د ـ کوفه به عنوان مرکز خلافت
على بن ابي طالب عليه السلام، پس از غلبه بر پيمانشکنان جمل، در سال ۳۶ ق، از بصره به کوفه رفت و شهر نوبنياد کوفه را پايتخت خود قرار داد و تا پايان عمر، به مدينه بازنگشت. برخي از عواملي که موجب شد امير مؤمنان عليه السلام کوفه را به عنوان مرکز خلافت برگزيند، عبارتاند از:
۱. حضور بسياري از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله و همچنين قبايل و شخصيتهاي مسلمان از شهرهاي حجاز، يمن و ديگر شهرها در کوفه. به روايت ابن سعد، سيصد نفر از اصحاب شجره و هفتاد نفر از اصحاب بدر، در کوفه ساکن شدند. ۱ در برخي نقلها تعداد صحابهاي که همراه امير مؤمنان عليه السلام در صفّين حضور داشتند، شامل ۸۷ نفر از اصحاب بدر و نهصد نفر از
اصحاب شجره بوده است و تعداد ديگر صحابه، به هزار و هشتصد نفر ميرسيده است. ۲ بنا بر اين، تعداد کلّ صحابه همراه آن حضرت در صفّين، تقريباً به دو هزار و هشتصد نفر ميرسد.
۲. کوفه از نظر جغرافيايي، در قلب جهان اسلامِ آن روزگار، جاي داشت و بر ايران، حجاز، مصر و جزيره، مسلّط بود. موقعيت خاص نظامي اين شهر در برابر شام و سرکشي معاويه بر اهمّيت آن ميافزود، حال آن که حجاز، توانايي رويارويي با معاويه را نداشت و جمعيت اندک کوفه نميتوانست در برابر سپاه شام بايستد.
۳. بيتوجّهي و عدم علاقه ديگر شهرها نسبت به اهل بيت عليهم السلام، و عکس آن، مودّت کوفيان نسبت به آنان. از امام سجاد عليه السلام نقل شده است که فرمود:
در مکّه و مدينه، بيست مرد يافت نميشود که محبّت ما را [در دل] داشته باشد. ۳
اسماعيل بن عبد الخالق نيز روايتي نقل ميکند که نشان ميدهد در بصره، مردمي که تحت امر امامتْ باشند، اندک بودهاند. ۴ در برابر، امير مؤمنان عليه السلام قبل از سکونت در کوفه، مردمِ آن جا را گرامي داشت و در نخستين نامه خويش به آنان نوشت:
من عبد الله امير المؤمنين إلي أهل الکوفة جبهة الأنصار وسنام العرب. ۵
به روايت طبري، وقتي علي عليه السلام، در تعقيب ناکثين، به ربذه رسيد و خبر يافت که آنها قصد دارند که به بصره بروند و نه کوفه، فرمود:
مردم کوفه، بيش از ديگرانْ مرا دوست دارند، بخصوص که رؤساي عرب و بزرگان آنها در ميان آناناند.
سپس به آنها نوشت: «من [شهر] شما را بر ديگر شهرها برگزيدم». ۶
البته اين محبّت را نبايد به عنوان تشيع حقيقي و اعتقادي به حساب آورد و بيوفاييهاي مشهور کوفيان را از ياد برد؛ زيرا اين روايات، تنها نشاندهنده امتياز کوفه نسبت به ديگر شهرها در آن زمان است، و البته روايات بسياري از آن حضرت در سرزنش کوفيانْ نقل شده است که صدور اين روايات، به دليل سستي و بيوفايي مردم کوفه در جنگها و عدم اطاعت از اوامر ايشان است.
از زمان ورود امام علي عليه السلام به کوفه، اين شهر، اهمّيتي خاص يافت و تا زمان شهادت ايشان در سال چهلم هجري، مرکز تحوّلات نظامي، سياسي و اجتماعي جهان اسلام بود. بعد از شهادت امام علي عليه السلام، کوفيان با امام حسن عليه السلام بيعت کردند؛ امّا سستي مردم کوفه در برابر ترفندهاي بنياميه، باعث صلح امام حسن عليه السلام با معاويه شد. پس از صلح امام حسن عليه السلام و ترک ايشان از کوفه، خاطر معاويه از درگيري با سپاهي منظّم در عراق، آسوده شد.
در اين دوران، معاويه، تا آن جا که توانست، از آزار کوفيانْ دريغ نکرد. بسياري از مردم ديندار را با مکر و حيله و دادن امان، به دام انداخت و سپس دستور کشتن آنان را داد و چه بسيار تحقيرها که در حضور شاميان، بر بزرگان کوفه روا نداشت.
اندکاندک کوفيان، از تحمّل اين همه ستمها و تحقيرها به ستوه آمدند و همين که معاويه مُرد، احساس کردند که فرصت مناسبي براي اقدامي تازه به دست آمده است. در اين موقعيت، تنها ايالتي که سرنگوني رژيم اُموي را ميخواست و براي اجراي اين منظور، عملاً دست به کار شد، کوفه بود. نامههاي زيادي براي امام حسين عليه السلام نوشتند و از او دعوت کردند که به طرف کوفه حرکت کند. امام بر اساس خواست مردم کوفه، به طرف آن شهر حرکت کرد؛ ولي بيشتر کوفيان، خلاف نامههاي خويش، به امام خيانت کردند و وي را در مقابل امويان، تنها گذاشتند.
خلافت امويان و سيطره آنان بر عراق تا سال ۱۳۲ ق، ادامه يافت. پس از سقوط امويان، ابو العبّاس سفّاح، نخستين خليفه عبّاسى در سال ۱۳۲ ق، در شهر هاشميه (نزديک کوفه) اعلان خلافت عبّاسى نمود. ۷ ۳۷ خليفه عبّاسى، ۵۲۴ سال از عراق (بيشتر در بغداد) بر جهان اسلام حکومت راندند، و سرانجام، آخرين خليفه عبّاسى، مستعصم بالله، در سال ۶۵۶ ق، از هلاکوخان مغول شکست خورد و حکومت عبّاسيان به پايان رسيد.
1. الطبقات الکبري، ج۶، ص۹.
2. الصحيح من سيرة النبي الأعظم صلي الله عليه و آله، ج۹، ص۴۹.
3. الغارات، ج۲، ص۵۷۳.
4. ر.ک: قرب الاسناد، ص۱۲۸؛ الکافي، ج۸، ص۹۳.
5. نهج البلاغة، نامه ۱.
6. تاريخ الطبري، ج۳، ص۴۹۳.
7. فتوح البلدان، ج۲، ص۳۵۱.