35
میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی

الرجال۱ خویش را در همین مقوله نوشته است، چنان که بازمانده‏های آن در رجال الکشّی نشان از حضور فعّال او در این عرصه و بویژه در نقد طیف مقابل و غلات و واقفه دارند. کتاب‏های قرب الإسناد و بعد الإسناد او نیز در همین زمینه دانسته شده و شکل‏گیری آنها نه علاقه‏ای محدّثانه به عرضه حدیث در قالب‏های متنوّع، بلکه مبتنی بر فایده‏ای عملی برای نقد و بررسی و شناخت بهتر دسته‏های مختلف احادیث از لحاظ سندی و نقد بیرونی، قلمداد شده و بیانگر اهمّیت سند به عنوان مهم‏ترین ابزار بررسی اصالت حدیث در نیمه اوّل قرن سوم هجری پنداشته شده است.۲

کنشگری در عرصه تألیف و انتقال میراث مکتوب

به هر روی، عبیدی با اندیشه پیش‏گفته و همچنین در مواجهه با مسائل فراروی تشیّع، پا به عرصه روایتگری و تألیف کتاب‏ها نهاده است. افزون بر کتاب‏هایی که پیش از این نام بردیم، او نگاشته‏هایی دیگر نیز دارد. نجاشی سیاهه نگاشته‏های او را چنین گزارش می‏کند: كتاب المعرفة، كتاب الوصایا، كتاب اللؤلؤة، كتاب المسائل المجرّبة، كتاب الضیاء، كتاب الطرائف، كتاب التجمّل و المروّة، كتاب الفی‏ء و الخمس، كتاب الزكاة، كتاب ثواب الأعمال، كتاب النوادر، كتاب الأمل و الرجاء.۳ طوسی هم به کتاب الوصایا، کتاب التجمّل و المروّة و كتاب الأمل و الرجاء اشاره می‏کند و «کتاب التفسیر» را بر آنها می‏افزاید. ۴ ابو غالب هم از کتاب التجمّل و المروّة یاد کرده۵ و نگاشته‏ای را با عنوان «کتاب المعرفة» نیز بدو نسبت داده است.۶

عبیدی در انتقال کتاب‏های دیگران نیز نقش‏آفرین بوده است. این کتاب‏ها عبارت اند

1.. ر. ک: رجال النجاشی: ش۸۹۶.

2.. نخستین اندیشه‏های حدیثی شیعه: ص۱۹۰ - ۱۹۴.

3.. رجال النجاشی: ش۸۹۶.

4.. ر.ک: الفهرست، طوسی: ش۶۱۲.

5.. رسالة فی آل أعین: ص۵۹.

6.. همان: ص۶۳.


میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
34

اوایل سده دوم هجری، یکی از راه‏های انتقال حدیث بوده ولی تثبیت آن به مثابه یک اصطلاح متمایز از مشافهه، احتمالاً مربوط به حلقه هشام بن حکم در بغداد در اوایل قرن سوم هجری است.۱ تألیف کتاب التوقیعات به وسیله عبیدی۲ که از معدود تألیفات مستقلّ امامی‏مذهبان در این باره است، می‏تواند نشان دهنده اهمّیت طریق نقل مکاتبه‏ای برای او باشد. در حقیقت با وجود رواج مکاتبه در روزگاران بسیار پیش‏تر از عبیدی، در دوران اوست که دوگانه اصطلاحی «مشافهه - مکاتبه» شکل می‏گیرد.۳ مستند این مطلب، عبارت منحصر به فرد نجاشی در شرح حال اوست که: «روی عن أبی جعفر الثانی مکاتبة و مشافهة».۴

چنین به نظر می‏رسد که طیف فکری هشام بن حکم با وجود گرایش به کتابت حدیث، ضرورتاً به سنّت‏های حرفه‏ای محدّثانه چون «سماع/ قرائت - اجازه/ وجاده» علاقه نداشتند. گزارش یعقوب بن یزید انباری در جرح یونس بن عبد الرحمن: «کان یروی الأحادیث من غیر سماع»۵ می‏تواند نشانی از این رویکرد باشد.۶

سیطره گفتمان کتابت حدیث، افزون بر پدید آوردن مکتوبه‏های متعدّد حدیثی، به طور خاص موجب شد تا آثاری مرتبط با نقد درونی و بیرونی حدیث نیز در سنّت فکری هشام بن حکم پای به عرصه وجود نهند. اختلاف الحدیث و علل الحدیث یونس بن عبد الرحمن، از جمله آثار مربوط به نقد درونی حدیث و الأخبار هشام بن حکم و تولیدات بنی اُمیّة فی الحدیث و ذکر الأحادیث الموضوعة‏ی اثر ثبیت بن محمّد عسکری، از این جمله شمرده شده‏اند.۷ محمّد بن عیسی بن عبید نیز کتاب

1.. همان: ص۱۸۹.

2.. رجال النجاشی: ش۸۹۶.

3.. نخستین اندیشه‏های حدیثی شیعه: ص۱۸۹.

4.. رجال الکشّی: ش۹۴۵.

5.. ر. ک: نخستین اندیشه‏های حدیثی شیعه: ص۱۸۹ - ۱۹۰.

6.. ر. ک: همان: ص۱۹۰ - ۱۹۴.

  • نام منبع :
    میراث تفسیری محمّد بن عیسی بن عبید یقطینی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3047
صفحه از 291
پرینت  ارسال به