171
مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)

استادان و راويان

ابن محبوب، از امام رضا عليه السلام و شصت نفر از اصحاب امام صادق عليه السلام روايتْ نقل مى‌کند و از ارکان اربعه عصر خود بوده است. ۱ ابن‌محبوب، علاوه بر اين شصت نفر، مشايخ ديگرى هم داشته که نام برخى از آنها چنين است: ابان بن تَغْلِب، ابان بن عثمان، ابن ابى عُمَير، احمد بن ابى نصر بَزَنظى، اسحاق بن حَريز، اسحاق بن عمّار، اسحاق بن غالب، ثابت بن دينار (ابو حمزه ثُمالى)، جميل بن دُرّاج، جميل بن صالح، حارث بن نعمان، حديد بن حکيم، حديد مدائنى، حمّاد بن عيسى، حمّاد بن زياد، حمّاد بن عثمان، زيد شحّام، سدير صِيرفى، صفوان جمال، عبد الله بن ابى يعفور، عبد الله بن بُکَير، عبد الله بن غالب، عبد الله بن مُسْکان، علاء بن رزين، على بن ابى حمزة، على بن رِئاب قمى، مؤمن الطّاق، محمّد بن سنان، معاوية بن عمّار، مفضّل بن صالح، مقاتل بن سليمان، هشام بن سالم، يونس بن عمّار.
روايت کنندگان از ايشان، بيش از يک‌صد نفرند؛ بزرگانى چون ابراهيم بن هاشم قمى، ابراهيم بن حسن، ابراهيم بن سليمان، احمد بن محمّد، احمد بن حسين، حسين بن سعيد اهوازى، احمد بن ابى عبد الله برقى، فضل بن شادان، احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى، عبد العظيم حسنى، حسن بن محمّد ابزارى، حسن بن حسين لؤلؤى، سهل بن زياد، عبد الله بن صَلْت، عبد الله بن مُغَيره، على بن فضّال، محمّد بن على بن محبوب، يونس بن عبد الرحمان. ۲

ج ـ شاخه متکلّمان شيعه

شاخه سوم در شيعيان کوفه آن زمان، گروه متکلّمان شيعه است؛ افرادي چون: قيس الماصر، هشام بن حکم، مؤمن الطّاق، هشام بن سالم، زُرارة بن اَعْين، علي بن منصور کوفي (از شاگردان هشام) و علي بن‌اسماعيل بن ميثم تمّار که ديدگاه‌هاي دقيقى در مسائل کلامى از آنان نقل شده است. بنا بر آنچه از روايات مذهبى به دست مى‌آيد، به اين دليل که امامان شيعه به تحريک و ايجاد زمينه تفکّر تعقّلى و استدلالى ميان شيعيان خود، علاقه فراوانى داشته‌اند و متکلّمان شيعى زمان خود (بويژه هشام بن حکم و مؤمن الطّاق) را به بحث‌هاى کلامى و عقيدتى تشويق مي‌کردند ۳ و حتّي روش مناظره را به آنها مي‌آموختند، ۴ متکلّمان نيز به تربيت شاگرداني براي مناظره‌هاي مذهبي در نسل‌هاي بعد همّت مي‌گماشتند؛ چنان‌که فضل بن شاذان، خود را خَلَف محمّد بن ابي عُمَير و صفوان بن يحيى مي‌ناميد و يونس بن عبد الرحمان را خَلَف هشام بن حکم براي مناظره با مخالفان مي‌دانست. ۵
برخي از اين افراد، حتّي پيش از پيدايش معتزله به بحث‌هاي کلامي مي‌پرداختند. قيس بن ماصر کوفي، از متکلّمان شيعه به شمار مي‌رود که پيش از تکوين معتزله، به دست امام سجّاد عليه السلام تربيت شده است. ۶ بحث‌هاى متکلّمان شيعه، اختصاصى به امامت نداشته و در همه مسائل، جارى بوده است؛ چنان که سه اثر از آثار هشام بر ردّ ارسطو و ثَنَويان و اصحاب طبايع بوده است. ۷
در اين زمان، ميان شيعيان، گرايش‌هاى گوناگون کلامى وجود داشت و باعث درگيري‌هاى جدّي‌اى مي‌شد که شواهد آن در کتاب‌هاي رجال و حديث، بويژه رجال الکشّي، به وفور ديده مي‌شود، و از نام کتاب‌هاي راويان در کتاب‌هاي فهرست‌نگاري نيز قابل استفاده است، مانند کتاب‌هاي هشام بن حکم در ردّ هشام بن سالم و مؤمن الطّاق. ۸ اختلاف ميان هشام بن حکم و هشام بن سالم، چندان جدّي بود که رؤساي شيعه، مناظره‌اي ميان آن دو ترتيب دادند تا اختلافاتشان را حل کنند. با اين همه، هشام بن سالم، ستايشگر دانش هشام بن حکم بوده است. ۹ يا اختلافي که ميان ابن ابي عُمَير حضرمي، از شاگردان هشام، درباره مبحثي در امامت پيش آمد و وقتي براي داوري نزد هشام بن حکم آمدند، هشام، جانب ابو مالک را گرفت و همين امر، سبب جدا افتادن ابن ابي عمير از هشام شد. ۱۰
جالب آن که، گاهى افراد يک گروه در تمامى اصول فکرى، جز اصل پذيرفتن امامت ائمّه با رهبر و رئيس علمى خود، اختلاف نظر پيدا مي‌کردند، مانند ابو جعفر سکّاک بغدادي که شاگرد هشام بن حکم بود؛ ولي غير از امامت، در ديگر عقايد با هشام مخالفت مي‌کرد. ۱۱
در هر حال، متکلّمان شيعي آن دوران در بناي پايه‌هاي اعتقادي شيعه، نقش به سزايي داشتند و با مناظرات مذهبي موفّق با مخالفان، راه را براي تثبيت عقايد شيعي در نسل‌هاي بعدي فراهم کردند.

