299
مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)

بيست و نه. کتاب «الجعفريات» ابو على محمّد بن محمّد بن اشعث کوفى (زنده در ۳۵۰)

اين کتاب، در دسترس بسياري از علما و فقيهان پيش از محدّث نوري بوده است و از آن روايت کرده‌اند که نام برخي از آنها مي‌آيد:
ابن عدي (۲۷۷ـ ۳۶۵ ق) که معاصر ابن اشعث بود، کتاب را ديده بود و آن را نسخه‌اي داراي نزديک به هزار حديث از موسى بن اسماعيل بن موسى بن جعفر بن محمّد، از پدرش، از جدّش، از پدرانش توصيف مي‌کند. وي اکثر روايات را ناشناخته خوانده است. وقتي ماجرا را براي حسين بن علي حسنى علوي (شيخ اهل بيت در مصر)، بازگو کرد، پاسخ شنيد که اين موسى، چهل سال در مدينه بود و هرگز نگفت که روايتي از پدر يا ديگران در اختيار دارد. ابن عدي، رواياتي در اثبات سخنان خود از نسخه کتاب آورده است. ۱ سهمي نيز از دارقطني نقل مي‌کند که برساختن اين کتاب (يعني العلويات)، نشانه‌اي از آيات خداست. ۲
راوندي (م ۵۷۱) در النوادر، ۳ ابن طاووس (م ۶۶۴ ق) در فلاح السائل، جمال الاُسبوع و اقبال الأعمال، از آن نقل کرده‌اند. جعفر که در عنوان آمده، همان جعفر الصادق عليه السلام است، که در همه اسانيد از وى ياد شده است. اين کتاب، با عنوان الأشعثيات (به نام راوي) معروف است. عنوان کتاب، رواية الابناء عن الآباء من آل رسول الله (يا من اهل البيت) در فلاح السائل (به جاى انبياء، ابناء بخوانيد) و جمال الاُسبوع آمده است. اين کتاب، در سال ۳۱۴ ق،
به وسيله ابن اشعث از واسطه قبل از خود، موسى بن اسماعيل (نوه امام کاظم عليه السلام) روايت شده است.
اين تأليف، مشتمل بر ابواب مختلف فقه اماميه است و فهرست کتاب، توسّط نجاشي و شيخ طوسي در الفهرست آمده است. ابن طاووس، معتقد است که اين کتاب،‌ شامل هزار روايت با اسناد واحد، از امام کاظم عليه السلام به ائمّه پيشين و از آنها به امام على عليه السلام است. در برخى روايات، امام على عليه السلام از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نقل مى‌کند. نسخه ابن طاووس بايد چند جزء داشته باشد. وى در جمال السبوع از الجزء العاشر نقل مى‌کند. ۴
توصيف علّامه حلّي از کتاب، در اجازه خود به بني زهره، همانند وصف ابن طاووس (شامل هزار روايت با اسناد واحد) است. محدّث نوري، جمعي ديگر از راويان کتاب را نام برده است.
طبرسي (ق ۷ ق) در مشکاة الأنوار، از آن ياد کرده است. ۵ ظاهراً ابن حجر (م ۸۵۵ ق)، بخشي از کتاب را ديده بود که «السنن» نام داشت و با يک سند، در ابواب مختلف نقل شده بود. ۶
شهيد اوّل (م ۷۸۶ ق) در ذکرى الشيعة في أحکام الشريعة (ج۲، ص ۱۲۶ ـ ۱۲۷ و ج۲ ص۲۳۰ و ج۳ ص۲۳۶ و ۳۵۷) ازآن نام برده است.
متّقي هندي (م ۹۷۵ ق) در کنز العمّال، ۷ آورده است که توصيف رجاليان اهل سنّت از ظاهر کتاب، با توصيفات شيعه هماهنگي دارد و مي‌توان بخشي از روايات را از اين طريق به دست آورد.
محقّق سبزواري (م ۱۰۹۰ ق) در ذخيرة المعاد (ج۱، ق۳، ص۴۲۷) و فاضل هندي (م ۱۱۳۷ ق) در کشف اللثام (ج۷، ص۱۴) از آن ياد کرده‌‌اند.
با اين حال، اين کتاب به دست علّامه مجلسي و حرّ عاملي ۸ نرسيد و تنها محدّث نوري آن را به دست آورد و آن را از مصادر مستدرک الوسائل قرار داد. ۹ وي، در خاتمة المستدرک، اعتبار آن را به اثبات رسانيد و آن را پيش از ديگر مصادر آورد و حتّي روايات آن را بر ساير احاديث کتاب المستدرک مقدّم داشت. کتاب الجعفريات، با نام الأشعثيات، در نسخه چاپى‌اي که با قرب الاسناد حميري (با صفحه‌شمارى مستقل) در يک جلد چاپ شده، در دسترس است.

1. الکامل في ضعفاء الرجال، ج۷، ص۳۰۰ـ ۳۰۱.

2. سؤالات حمزه، ص۱۰۱.

3. ر.ک: النوادر، راوندي، ص ۶۷ ـ ۶۸.

