روايات و آثار
نجاشي، کتابهاي او را حَسَن ميداند و از اين آثار ياد ميکند: الجمل، صفّين، النهروان، الغارات، المناقب، مقتل الحسين عليه السلام، أخبار محمّد بن إبراهيم و أبي السّرايا. نجاشي اين کتابها را از دو طريق، يکي طريق کوفيان (ابن عقده)، و ديگري طريق قميها (علي بن احمد) دريافت کرده است. شيخ طوسي نيز عين الوردة و أخبار المختار را اضافه ميکند ۱ و ابن نديم از کتاب مقتل حجر بن عدي نام ميبرد. مشهورترين کتاب وي، وقعة صفّين است که مجموعهاي گردآوري شده از روايتهاي نصر در کتابهاي متأخّرتر، از جمله شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد است.
۵. ابو اسحاق ابراهيم بن محمّد بن سعيد ثقفي کوفي (م ۲۸۳ ق)
وي از مورّخان و عالمان معروف عصر خود به شمار ميرفته و حدود پنجاه کتاب تأليف کرده است. نسب وي به سعد بن مسعود ثقفي، عموي مختار بن ابي عبيد ميرسد. ابراهيم، در اوايل عمر، زيديمذهب بود. سپس به مذهب اماميه گرويد و حتّي او را غالي خواندند. ۲ وي از کوفه به اصفهان رفت و در همين شهر وفات کرد. سبب هجرت وي از کوفه به اصفهان آن بود که او کتابي به نام المعرفة در مناقب اهل بيت عليهم السلام و مثالب دشمنان ايشان نوشت. برخي از دانشمندان کوفه، او را از نشر آن کتاب به سبب داشتن مثالب دشمنان اهل بيت پيامبر عليهم السلام منع کردند. ابراهيم پرسيد: کدام شهر از عقايد شيعيان دورتر است؟ گفتند: اصفهان. ابراهيم قسم خورد که آن را در اصفهان روايت کند. سپس به آن جا رفت و در آن جا رحل اقامت افکند. ۳ گروهي از محدّثان بزرگ اصفهان، از جمله حسن زعفراني و احمد بن علويه اصفهاني از وي روايت کردهاند.
آثار
ابراهيم، آثار فراواني داشت؛ ولي بيشتر آنها از ميان رفته است. اين کتابها به دست نجاشي رسيده بود: المبتدأ، السيرة، معرفة فضل الافضل، أخبار المختار، المغازي، السّقيفة،
الرّدة، مقتل عثمان، الشّورى، بيعة علي [ عليه السلام ]، الجمل، صفّين، الحکمين، النهر، الغارات، مقتل أمير المؤمنين عليه السلام، رسائله و أخباره [ عليه السلام ]، قيام الحسن [ عليه السلام ]، مقتل الحسين [ عليه السلام ]، التوّابين، فدک، الحجّة في فضل المکرمين، السّرائر، المودّة في ذوي القربى، المعرفة، الحوض و الشّفاعة، الجامع الکبير في الفقه، الجامع الصّغير، ما نزل من القرآن في أمير المؤمنين عليه السلام، فضل الکوفة ومن نزلها من الصحابة، في الإمامة کبير، في الإمامة صغير، المتعتين، الجنائز، الوصية، الدلائل. ۴ بيشتر آثار وي از ميان رفتهاند. از جمله آثاري که از اين مورّخ گرانقدر بر جاي مانده، الغارات يا الاستنفار و الغارات است.
