259
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

از میان واژه‏های متعدد احاطه اصل قرار گرفته است و نه واژه‏های دیگر؟ پاسخ این پرسش در سه مرحله داده می‏شود.

مرحله اول: تنها واژه‏ای که در متن مؤسس یعنی قرآن آمده و به توصیف علم پرداخته احاطه است و سایر واژه‏ها در متون تفسیری در حقیقت تبیین ویژگی‏ها و زوایای همین مفهوم‏اند؛

مرحله دوم: تحلیل هر یک از مفاهیمی که در توصیف علم آمده مانند ضبط، تبیینی از مفهوم احاطه است. یعنی رابطه مسیر پیما و مرزنما در احاطه و ظرفیت نماسازی شده است.

مرحله سوم: استفاده از الگوی پیش‏نمونه است. فرض کنیم تمامی مفاهیم پیش‏گفته یعنی «حوایه»، «احاطه»، «ضبط»، «تقسیم»، «تجزیه»، «تقدیر»، «تصور»، «ترکیب»، «تشبیه» و «تمثیل» در عرض هم باشند؛ به این معنا که هیچ‏یک اصل و دیگری فرع نباشد. مانند اعضای مقوله پرنده شامل گنجشک، کبوتر و عقاب و سایر پرندگان که هم طراز در نظر گرفته می‏شوند، به همین ترتیب مفاهیم هم طراز احاطه در کنار یکدیگر هم طراز در نظر گرفته شوند. در این صورت لازم است یکی از نمونه‏ها به عنوان پیش‏نمونه در مرکزیت مقوله قرار گیرد تا بتواند محور تشکیل مقوله و نماینده مقوله باشد.

برای تشکیل معنای پیش‏نمونه‏ای به چهار دسته از شواهد زبانی نیاز داریم. این شواهد ملاک‏هایی در گزینش معنای مرکزی فراهم می‏آورند. همچنین این شواهد یک گروه اساسی از شواهدی را فراهم می‏آورند که یک معنا را از میان معانی متعدد برمی‏گزیند که دیگر معانی از آن معنا گسترش یافته‏اند. این شواهد عبارت‏اند از:

نخستین معنایی که مورد تصدیق قرار گرفته است؛


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
258

ضبط و تقدیر در معرفت‏شناسی و منطق کمتر مورد بحث قرار گرفته‏اند. در سنت فلسفه اسلامی علم حضوری (حضور شیء عند شیء)۱ نیز از شیوه‏های کسب علم به شمار می‏رود.

تقسیم، تجزیه، تصور، تخیل، تحدید، وقوف، ضبط و تقدیر، شیوه‏هایی هستند که عقل در شناخت اشیا و پدیده‏های پیرامونی از آنها کمک می‏گیرد. بر اساس روایات علت محدودیت عقل در شناخت یک شیء به یکی از کاستی‏های عقل در این امور برمی‏گردد. روایت زیر برخی کاستی‏های عقل را که سبب محدودیت در خداشناسی است، نشان می‏دهد:

۰.عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنِ التَّوْحِیدِ فَقُلْتُ أَتَوَهَّمُ شَیئاً فَقَالَ نَعَمْ غَیرَ مَعْقُولٍ وَلَا مَحْدُودٍ فَمَا وَقَعَ وَهْمُک عَلَیهِ مِنْ شَی‏ءٍ فَهُوَ خِلَافُهُ لَا یشْبِهُهُ شَی‏ءٌ وَلَا تُدْرِکهُ الْأَوْهَامُ کیفَ تُدْرِکهُ الْأَوْهَامُ وَهُوَ خِلَافُ مَا یعْقَلُ وَخِلَافُ مَا یتَصَوَّرُ فِی الْأَوْهَامِ إِنَّمَا یتَوَهَّمُ شَی‏ءٌ غَیرُ مَعْقُولٍ وَلَا مَحْدُود.۲

برخی دیگر از روایات تنها به بخشی از این کاستی‏ها اشاره می‏کنند، ولی در مجموع روایات ناکارآمدی عقل را در شناخت خدا ثابت می‏دانند. طبق روایات، عقل در «احاطه، ضبط، تقدیر، تقسیم، تصور» محدودیت دارد و بدین سبب در حوزه خداشناسی محدود است. دلیل اصلی در محدودیت و کاستی عقل در تمام این موارد به عدم تناهی موضوع شناخت بازمی‏گردد. این علت هم در ذات و هم در صفات وجود دارد.

ممکن است این پرسش ایجاد شود که چرا در تعریف علم در قرآن و روایات

1..صدر المتألهین، الحکمة المتعالیة فی شرح الاسفار الاربعة العقلیة، ج۲، ص ۲۳۷.

2.. کلینی، الکافی، ج‏۱، ص۸۲.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5095
صفحه از 369
پرینت  ارسال به