسب ابواب مرتب شد، و با اجتهاد درآميخت. با اين حال، احمد، کثرت رأي در اين کتاب را عيب دانسته و از آن، مفرداً روايت نکرده است. ۱۷ ثوري کتابي نيز با عنوان الفرائض داشته که توسّط محمّد بن سليمان بن حارث واسطي روايت شده و در دار العاصمة، چاپ شده است.
1. الکامل في ضعفاء الرجال، ج۱، ص۸۵ .
2. الجرح والتعديل، ج۱، ص۵۷ .
3. تهذيب الکمال، ج۱۱، ص۱۶۸.
4. همان، ص۱۶۶.
5. تهذيب التهذيب، ج۴، ص۱۰۱.
6. الجرح والتعديل، ج۱، ص۵۶ .
7. تاريخ أسماء الثقات، ص ۸؛ الکامل في ضعفاء الرجال، ج۱، ص۸۱ .
8. الجرح والتعديل، ج۱، ص۵۵ ـ ۷۱.
9..۱ رجال الطوسي، ص۲۲۰، ش۲۹۲۴.
10..۱ براي نمونه، ر.ک: الکافي، ج۳، ص۱۵۲، و ج۶، ص۲۳.
11..۱ ر.ک: خلاصة الأقوال، ص۳۵۶؛ رجال ابن داوود، ص۲۴۸ .
12..۱ ر.ک: اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۹۰ ـ ۶۹۹؛ منتقى الجمان في الاحاديث الصحاح والحسان، ج۳، ص۳۱۳.
13..۱ تهذيب المقال، ج۵، ص۷۶ .
14..۱ تهذيب الکمال، ج۱۱، ص۱۶۷.
15..۱ الکامل في ضعفاء الرجال، ج۱، ص۸۳ .
16..۱ تهذيب الکمال، ج۱۱، ص ۱۵۵ـ ۱۶۴.
17. الفرائض رواية محمّد بن سليمان بن الحارث الواسطي، ص۵.