193
مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)

مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
192

۷. ابو الخطّاب محمّد بن ابي زينب مِقلاص

ابو الخطّاب (رهبر فرقه خطابيه)، راوي کوفي، معروف به ابو الخطاب اسدي ۱ و از موالي بني اسد است. وي در ابتدا از اصحاب امام صادق عليه السلام به شمار مي‌رفت؛ امّا پس از چندي، منحرف شد و در حقّ امام عليه السلام غلوّ کرد و ائمّه عليهم السلام را در آغاز، پيامبر و پس از چندي خدا مي‌دانست. ۲ در رجال الکشي، روايات مختلفي در سبب برائت امام صادق عليه السلام از وي نقل شده است که بيشتر آنها درباره غلو در حق آن امام در ادعاي نبوّت يا علم غيب است. ۳ شيخ طوسي او را ملعون و غالي مي‌خوانَد. ۴ ابن‌غضائري مي‌نويسد:
لعنه الله تعالى، أمره شهير، و أرى ترک ما يقول أصحابنا حدّثنا أبو الخطّاب في حال استقامته. ۵
مرحوم خويي، پس از ذکر و بررسي روايات کشّي، به اين نتيجه مي‌رسد که محمّد بن ابي زينب، راوي‌اي گم‌راه، گمراه کننده و فاسد العقيده‌ است. ۶
پيروان ابو الخطّاب در کوفه آن قدر زياد شدند که کشّي نقل مي‌کند: ابو الخطاب، کوفه را فاسد کرد، به صورتي که آنان به سمت مغرب نماز نمي‌خوانند تا زماني که شفق پنهان شود. ۷ آنان‌ معتقد بودند که در هر زماني بايد دو پيامبر باشد: يکي ناطق و ديگري صامت. مثلاً محمّد صلي الله عليه و آله پيامبر ناطق و علي عليه السلام پيامبر صامت بود. ۸ غلوّ در کوفه به حدّي رسيد که امام صادق عليه السلام فرمود:
اگر به آنچه اهل کوفه درباره من مي‌گويند، اقرار کنم، زمين مرا خواهد بلعيد، حال آن که من بنده‌اي مملوک هستم و قدرتي بر سود و زيان خويش ندارم. ۹
همچنين، اخباري از اين زمان درباره اختلافات ميان غُلات و شيعيان مورد علاقه امام صادق عليه السلام وجود دارد. امام صادق عليه السلام درباره چهار نفر از شيعيان مورد علاقه خود، به نام‌هاي: بُرَيد بن معاويه عجلي، زُراره، ابو بصير ۱۰ و محمّد بن مسلم، با تعبيرهايي چون زنده‌کننده ياد اهل بيت عليهم السلام، حافظان دين، امينان پدرم عليه السلام و سابقان ياد مي‌کرد. ۱۱ شيعيان غالي آن دوره ـ که متمثّل در ابو الخطّاب و پيروانش بودند ـ ، از اين چهار نفر نفرت داشتد، تا آن جا که جميل بن درّاج مي‌گويد:
ما اصحاب ابو الخطّاب را از بغض آنها به اين چهار نفر مي‌شناختيم. ۱۲
ظهور اين فرقه در اواخر حکومت بني اميه و اوايل حکومت بني ‌عبّاس بود که از هر سو، قيام‌ها و نهضت‌هايي عليه حکومت صورت مي‌گرفت و حکمرانان، هنوز کاملاً بر اوضاع مسلّط نبودند. ابو الخطّاب در اين هنگام، با طرح کردن ائمّه اهل‌بيت عليهم السلام و غلو درباره آنان و ادّعاي جانشيني و نبوّت خود، سعي در جذب نيرو (شايد براي قيام) کرد و با رواج بي‌بند و باري، فساد، اباحه و مُجاز شمردن شهوت‌ها توانست عدّه زيادي از فاسدان آن زمان کوفه را پيرامون خود گردآورد. وي در کناسه کوفه، خيمه‌اي برپا کرد و اصحاب خود را به عبادت
امام صادق عليه السلام فرا خواند. ۱۳
امّا سرانجام نتوانست کاري از پيش ببرد و در سال ۱۳۸ ق، خود و هفتاد تن از يارانش در حالي‌که مسجد کوفه را پناهگاه قرار داده بودند، به دست فرماندار کوفه، عيسي بن موسي بن علي بن عبد الله بن عبّاس، از سوي منصور، قتل عام شدند و به قولي، ابو الخطّاب را در کناسه کوفه به دار کشيدند. ۱۴ از اين ماجرا فقط يک نفر جان سالم به در بُرد و آن ابو سلمه سالم بن مکرم جَمّال، معروف به ابو خديجه است که قاتلان، او را جزو مردگان پنداشتند. وي شب‌هنگام در حالي‌که جراحت‌هاي سختي برداشته بود، فرار و سپس توبه کرد. ۱۵
همچنين، در برخي نوشته‌ها از ارتباط نزديک فرقه خطابيه با اسماعيليه سخن رفته و حتّي گفته شده است که اسماعيليه خالصه، همان خطابيه هستند و ابو الخطّاب، يکي از دست‌اندرکاران اصلي در تشکيل فرقه اسماعيليه و از رهبران آنان است. ۱۶
با اين که ابو الخطّاب کشته شد، امّا عقايد وي باقي ماند؛ به گونه‌اي که همه فرقه‌هاي غُلات بعد از خود را تحت‌ الشّعاع قرار داد و بسياري از غُلاتِ پس از او، عقايد خود را از او اقتباس کردند. پيروان ابو الخطّاب پس از مرگ وي، به پنج دسته تقسيم شدند: مُعَمّريه (که فردي به نام مُعَمّر را پس از ابو الخطّاب امام مي‌دانستند)، ۱۷ بَزيغيه ۱۸ يا بَزيعيه ۱۹ (پيروان بَزيغ يا بَزيع بن موسي حائک)، عميريه يا عجليه (پيروان عمير بن بيان عجلي)، ۲۰ مفضّله ۲۱ يا مفضّليه ۲۲ (پيروان مفضّل صيرفي) و خطابيه مطلقه (که بر موالات ابو الخطّاب باقي ماندند). ۲۳

