۲. کتابهاي در موضوع اخلاق، آداب، زهد و موعظه
بسياري از راويان در زهد و اخلاق و سنن کتاب نوشتهاند. از راويان کوفي: حسن بن علي بن فضّال، حسن بن محمّد بن سماعه و علي بن حسن بن علي بن فضّال، کتاب الزهد داشتهاند. موسي بن قاسم بجلي، کتابي با عنوان اخلاق المؤمن داشته است. برخي نيز در مورد حقوق و فضايل مؤمنان کتاب تأليف کردهاند، از جمله: اسماعيل بن مهران سکوني، ابراهيم ثقفي، احمد بن علي بن محمّد علوي عقيقي و حميد بن زياد دهقان. برخي نيز کتبي با عنوان المروءة يا المروءة و التّجمل داشتهاند، از جمله: محمّد بن عيسي بن عبيد، قاسم بن حسن بن علي بن يقطين (تکملهاي بر کتاب حسين بن سعيد نوشته بود). ابن عقده، کتابي با عنوان الآداب داشته و کتاب ديگري با عنوان السنن. ادريس بن فضل خولاني نيز الآداب نوشته و حسين بن يزيد نوفلي، کتاب السّنة تأليف کرده بود.
در موضوع پندها و وصايا، علي بن حسن بن فضال، کتاب المواعظ داشته است. حماد بن عيسي نيز، کتابي داشته که به گفته نجاشي، حاوي عبرتها و مواعظي بوده است. کتاب وصية المفضل نيز از متون منسوب به مفضّل بن عمر جُعفي است که وصيتنامهاي است از سوي مفضّل براي جامعه شيعه که به طور کامل در تحف العقول، نقل شده است. ۱
مجموع اين کتب، به هفده مورد ميرسد.
۳. کتابهاي عقايد و فرق
بحث عقايد نيز داراي شاخههاي متعدّدي است و بر طبق روال رايج بيان ميشود.
يک. کتابهاي توحيد و خداشناسي
در باب توحيد، پانزده عنوان کتاب نگاشته شد: هشام بن حکم، ابو مالک حضرمي، علي بن منصور، ابن ابي عمير و محمّد بن حسين زَيات، کتاب التوحيد نوشتند. هشام بن حکم، دو
کتاب ديگر به نامهاي المجالس في التوحيد و الشيخ و الغلام في التوحيد نيز داشته است. همچنين کتابهاي وي در ردّ بر زنادقه، اصحاب الاثنين، و ارسطاطاليس، مربوط به مبحث خداشناسي است. برخي ديگر از کتابهاي هشام در ردّ بر معتزله، يا با عنوان قدر و استطاعت ميتوانست رگههايي از مباحث خداشناسي داشته باشد که در جاي خود خواهد آمد.
همچنين، کتاب فَکِّر از مفضّل بن عمر ـ که نجاشي آن را کتاب في بدء الخلق و الحثّ علي الاعتبار ميشناساند ـ ، ۲ در موضوع توحيد بوده و بعدها به توحيد مفضّل شهرت يافت. ۳ نيز از سه کتاب الإهليلجة، از اسماعيل بن مهران سکوني، داوود بن کثير رقي، ۴ و حمدان بن معافي (معافا) ياد شده است. ۵ الإهليلجة، عنواني است براي کتابهايي که از رهگذر مسائل طبي و بدن انسان، به توحيد رهنمون ميشدند. ابن شهر آشوب نيز کتابي با عنوان الإهليلجة في التوحيد، به مفضل بن عمر نسبت داده است. ۶
1. الذريعة، ج۲۵، ص۱۰۶، ش۵۸۱؛ ميراث مکتوب شيعه، ص۳۹۷ـ ۳۹۸.
2. رجال النجاشي، ش۱۱۱۲.
3. الذريعة، ج۱۶، ص۳۰۰.
4. نجاشي، او را بسيار ضعيف و منبعي براي غلات ميشناساند (رجال النجاشي، ش۴۱۰).
5. همان، ش۳۵۶. در مورد راوي اخير، به کوفي بودن وي تصريح نشده است؛ امّا با توجّه به روستاي «قسين» (از روستاهاي کوفه، که در آن به قتل رسيده)، کوفي بودن وي احراز ميشود. البته برخي از تراجمنويسان متأخّر نيز وي را کوفي دانستهاند (هدية العارفين، ج۱، ص۳۳۵).
6. معالم العلماء، ص۱۵۹، ش۸۳۶.