ح ـ فراواني اخبار و کتب مربوط به حوادث عراق و خلفا
همان طور که در بخشهاي پيش ذکر شد، راويان و مورّخان کوفه، در موضوع اخبار و حوادث عراق، کتابهاي بسياري نوشتند و توجّه خاصّي به اين موضوع داشتند. مجموع کتابهايي که اين راويان در تاريخ امير مؤمنان، امام حسن و امام حسين عليهم السلام، نوشتند، به ۳۴ مورد ميرسد. در مورد اخبار خلفا ۲۱ کتاب، و در حوادث و قيامهاي عراق ۳۸ عنوان کتاب نوشته شد که مجموع اين کتابها به رقم ۹۳ عنوان ميرسد که رقم قابل توجّهي است و به تنهايي، نزديک به دو سوم کتابهاي تاريخي مکتوب در کوفه را شامل ميشود. اين، به دليل ملّيت اين افراد، و نيز تخصّص آنها در اين مبحث است.
متأسّفانه، بيشتر اين کتابها در حوادث پيش آمده تاريخ، به مرور زمان، از ميان رفتهاند و تنها تعداد انگشتشماري از آنها باقي ماندهاند. اخيراً برخي از اين کتابها نيز از دل کتابهاي تاريخي و حديثي بيرون کشيده شدهاند.
ط ـ فراواني احاديث مطاعن و مثالب
همان گونه که پيش از اين بيان شد، کوفه در موضوع مثالب، از شهرهاي پُرتأليف است. البته در بخش شعر کوفه بيان شد که شيعيان کوفه، به دليل عاطفه شديد و حُزني که بر دل داشتند، ادبياتي قوي و احساسي برجاي گذاشتند. دعبل خُزاعي، از اين جمله بود که کينه بني عبّاس را به دل داشت تا آن جا که بالاخره زبانش، سرش را بر باد داد.
اساساً برخي از راويان کوفي، به نگارش در زمينه مثالب، شهره بودند. اين راويان در حوزههاي متفاوتي فعاليت ميکردند. مورّخ و نسبشناس بزرگ، هشام کلبي را راوي مثالب دانستهاند. ۱ وي دو کتاب مثالب بني اميه، و مثالب ثقيف را نوشته بود.
سبّ و تکفير خلفاي ثلاثه، از ديگر مصاديق عيبجويي و نقل مثالبْ تلقّي شده است که رجالياني همچون ذهبي، افراد متّهم به اين عقيده را گمراه و خطاکار ميدانند، و از غاليان به شمار ميآورند. ۲ برخي از راوياني که به اين دليلْ غالي ناميده شدهاند، عبارتاند از: ابو حمزه ثُمالي، ابو اسرائيل اسماعيل بن خليفه ملائي کوفي (م ۱۶۱ ق)، حکم بن زهير کوفي نزاري (م ۱۸۰ ق)، جرير بن عبد الحميد قرطبي کوفي (م ۱۸۸ ق)، ابراهيم بن حکم بن ظهير کوفي، خالد بن مخلّد قطواني کوفي (م ۲۱۳ ق)، عبد الرزّاق بن همام بن نافع حميري صنعاني (م ۲۱۱ ق)، عباد بن يعقوب رواجني کوفي (م ۲۵۰ ق)، و احمد بن محمّد بن سرّي کوفي (م ۳۵۷ ق).
از کتب تأليف شده در کوفه در موضوع سبّ خلفا ميتوان از دو کتاب نام برد: يکي کتاب مثالب الرجلين و المرأتين، از احمد بن علي علوي عقيقي؛ و ديگري، کتاب خالدات فلان و فلان، از عبّاس بن هشام ناشري، که با وجود کنايه در الفاظ رجلين، امرأتين، و فلان و فلان، غرض نويسندگان تا حدودي مشخّص است. از مهمترين کتابهاي به جاي مانده از راويان کوفي در اين باره، کتاب الاستغاثة في بدع الثلاثة، از ابو القاسم کوفي است که به بدعتهاي ايجاد شده توسط خلفاي ثلاثه پرداخته است.