181
مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)

د ـ شاخه مورّخان کوفه

صبغه و ساختار مکتب تاريخ‌نگاري عراق، بخصوص در کوفه، شيعي است و به جرئت مي‌توان گفت که در آثاري که مورّخان غير شيعي نيز پديد آورده‌اند، همه عيال مورّخان و اخباريان شيعه‌اند. از ديدگاه تاريخ‌نگاري کوفه، نگرش به حوادث و اخبار تاريخي، متفاوت با سيره‌نگاري در مکتب مدينه است؛ يعني استمرار ديدگاه قبيله‌اي پيش از اسلام يا ادامه روايات «ايام» و «انساب» ۱ عرب توسط راويان شعر و اخبار و شيوخ قبيله، که به مبالغه و تفاخر ختم مي‌شد. ۲ پس از آن، تحزّب بر بنياد سياست، سرزمين و شهر پيدا شد و باعث پيدايش روايات فرقه‌اي و منطقه‌اي گرديد تا آن جا که يک واقعه به اعتبار راوي آن و نوع گرايش سياسي، مذهبي، قبيله‌اي و حتّي وابستگي جغرافيايي آن، مي‌توانست ويژگي خاصّي داشته باشد. براي نمونه، مي‌توان به ابو مِخْنَف، عوانة بن حکم و سيف بن عمر اشاره کرد که بر اساس علاقه علوي يا شامي و با نگرش قبيله‌اي، به تدوين تاريخ مي‌پرداختند. ۳
از مورّخان کوفه مي‌توان اين افراد را برشمرد:

۱. محمّد بن سائب کلْبي (م ۱۴۶ ق)

وي، همان مفسّر و نَسَب‌شناس معروف است که از طريق ابو صالح از ابن عبّاس، روايت مي‌کند. گرچه بايد گفت که اهتمام وي بيشتر به تحقيق در تاريخ قديم عرب و انساب است. ۴ ذهبي، او را علّامه، مفسّر و استاد در علم انساب مي‌خواند، و در عين حال، حديث او را متروک مي‌داند. ۵
تشيع وي ريشه‌دار بود و جرح او به همين دليل است. ساجي، معتقد است که حديث محمّد بن سائب، متروک است و به خاطر زياده‌روي در تشيع، به شدّت تضعيف مي‌شود. ۶ يحيى بن يعلى مي‌گويد:
از زائده شنيدم که مي‌گفت: حديثِ چهار نفر را ترک کنيد: حجّاج، جابر جُعفي، حميد (همنشين مجاهد) و کلبي؛ امّا از کلبي شنيدم که مي‌گفت: دانشم را فراموش کردم. پس نزد آل محمّد رفتم. آنها عسلي به من نوشاندند که از علم، آکنده شدم. ۷
امّا نجاشي، اين داستان را اين گونه نقل مي‌کند:
کلبي گفت: در اثر بيماري سختي، دانشم را فراموش کردم. نزد جعفر بن محمّد عليه السلام رفتم. وي جام علم را به من چشاند و علم مرا به من بازگرداند. امام صادق عليه السلام او را به خود نزديک و با او مهرباني مي‌کرد. ۸
مرحوم کليني نيز پس از بيان داستاني درباره حضور کلبي نزد امام صادق عليه السلام، مي‌گويد:
همواره با دوستي و محبّت اهل بيت عليهم السلام مي‌زيست تا بدرود حيات گفت. ۹

1. ايام، يعني روزهايي که جنگ و کشتار ميان قبايل روي مي‌داد؛ روزهايي که براي غالب، افتخار و براي مغلوب، سرافکندگي به حساب مي‌آمد. انساب، يعني تبارشناختي به منظور فخرفروشي بر رقيبان و قبايل ديگر که جدال بر سر آن، مفاخره نام گرفت.

2. تاريخ‌نگاري در اسلام، ص۵۷.

3. علم تاريخ در گستره تمدّن اسلامي، ج۱، ص۵۱۶؛ ضحي الاسلام، ج۲، ص۳۳۹ ـ ۳۴۰.

4. علم تاريخ در گستره تمدن اسلامي، ج۱، ص۴۸۱.

5. ر.ک: سير أعلام النبلاء، ج۶، ص۲۴۸.

6. تهذيب التهذيب، ج۹، ص۱۵۹.

7. ضعفاء الکبير، ج۴، ص۷۷.

8. نجاشي اين داستان را ذيل نام هشام بن محمّد بن سائب (ش ۱۱۶۶)، فرزند وي آورده است که ظاهراً نادرست است؛ زيرا هشام، بيش از پنجاه سال پس از شهادت امام صادق عليه السلام، در سال ۲۰۶ ق، وفات کرده است.

9. الکافي، ج۱، ص۳۵۱.


مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
180

۳. هشام بن سالم جواليقي

هشام بن سالم جواليقي، از ديگر شاگردان و اصحاب امام صادق عليه السلام است که به دليل تخصّص در علم توحيد، بيشتر در اين موضوع به بحث و مناظره پرداخته است. هشام، مولاى بشر بن مروان و از اسيران جوزجان بوده است.
وي علاوه بر امام صادق و امام کاظم عليه السلام، از کساني همچون: ابو بصير، ابو حمزه ثُمالي، ابو خالد کابلي، ابن ابي يعفور، ابان بن تَغْلِب و ابان بن عثمان روايت کرده است. برخي همچون: ابن ابي عُمَير، ابن محبوب، ابن مسكان، بَزَنطي، حماد بن عثمان و صفوان بن يحيى از او روايت کرده‌اند. نام وي در اسناد بسياري از روايات، از جمله ۶۶۳ روايت در کتب اربعه حديث شيعه آمده است ۱ و مشهورترين کتاب وي، بجز کتاب يا اصلي که براي او ذکر کرده‌اند، کتابى درباره معراج است. ۲

۴. علي بن اسماعيل بن شعيب بن ميثم تمّار کوفي

وي از موالي بني اسد و از نوادگان ميثم تمّار و ساکن بصره بود. علي بن اسماعيل، از متکلّمان شيعه دوران امام رضا عليه السلام است که با ابو هذيل و نظام نيز مناظره کرده است. ۳ طوسي، وي را نخستين کسي مي‌داند که بر اساس باورهاي شيعه مناظره مي‌کرد. ۴ کتاب‌هاي وي در مباحث کلامي، كتاب الإمامة، كتاب الاستحقاق، و همچنين كتابي است که از مجالس هشام
بن حكم گرد آورده بود. ۵

1. معجم رجال الحديث، ج۲۰، ص۳۲۴ ـ ۳۳۰.

2. ر.ک: رجال النجاشي، ص۴۳۴.

3. همان، ص۲۵۱، ش۶۶۱ .

4. الفهرست، طوسي، ص۱۵۰، ش۳۷۴.

5. معجم رجال الحديث، ج۱۲، ص۲۹۹ ـ ۳۰۰.

  • نام منبع :
    مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3570
صفحه از 352
پرینت  ارسال به