1. الفهرست، طوسي، ص۹۶، ش۱۶۲.

2. معجم رجال الحديث، ج۶، ص۹۹ـ ۱۰۲.

3. ۱. ر.ک: همان، ج۲، ص۴۲۴ و۴۲۹ (ترجمة مؤمن الطاق) و ص۵۵۴، ش۴۹۴.

4. همان، ج۲، ص۴۲۵.

5. الإيضاح، ص۱۷؛ اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۱۸ ، ش۱۰۲۵.

6. الکافي، ج۱، باب الاضطرار إلي الحجة، ح۴.

7. رجال النجاشي، ص۴۳۳، ش۱۱۶۴.

8. همان جا.

9. ميراث مکتوب شيعه، ص۳۲۲.

10. الکافي، ج ۱، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۰.

11. طرائف المقال، ج۱، ص۵۷۷.


مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
170

ويژگي‌هاي علمي و وثاقت

شيخ طوسى، ابن محبوب را در زمره ياران امام کاظم و امام رضا عليهما السلامذکر کرده و به توثيق او پرداخته است. ۱ علّامه حلّى درباره وى، تعبير ثقه و عين را به کار برده است. ۲ ابن داوود حلّى مى‌گويد:
او مورد اطمينان و جليل القدر است و تمام فقها بر اين نکته اتّفاق نظر دارند که هرچه او روايت مي‌کند، صحيح است. ۳
با اين حال، به نظر عجيب مي‌آيد که رجالي بزرگ شيعه، نجاشي رحمه الله، شرح حال وي را در کتاب خود نياورده است، با اين که دو بار، يکي در شرح حال جعفر بن بشير، و بار ديگر، در شرح حال داوود بن کوره قمى، از کتاب مشيخه وي نام برده است. احتمال دارد که اين مورد، از رجال النجاشي افتاده باشد يا نجاشي از آن غفلت کرده است. ۴

روايات و آثار

نام ابن محبوب، بيش از ۱۵۸۰ بار در اسناد روايات نقل شده است. ۵ اين راوى جليل القدر، آثار فراوانى داشته است، از جمله کتاب‌هاى وى، عبارت‌اند از: المشيخة (ابو جعفر اودي، اين کتاب را به ترتيب نام رجال، فصل‌بندى کرد و کار مراجعه را براى محدّثان و محقّقان، آسان‌تر ساخت. يک بار ديگر هم مشيخه ابن محبوب دسته‌بندى شد، منتها به گونه کتاب‌هاى فقهى، از کتاب طهارت آغاز گرديد و به کتاب نوادر خاتمه يافت. اين فصل‌بندى را ابو سليمان داوود بن کوره قمى انجام داد)، ۶ الفرائض، الحدود، الديات، النکاح، الطلاق، النوادر (که حدود هزار ورق بوده است)، و المراح (المزاح).
ابن‌نديم، کتاب‌هاي: التفسير، العتق ۷ و معرفة رواة الأخبار را به آنها افزوده است. ۸

1. رجال الطوسي، ص۳۳۴، ش۴۹۷۸ و ۵۲۵۱ .

2. خلاصة الأقوال، ص۹۷، ش۲۲۲.

3. رجال ابن داوود، ص۱۱۵.

4. ر.ک: معجم رجال الحديث، ج۶، ص۹۸.

5. همان، ص۹۹.

6. ر.ک: رجال النجاشي، ص۸۰ .

7. الفهرست، طوسي، ص۹۶ و ۹۷.

8. معالم العلماء، ص۶۹، ش۱۸۲؛ نهاية الدراية، ص۲۷.

  • نام منبع :
    مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3497
صفحه از 352
پرینت  ارسال به