علاوه بر مورّخاني که برشمرديم، نگاهي به ديگر مورّخان اين دوران، براي اثبات تأثير عميق راويان شيعه بر تاريخنگاري در عراق کافي است: عبّاس بن بکّار ضَبّي (۱۲۹ـ ۲۲۲ق) از پيشگامان وَفْدنگاري و از مورّخان شيعي عراق؛ علي بن حسن بن فضّال، از فقيهان و مورّخان و محدّثان کوفه که فَطَحيمذهب و مورد وثوق است؛ عبد العزيز بن يحيي جلودي ازدي، شيخ بصره و مورّخ نامدار اين ديار است که کتابهاي فراواني در اخبار داشته است؛ علي بن ابراهيم، معروف به ابو الحسن جواني؛ احمد بن محمّد بن خالد برقي (م ۲۷۴ يا ۲۸۰ ق)؛ ابان بن عثمان احمر (م ۱۷۰ ق) از چهرههاي برجسته مکتب تاريخنگاري کوفه؛ جابر يزيد جُعفي (م ۱۲۸ ق) که از اخباريان و محدّثان کوفي الأصل است.
در برابر اين عدّه، برخي راويان تاريخنگار، با شيعيان موافق نبودند، مانند: عوانة بن حکم (م۱۴۷ ق)، از اخباريان و عالمان به شعر و انساب کوفه، که بويژه در اخبار فتوح برجسته است و بيشتر، روايات مدائني از او نقل شده؛ امّا او به اسناد روايات توجّهي نداشت. روايات عوانه ـ که به عثمان گرايش داشت ـ ، اُموي و به تعبيري شامي است. ۵ مدائني، ابو عبيده، اَصْمعي، هيثم بن عدي و هشام کلبي، از او روايت کردهاند. او غير از اخبار عصر خلفاي راشدين و جنگهاي داخلي و واقعه کربلا، درباره اُمويان و وقايع عراق و سوريه، تا دوره عبد الملک بن مروان، روايات بسياري نقل کرده است. از آثار او ميتوان کتاب التاريخ و سيرة معاوية و بني اُمية را نام برد. به نظر ميرسد که عنوان «التاريخ» را او براي اوّلين بار بر کتابي تاريخي اطلاق کرده و نيز براي نخستين بار، به دست وي کتابي درباره خاندان حاکم
نوشته شده است. ۶
همچنين، بايد از سيف بن عمر تميمي اسدي کوفي (م ۱۸۰ ق) ياد کرد که آثاري در جنگهاي رده و فتوح دارد؛ ولي بيشتر رجاليان و علماي حديث، وي را ضعيف دانسته و به وي اهميتي ندادهاند. ابن حجر، شيوخ او را يک يک برشمرده و از همين گزارش، پيداست که بسياري از راويان برجسته، او را ضعيف و جعّال خوانده و حتّي وي را به زندقه متّهم ميکردهاند. ۷ مستشرقاني همانند ولهاوزن و کايتاني ـ که آثار او را بررسي و با ديگران مقايسه کردهاند ـ ، وي را دور از دقّت علمي، ولي با تفصيل زياد دانستهاند. ۸
در ميان محقّقان شيعه مسلمان نيز، سيد مرتضي عسکري، پس از تفحّص روايات او، بيشتر سخنان او را بيپايه دانسته است. مهمترين ويژگي سيف، ارتباطي است که ميان رده و فتوح در عراق برقرار کرده است. سيف، در باره فتوح، گرايشهاي تميمي دارد و از روايات قبيله خود سود ميجسته و اسلوب «ايام» از آثار او پيداست؛ ولي از روايات مدني نيز استفاده کرده است. ۹
1. الفهرست، طوسي، ش۷۷۳.
2. ذکر أخبار إصبهان، ج۱، ص۱۸۷ .
3. رجال النجاشي، ص۱۶، ش۱۹؛ لسان الميزان، ج۱، ص۱۰۲.
4. رجال النجاشي، ص۱۶، ش۱۹.
5. تاريخنگاري در اسلام، ص ۵۹.
6. علم تاريخ در گستره تمدن اسلامي، ج۱، ص۴۷۰.
7. تهذيب التهذيب، ج۴، ص۲۵۹ ـ ۲۶۰.
8. ضحي الاسلام، ج۲، ص۳۴۳.
9. تاريخنگاري در اسلام، ص۶۱.