روايات و آثار
کتاب سليم بن قيس، همواره از متون اختلافي و بحثانگيز ميان عالمان شيعه بوده است. گروهي چون: شيخ مفيد، ابن غضائري، ابن داوود حلّي، مرحوم شوشتري و علّامه شعراني، اين کتاب را جعلي ميدانند که ابان بن ابيعياش، آن را وضع کرده و به سُلَيم نسبت داده است. ۱ گروهي نيز همچون: ابن نديم، شيخ طوسي و علّامه مجلسي اوّل و دوم، اين کتاب را پذيرفتهاند. ۲
۲. جابر بن يزيد بن حارث جُعفي کوفي (م ۱۲۸ ق)
جابر، از طايفه ريشهدار و قديمي جُعفي (شاخهاي از قبيله بزرگ مَذْحِج) و از دانشمندان بزرگ شيعه و محدّثان سرشناس کوفه در اواخر دوره اُموي است. وي مرجع عمده ديني در زمان خودش به شمار ميرفت و بسياري از دانشمندان معروف اوايل دوره عبّاسي، همچون سفيان ثوري و شُعْبَه، نزد وي شاگردي ميکردند و از او با عنوان راوي قابل اعتماد و دانشمند حديث روايت ميکردند، حتّي اگر با عقايد شيعي او موافقت نداشتند. ۳ او از جواني، دلبسته دانش علوي بود. بدين جهت، از کوفه به مدينه آمد تا از محضر امام باقر عليه السلام بهره بگيرد. ۴
جابر، ميان شيعيان، جايگاهي والا دارد. شيخ طوسي، وي را در شمار اصحاب امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام آورده و شيخ مفيد، او را از فقها و بزرگان فتوا و اصول و داراي تأليفاتي ميداند که حلال و حرام از آنها نقل ميشد و حَرَجي بر آنان نيست. ۵ کرامتها و معجزههايي نيز به وي نسبت دادهاند. ۶ ولي راوياني که از او روايت ميکردند و منقولاتي که از جابر روايت ميشد، برخي رجاليان شيعه زمانهاي بعد را واداشت تا نه تنها در روايات وي، که در عقيده شخصي او هم ترديد کنند؛ ۷ امّا خود جابر، چنانکه ابن غضائري گفته، ثقه
است. ۸
کشّي از عبد الحميد بن ابو العلاء روايت ميکند:
وقتي وليد کشته شد، وارد مسجد شدم. مردم گرد آمده بودند. من هم به جمع آنان پيوستم. در اين هنگام، جابر جُعفي را ديدم که عمامهاي سرخ و گرانبها به سر داشت و ميگفت: «وصي اوصيا و وارثِ علم انبيا، محمّد بن علي به من فرمود: ... »، که در اين هنگام، مردم گفتند: جابر ديوانه شده است! جابر ديوانه شده است! ۹
از اين رو، جرير، به اين دليل که جابر، به رجعتْ عقيده داشته، نقل روايت از او را جايز نميشمارد.
درباره ابو الاحوص گفته شده که هرگاه از کنار جابر ميگذشته، از خداوند، عافيت ميخواسته است. ۱۰
از روايات مشهوري که وي نقل کرده، روايت «إنّ حديثنا صعب مستصعب ... » است که در بسياري از کتابهاي شيعه، نقل شده است. ۱۱
1. رجال ابن الغضائري، ص ۳۶، ش ۱؛ تصحيح اعتقادات الامامية، ص۱۴۹.
2. ر.ک: «کتاب سليم بن قيس»، علوم حديث، ش۳۵و ۳۶، ص۱۶۳ـ ۱۷۹.
3. اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۴۶؛ الجرح و التعديل، ج۲، ص۴۹۷، ش۲۰۴۳.
4. الجرح و التعديل، ج۲، ص۴۳۸، ش۳۳۹.
5. جوابات أهل الموصل، ص۲۵ و۳۵.
6. اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۴۳، ش۳۴۵ وص۴۴۴، ش۳۴۶.
7. رجال النجاشي، ص ۱۲۸، ش۳۳۲؛ خلاصة الأقوال، ص۹۵.
8. رجال ابن الغضائري، ص۱۱۰، ش۱۶۰؛ خلاصة الأقوال، ص۹۴.
9. اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۷، ش۳۳۷.
10. ر.ک: ضعفاء الکبير، ج۱، ص۱۹۲؛ الکامل في ضعفاء الرجال، ج۲، ص۱۱۵.
11. براي نمونه ر.ک: الاُصول السّتة عشر، ص۶۱؛ اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۳۹.