چهار. کتاب «الجمل» ابو مِخْنَف
لوط بن يحيى ازدي (م ۱۵۷ ق) و ابن ابي الحديد اشعاري، از کتاب وقعة الجمل ابو مخنف نقل کردهاند و در همينجا، ابو مخنف را از مورّخاني ميدانند که معتقد به صحّت امامت به اختيار بودهاند و او را از زمره شيعيان نميدانند. ۱
ابن طاووس در طرائف، از کتابي متعلّق به ابو مخنف نقل ميکند که آن را به عنوان «کتاب عتيق» توصيف مىکند که اين کتاب، داراى متن نامههاى مبادله شده بين امام على عليه السلام و معاويه بوده است. اوّلين نقل، مشتمل بر نامه معاويه به زبير است که در آن، با زبير بيعت کرده و او و طلحه را تحريک مىکند تا مجازات قاتلان عثمان را خواستار شوند. پس از آن، طلحه و زبير، از امام على عليه السلام مىخواهند تا براى انجام عمره به مکّه برود. امام گر چه از مکر آنها آگاه است، امّا با رفتن آنها موافقت مىکند. اين نقل، در برگ سوم بخش مربوط به نامههاى امام على عليه السلام به معاويه آمده است. در متن اصلى، بعد از هر نامه امام، نامهاى از معاويه آمده بود. مورد نقل شده را از ابو مخنف، از عبد الرحمان بن مسعود روايت کرده است. در مورد دوم، معاويه در نامهاى به ابن عبّاس، از او مىخواهد تا مردم با ابن عبّاس بيعت کنند؛ امّا ابن عبّاس پاسخ مىدهد که مردم با کسى که بهتر از اوست بيعت کردهاند؛ يعنى، امام على عليه السلام. اين احتمالْ وجود دارد که تأليف مورد بحث، همان کتاب الجمل باشد که ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغة و طبرى بدون واسطه (و احتمالاً توسّط کتاب الجمل مدائنى) قطعاتى از آن را نقل کردهاند. ۲
پنج. کتاب «المعرفة» ابراهيم ثقفى (م ۲۸۳ ق)
به نظر ميرسد که سيد مرتضي، اين کتاب را در دسترس داشته و در الشافي في الإمامة از
آن ياد کرده است. وي در موضعي، ستمهايي را که به اهل بيت عليهم السلام روا داشتهاند، يادآور ميشود که هرکس ميخواهد روايات اهل بيت عليهم السلام را در اين باره ببيند، به کتاب المعرفه، اثر ابراهيم ثقفي مراجعه کند. ايشان روايات اهل بيت عليهم السلام را در اين موضوع، تک به تک و با اسانيد روشن، گرد آورده است. ۳
طبرسي (م ۵۴۸ ق) در اعلام الورى، نام اين کتاب را برده و نقلي از آن آورده است که مشتمل بر تمجيد پيامبر خدا صلي الله عليه و آله از امام على عليه السلام در جريان فتح خيبر است. ۴
ابن طاووس نيز کتاب را در اختيار داشته و در کشف المحجّة، سعد السعود، طرائف و اليقين از آن نقل کرده است. وي يک نسخه چهار جزئى را در اختيار داشته که ظاهراً در دوره حيات مؤلّف، کتابت شده بود. ابن طاووس، به عبارتى درباره توطئه قتل پيامبر صلي الله عليه و آله اشاره مىکند و افزوده که در اين عبارت، اسامى توطئهگران، آشکارا آمده است. در کشف المحجّة، اشاره به خبرى (از جزء چهارم) است که جسد پيامبر خدا عليه السلام پس از وفات آن حضرت، سه روز دفن نشده، روى زمين باقى ماند.
در طرائف نيز اشاره به جزء سوم کتاب شده که داراى رواياتى (به روايت راويان اهل سنّت) درباره انتقادات تند از همه افراد شرکت کننده در شورا بجز امام على عليه السلام است. موارد نقل شده در اليقين، مشتمل بر متن سيزده روايت در فضيلت امام على عليه السلام است که دو روايت آن، با دو سند مختلف آمده و مجموعاً پانزده حديث مىشود.
1. شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۱، ص ۱۴۷.
2. کتابخانه ابن طاووس، ص ۳۵۳ ـ ۳۵۴.
3. الشافي في الإمامة، ج ۴ ،ص۱۱۶. نيز ر.ک: شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۱۶، ص۲۸۲.
4. إعلام الوري، ص۳۶۵ ـ ۳۶۷.