67
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

رابطه مفهوم‏سازی و واقعیت

ارتباط متون مقدس از یک سو با مراد خداوند است و از سوی دیگر با صحنه بیرونی از واقعیت است؛ به نحوی که برای دیگران به تصویر کشیده می‏شود. با توجه به اصل بنیادین معناشناسی شناختی، یعنی مفهوم‏سازی، انسان در مواجهه با متن تنها پردازش ذهنی متکلم را درک خواهد کرد و با واقع ارتباط مستقیم نخواهد داشت. بدین‏ترتیب زمانی که در متن مقدسی نظیر قرآن خبر از واقعیتی داده می‏شود و یا حتی حکمی صادر می‏گردد، چگونه با واقع ارتباط می‏یابد؟ در احکام شرعی ممکن است واقع را همان مراد تشریعی الهی در نظر بگیریم اما در جایی که یک رخداد خارجی گزارش می‏شود اگرچه مراد جدی خداوند به دست می‏آید، اما واقع نشان داده نشده است. این در حالی است که بسیاری از آیات قرآن را وقایع تاریخی تشکیل می‏دهند -مانند تاریخ پیامبران - که اطلاع دقیق از واقعیت آنها مهم است؛ اما در این موارد با توجه اصل مفهوم‏‏سازی ما به واقعیت آن‏گونه که رخ داده است دست نخواهیم یافت.

بر اساس ادعای معناشناسان شناختی، تنها مقداری از وقایع تاریخی را از متن در می‏یابیم که خداوند در اختیار ما قرار داده است و متن به همین مقدار واقع‏نمایی دارد. این درست است که ما از دریچه متن به تمام واقعیت و از تمامی زوایای آن دست نخواهیم یافت و تنها همان مواردی را خواهیم شناخت که در متن انعکاس می‏یابد. برای مثال زمانی که خداوند چیزی را برجسته می‏کند به معنای آن است که اراده کرده تا آن مورد برجسته دیده شود. غالباً در متن در پی آن هستیم که گوینده چه چیزی را قصد کرده و اینکه در واقع چه اتفاقی رخ داده از اهمیت اولیه برخوردار نیست.

در نهایت روش معناشناسی شناختی ادعا دارد که متن، بیان‏کننده تمام


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
66

از موارد - به دلیل آنکه ذهن او مفهوم‏ساز است به صورت ناخودآگاه مفهوم‏سازی را انجام می‏دهد. انسان به عنوان مخاطب متون مقدس به لحاظ بشر بودن در چارچوب حدود بشری قرار دارد. بنابراین متون وحیانی چنانچه قصد داشته باشند حقایقی را به بشر منتقل سازند، باید وارد بازی زبانی بشر شوند. در غیر این صورت این متون خود باید الگوهایی برای فهم نیز بیان کنند تا انسان با توجه به همان الگوها مفهوم کلام‏های این متون را دریابد. ازآنجاکه متون مقدس متکفل بیان چنین الگوهایی نشده‏اند و رسالت خود را بیان الگوهایی ویژه برای فهم نمی‏دانند، مشخص می‏شود که الگوهایی را که انسان در فهم خود به صورت تکوینی و یا قراردادی به منظور مفاهمه به کار می‏گیرد، به رسمیت می‏شناسند و فهم مراد خود را بر به‏کارگیری همان الگوهای زبانی بشری متوقف کرده‏اند.

باید این نکته را بیفزاییم که مفهوم‏سازی از یک واقعه به صورت اختیاری در انسان نیز هیچ مشکلی ندارد. در بسیاری از موارد به دلیل آنکه قصد می‏کنیم نوعی نگاه خاص به مخاطب القا کنیم، در بیان واقع به صورت اختیاری نوعی مفهوم‏سازی ویژه نیز به کار می‏بریم؛ مانند آنکه واقعه‏ای را از منظر خاصی تعریف می‏کنیم. همین نوع مفهوم‏سازی درباره مفهوم‏سازی‏های کلام الهی وجود دارد. شاید بتوان تفاوت آیاتی را که از یک واقعه خارجی به شکل‏های مختلف گزارش می‏دهند به مفهوم‏سازی‏های مختلف از یک واقعه انتساب داد. برای نمونه قرآن از واقعه وحی بر موسی در وادی سینا به شکل‏های متفاوتی گزارش می‏دهد. تفاوت این گزارش‏ها به جهت این نکته می‏تواند باشد که خداوند چشم‏اندازهای متفاوتی در نظر داشته و بررسی این چشم‏اندازها نیز برای فهم مراد جدی ضروری است.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4295
صفحه از 369
پرینت  ارسال به