4. کتاب‌خانه ابن طاووس، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰؛ الذريعة، ج ۲، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۱.

5. ر.ک: مشکاة الأنوار، ص ۶۰۷.

6. لسان الميزان، ج ۵، ص ۳۶۲.

7. کنز العمّال، ج۴، ص۵۲۸، ح۱۱۵۵۸.

8. حرّ عاملي، کتاب اختصار الجعفريات را که به اندازه يک سوم الجعفريات است، ديده بود. اين کتاب، به ‌خط شيخ محمّد بن علي جباعي (جدّ شيخ بهايي)، بوده است. (تکملة أمل الآمل، ص ۳۶۹).

9. خاتمة مستدرک الوسائل، ج۱، ص۷.


مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
298

رجاليان متقدّم و حتّي سده‌هاي مياني شيعه، از احمد بن اعثم کوفي، يادي به ميان نياورده‌اند؛ امّا به گفته ياقوت حموي (م ۶۲۶ ق)، وي از مورّخان شيعه است و نزد محدّثان، ضعيف به شمار مي‌آيد. ياقوت، دو کتاب تاريخي از مؤلّفات ابن اعثم ديده بود: يکي کتاب الفتوح که آن را تا دوران هارون الرشيد نگاشت و ديگري، تاريخي از آغاز دولت مأمون تا انتهاي دولت مقتدر (م ۳۲۰ ق). ۱ بنا بر اين، منظور از انتهاي دولت مقتدر، آخرين زماني است که ابن اعثم از دوران مقتدر درک کرده است. ۲
ابن طاووس (م ۶۶۴ ق) از اين کتاب در کشف المحجّة نقل کرده است. در مورد نقل شده آمده است که امام على عليه السلام به عمر مى‌گويد که: نيروهاى مسلمانان، شام را فتح خواهند کرد، چه او به آنان ملحق شود چه در خانه بماند. عمر به نوبه خود، امام على عليه السلام را وارث علم پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مى‌خواند. ۳ اِربلي (م ۶۹۳ ق) نيز در کشف الغمّة از اين کتاب نقل کرده است. ۴ به نقل مرحوم امين، قاضي نور الله نيز در مجالس المؤمنين، از کتاب الفتوح ابن اعثم نقل کرده است. ۵ علّامه مجلسي نيز اين کتاب را در زمره مصادر بحار الأنوار ذکر کرده است. ۶
محمّدتقي تستري نيز در چند موضع، از تاريخ ابن اعثم نقل کرده است؛ نقلي درباره کساني که از واقعه کربلا نجات يافتند ۷ و خبري ديگر از اين کتاب، درباره تحريک شدن عايشه توسّط ابن زبير براي جنگ جمل. ۸ با توجّه به زمان وقوع اين دو نقل، روشن است که نقل‌ها از کتاب الفتوح بوده است.
به گفته زِرِکلي، نسخه‌اي خطّي از کتاب الفتوح، در ۳۶۱ ورقه در کتاب‌خانه شستربتي (رقم ۳۲۷۲) و نسخه‌اي ديگر در دانشگاه کويت قرار دارد؛ امّا تاريخ نسخ کتاب‌ها روشن نشده است. بخشي از کتاب الفتوح، به فارسي نيز ترجمه شد و فتوح أعثم ناميده شد. سپس نسخه فارسي، به زبان اردو ترجمه شد و تاريخ أعثم نام گرفت. ۹ تاريخ او با عنوان کتاب الفتوح به چاپ رسيده و اين عنوانى است که کتاب با آن شهرت دارد: يک بار به سال ۱۳۸۸ - ۱۳۹۵ ق در حيدر آباد و بار ديگر در سال ۱۴۱۱ ق، در دار الأضواء و با تحقيق علي شيري.
همچنين کتاب ديگري با نام کتاب المألوف براي ابن اعثم نام برده‌اند. ۱۰ قطب راوندي، کتاب ديگري با نام المولد و المبعث براي وي برشمرده است و روايتي درباره نماز عصر پيامبر صلي الله عليه و آله در غزوه «ذات الرقاع» از آن نقل کرده است. ۱۱

1. لسان الميزان، ج ۱، ص ۱۳۸.

2. أعيان الشيعة، ج ۲، ص ۴۸۱.

3. کتاب‌خانه ابن طاووس، ص ۵۶۲.

4. کشف الغمّة، ج ۳، ص ۲۷۹.

5. أعيان الشيعة، ج ۷، ص ۲۴۳و ۲۴۴.

6. بحار الأنوار، ج۱، ص ۲۵.

7. قاموس الرجال، ج ۱۰، ص ۳۳.

8. همان، ج ۱۲، ص ۲۰۷.

9. الأعلام، زِرِکلي، ج۱، ص ۲۰۶.

10. الوافي بالوفيات، ج ۶، ص ۱۶۰.

11. فقه القرآن، ج۱، ص ۱۴۹ ـ ۱۵۰.

  • نام منبع :
    مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3829
صفحه از 352
پرینت  ارسال به