227
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

(وَلِکلِّ أُمَّه جَعَلْنَا مَنسَکا لِیذْکرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَه الْأَنْعَامِ فَإِلَهُکمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ).۱

(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُواْ إِلَی رَبِّهِمْ أُوْلَئِك أَصْحَابُ الجَنَّه هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ).۲

خبت در این آیات، مفهومی انتزاعی است که برای فهم آن می‏توان از قواعد مفهوم‏سازی شناختی، به‏ویژه استعاره مفهومی، کمک گرفت و از ریشه حسی آن برای فهم این مفهوم بهره برد. معنای حسی خبت ابتدا درباره زمین به کار رفته است.۳ برخی از سرزمین‏های هموار، قُرا یا دژها در استعمال عرب با همین قید آمده‏اند.۴ لغت‏دانان ویژگی‏هایی برای خبت بیان کرده‏اند که توجه به آنها می‏تواند به ما کمک کند تا معنای «خبت» را وقتی به قلب نسبت داده می‏شود، بهتر بفهمیم.

خبت به سرزمین گسترده‏ای گفته می‏شود۵ که در آن بطن زمین ظاهر شده

1.. سوره حج،‌ آیه ۳۴.

2.. سوره هود، آیه ۲۳.

3.. فراهیدی، العین، ج۴، ص۲۴۱؛ ابن‏درید، جمهرة اللغة، ج۱، ص۲۵۲؛ ازهری، تهذیب اللغة، ج۷، ص۱۳۶؛ صاحب ابن‏عباد، المحیط فی اللغة، ج۴، ص۳۱۴؛ جوهری، الصحاح، ج۱، ص۲۴۷؛ ابن‏فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۳۸؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۷۲؛ ابن‏سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ج۵، ص۱۵۴؛ همان، المخصص، ج۱۰، ص۱۲۴؛ زمخشری، اساس البلاغه، ص۱۵۱؛ حمیری، شمس العلوم، ج۳، ص۱۶۹۳؛ ابن‏اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۲، ص۴؛ حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۳۴۳؛ ابن‏منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۷؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۱، ص۱۹۷؛ مدنی، الطراز الاول، ج۳، ص۲۱۵؛ زبیدی، تاج العروس، ج۳، ص۴۲؛ مصطفوی، التحقیق فی كلمات القرآن، ج۳، ص۶.

4.. براق خبت؛ حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۳۶۵؛ دومه خبتٍ؛ همان، ج۲، ص۴۸۹؛ عزّانُ خبت؛ همان، ج۴، ص۱۱۸؛ روضه خبت؛ همان، ج۳، ص۸۸. خبت اسم عَلم برای صحرایی بین مکه و مدینه است؛ مدنی، الطراز الاول، ج ۳، ص۲۱۶.

5.. ابن‏درید، جمهرة اللغه، ج۱، ص۲۵۲.


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
226

تفاوت معنایی افعال ماضی و مضارع و ابواب افعال بر همین مبناست.۱ بخشی از دانش صرف با همین مبنا پیش می‏رود و اوج آن در تفاوت معنایی ابواب افعال و مشتقات نمود می‏یابد. بنابراین در معناشناسی سنتی همواره مباحث صرفی در کنار مباحث دیگر مطرح بوده است. برای نمونه یکی از مباحث تفسیری در کلمه الله ـ که کانونی‏ترین کلمه قرآن است - مباحث صرفی آن است که بر معنا نیز تأثیر گذاشته است.۲ در دانش زبانی جدید نیز مباحث صرفی مورد توجه‏اند۳ و معناشناسان شناختی نیز به این جنبه زبان توجه داشته‏اند.

قرآن وقتی به قلب، کارکردها و ویژگی‏های قلب اشاره می‏کند، تنها از یک وجه بهره می‏برد و آن وجه اسمی و استفاده از واژه «قلب» است. غیر از وجه اسمی به صورت جمع یا مفرد هیچ اشتقاقی در این واژه در قرآن صورت نگرفته است. فارغ از اینکه لغت‏دانان در معنای قلب چه گفته‏اند، نگاه صرفی آنان به واژه قلب قابل بررسی است.

بنابراین از لحاظ ریخت‏شناسی فقط ثابت می‏شود که قلب یک اسم جامد است و کلمات تخبت، اخبتوا و مخبتین در سه آیه زیر به نوعی به قلب اسناد داده شده‏اند (این سه واژه ممکن است از لحاظ صرفی و جایگاه نحوی معنای متفاوتی داشته باشند، ولی از لحاظ ریشه دارای اشتراک معنایی هستند):

(وَلِیعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّک فَیؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ).۴

1.. ر.ک: الریحانی، اتجاهات التحلیل الزمنی فی الدراسات اللغویه، ص۱۳ ـ ۲۷۰.

2.. ر.ک: طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۹؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۷.

3.. ر.ک: الریحانی، اتجاهات التحلیل الزمنی فی الدراسات اللغویه، ص۲۷۰ ـ ۳۹۳.

4.. سوره حج، آیه ۵۴.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4445
صفحه از 369
پرینت  ارسال به