123
معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی

نگاشت‏هایی که عرف با آنها آشنایی ندارد انطباق نمی‏یابند. البته باید این توضیح را نیز بیفزاییم که عرف در موارد مختلف متفاوت است. گاه با عرف عام سروکار داریم و در مواردی استعاره در عرف خاص مطرح می‏گردد که متناسب با هرکدام نوعی از نگاشت‏ها میان دو قلمرو برقرار می‏شود.

اصل استنباط اطلاعات تلویحی

در استعاره‏های مفهومی افزون بر نگاشت‏ها گاهی اطلاعات ضمنی و تلویحی نیز وجود دارد که باید استنباط شوند. این اطلاعات ضمنی گرچه صریحاً در نگاشت‏ها مطرح نمی‏شوند، اما می‏توان آنها را به‏سادگی استنباط کرد؛ برای مثال در استعاره مفهومی «جهاد در راه خدا تجارت است» مجاهدان مانند خریداران و فروشندگانی در نظر گرفته می‏شوند که در حال معامله و داد و ستداند، اما همان‏گونه که در تجارت مواردی چون تعیین کالا و عوض، محل تجارت یا بازار از لوازم معامله به شمار می‏روند این استلزامات می‏تواند در قلمرو مقصد نیز وارد شوند. بنابراین عباراتی نظیر اینکه «مجاهدان نفس خود را در دنیا به خدا می‏فروشند» یا «خداوند در مقابل نفس شما بهشت در نظر گرفته است» بیان می‏شوند. در این مثال‏ها که دنیا به عنوان محل تجارت یا نفس و بهشت به عنوان کالا و عوض معین شده، اطلاعات تلویحی استنباط شده هستند.

اصل همسانی

در نگاشت‏های استعاری باید میان قلمرو مقصد و قلمرو مبدأ نوعی سنخیت وجود داشته باشد. بنابراین نمی‏توان میان دو قلمرو (به هر شکلی که باشند) نگاشت برقرار کرد. ملاک برقراری نگاشت میان دو حوزه، وجود ساخت‏های شناختی یا به عبارت دیگر ساخت‏های طرحواره‏ای است. برای مثال می‏توان از مرگ به عنوان حیوان درنده‏ای استعاره آورد که چنگال‏های خود را در بدن شکار


معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
122

هستند که جنبه‏های روشن و نزدیک‏تر قلمرو مبدأ را نشان می‏دهند. همچنین احکامی که از قلمرو مبدأ به قلمرو مقصد نگاشت می‏یابند باید همگانی باشند. مقصود این است که غالب انسان‏ها برداشتی خاص داشته باشند؛ اگرچه برخی افراد و به صورت نادر با این برداشت مخالف باشند. در این صورت وجود این ویژگی، نگاشتی عام از حوزه مبدأ به حوزه مقصد راه می‏یابد.

برای نمونه در استعاره «جهاد در راه خدا تجارت است» ویژگی‏هایی از قلمرو مبدأ برجسته می‏شوند که در معامله و تجارت نزدیک‏تر به ذهن هستند و به صورت همگانی معمولاً مردم از آ‏نها آگاهی دارند و برای آنان پوشیده نیست؛ مانند: خریدار و فروشنده، کالا و عوض، عقد قرارداد و مانند آنها اما مواردی که در تجارت از مقدمات دور و یا مباحث بسیار خاص و حرفه‏ای به شمار می‏آیند، پنهان می‏شوند؛ نظیر اختیار فسخ قرارداد، شرایط و انواع آن. این اصل را دانشمندان علوم بلاغی اسلامی نیز با عنوان معیارهای علاقه در استعاره مطرح ساخته‏اند.

بر اساس آنچه آنان در معیار علاقات در استعاره مطرح می‏کنند، مطلق مشابهت و مجاورت یا سببیت معیار تجویز استعاره نیست بلکه نوع خاصی از علاقات که مورد قبول عرف باشد ملاک برقراری نگاشت‏ها خواهد بود:

إن المقتضی للتجوز لیس مطلق المشابهة و المجاورة و السببیة بل نوع خاص منها یقبلها الذوق السلیم و الطبع المستقیم و هو ما کان مأنوساً فی نظر العرف.۱

بنابراین در استعاره، آنچه می‏تواند از قلمرو مبدأ به قلمرو مقصد نگاشت یابد از طریق عرف و طبع افراد در شناخت قلمروی مبدأ به دست می‏آید و سایر

1.. هاشمی خویی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۳۴.

  • نام منبع :
    معناشناسی شناختی در کاربست متون وحیانی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد رکّعی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4329
صفحه از 369
پرینت  ارسال به