97
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

بر آنها عرضه می‏شود چنین تفسیری را می‏پذیرند. در این صورت افزودن این بخش به متن اضافه کردن به معنا به شمار نمی‏آید. در مواردی نیز برخی قیود به صورت ناخواسته در گزارش راوی حذف می‏شوند که با توجه به اینکه راوی قصد تحفظ داشته مشخص می‏شود این قیود قید اصلی روایت نبوده‏اند که راوی دقت بر حفظ آن نداشته است. البته چنین موردی با این فرض حاصل می‏شود که راوی به معنا اصابه داشته است. بنابراین تلاش کرده تا معنا را به صورت کامل ایفا کند؛ پس قید حذف‏شده دخالتی در معنا ندارد تا راوی در تحفظ آن کوشا باشد. به بیان دیگر در این دسته از نقل به معنا، این پرسش رخ می‏نماید که به چه دلیل در نقل راوی نقل به معنا رخ می‏دهد؟ پاسخ این پرسش در این است که راوی زمانی که معنای سخن امام را دریافت می‏کند، به جهت اینکه توان حفظ الفاظ را نداشته، می‏کوشد تا معنا را برساند و تا جایی که برایش امکان دارد الفاظ را نیز بیان کند؛ اما در این فرایند چه چیزی از نظر او پنهان می‏ماند؟ در این موارد گاه قیدی که از نظر وی مهم نیامده، از یاد او می‏رود. یا قیدی که برای رساندن معنا لازم می‏داند افزوده می‏شود و در مواردی نیز راوی بحثی حاشیه‏ای از روایت را ترک می‏کند. برای مثال در روایت حب امیرالمؤمنین علیه السلام که در ادامه بررسی خواهد شد، بحث امساک ارواح پیش از ابدان در هوا به جهت آنکه نقش حاشیه‏ای در روایت داشته، از نظر برخی راویان افتاده است.

با توجه به مقدمه‏ای که بیان شد پدیده نقل روایت را از دیدگاه شناختی می‏توان به دو صورت مطرح کرد. در شکل زیر طرح روایت به صورت نقل به الفاظ نشان داده شده است. در این صورت راوی دقیقاً الفاظ ساخته شده از سوی معصوم را نقل می‏کند.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
96

احادیث اشاره دارند:

۰.عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَسْمَعُ الْحَدِیثَ مِنْک فَأَزِیدُ وَ أَنْقُصُ قَالَ إِنْ کنْتَ تُرِیدُ مَعَانِیهُ فَلَا بَأْسَ.

۰.عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنِّی أَسْمَعُ الْکلَامَ مِنْک فَأُرِیدُ أَنْ أَرْوِیهُ کمَا سَمِعْتُهُ مِنْک فَلَا یجِی‏ءُ قَالَ فَتَعَمَّدُ ذَلِک قُلْتُ لَا فَقَالَ تُرِیدُ الْمَعَانِی قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَلَا بَأْسَ.۱

این دو روایت که از نظر سندی نیز صحیح‎السند هستند، نشان می‏دهند چنانچه راوی تحفظ بر معنا داشته باشد در نقل روایت کافی است. جواز نقل روایت به این شکل همچنین بیان‏کننده این نکته است که مفهوم‏سازی راوی به مفهوم‏سازی معصوم خواهد انجامید؛ زیرا در غیر این صورت اجازه دادن به راوی در نقل به معنا در حقیقت خروج از جهان‏بینی معصوم بوده و نباید حجیت داشته باشد. در روایت دوم عبارت (فتعمد ذلک) نشان می‏دهد راوی قصد تحمیل جهان‏بینی خود را بر جهان‏بینی امام ندارد ولی در نقل الفاظ عاجز است. عبارت «تُرِیدُ الْمَعَانِی قُلْتُ نَعَمْ» نیز نشان می‏دهد راوی قدرت بر تحفظ بر معانی دارد.

این دسته از راویان در نقل به معنا دو گونه رفتار کرده‏اند. گاه راوی اولویت‏های گزارش‏های اولیه (گزارش معصوم) را حفظ می‏کند، اما موارد ثانویه‏ای نظیر ساختار، قیود زمان و مکان را حفظ نمی‏کند. به بیان دیگر راوی قصد تحفظ بر اولویت‏ها را دارد، اما از تحفظ بر آنها ناتوان می‏ماند.

گاه راوی بخشی تفسیری بر روایت می‏افزاید که آن را از همان متن روایت اولیه استنباط کرده است؛ به گونه‏ای که تمامی کسانی که این روایت و تفسیر آن

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۱.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4389
صفحه از 369
پرینت  ارسال به