1. رجال الطوسي، ص ۴۳۲۱.

2. الفرق بين الفرق، ص۲۲۳.

3. اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۷۵ ـ ۵۸۸ .

4. رجال الطوسي، ش۴۳۲۱.

5. رجال ابن الغضائري، ص۸۸، ش۱۱۹.

6. معجم رجال الحديث، ج۱۵، ص۲۷۰.

7. همان، ج۲، ص۵۸۲.

8. الفرق بين الفرق، ص۲۲۳.

9. اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۹۰.

10. در برخي نقل‌ها به جاي ابو بصير، ابو جعفر احول آمده است (ر.ک: همان، ج۱، ش۲۱۵؛ ج۲، ش۳۲۶).

11. همان، ش۲۱۷، ۲۱۹ و ۲۲۰.

12. همان، ص۳۴۹، ش۲۲۰.

13. الفرق بين الفرق، ص۲۲۳. شهرستاني اين مطلب را به عمير بن بيان عجلي نسبت داده است ( الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۰).

14..۱ الفرق بين الفرق، ص۲۲۴.

15. اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۴۱.

16. المقالات والفرق، ص۸۱ .

17. الفرق بين الفرق، ص۲۲۴؛ مقالات الاسلاميين، ص۱۱.

18. مقالات الاسلاميين، ص۱۲؛ الفرق بين الفرق، ص۲۲۴.

19. طرائف المقال، ج۲، ص۲۴۳ ـ ۲۴۴؛ رجال خاقاني، ص۱۳۱.

20. الفرق بين الفرق، ص۲۲۵؛ الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۱.

21. الفرق بين الفرق، ص۲۲۵.

22. مقالات الاسلاميين، ص۱۳؛ الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۱.

23. الفرق بين الفرق، ص۲۲۵.

  • نام منبع :
    مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3590
صفحه از 352
پرینت  ارسال به