دانش غریب الحدیث را باید زیرمجموعه دانش مشکل الحدیث قلمداد نمود، در حالی که شایسته است غریب الحدیث را از حوزه مشکل الحدیث جدا نمود. غریب الحدیث، دانشی است که به بازشناسی واژگان و ترکیبهایی در روایات میپردازد که برای غالب آشنایان به زبان، ناآشنا و دشوار شمرده میشوند. در مقابل، مشکل الحدیث، عهدهدار تبیین پیچیدگی و رفع ابهام از ظاهر روایاتی است که مضمون آنها با مفاد آیات، حکم عقل و دیگر یافتههای علمی ناسازگار باشد. بر این اساس در غریب الحدیث به تبیین روایاتی پرداخته میشود که دستیابی به فهم ظاهر آنها دشوار است؛ ولی در مشکل الحدیث، روایاتی بررسی میشوند که با وجود دستیابی به فهم ظاهر آنها، نمیتوان به آنها ملتزم بود. به همین دلیل، یا باید با تأویل و توجیه مناسب، راه حلّی برای فهم مشكلات آنها یافت و یا در برابر آنها توقّف نمود.
درک نادرست از ظاهر روایات مشکل، آسیبهایی در پی دارد. از یک سو، فهم نادرست مضمون این روایات، موجب میشود گروهی بر اساس برداشتهای نادرست خویش، مطالبی بیپایه را به اهل بیت علیهم السلام نسبت دهند. از سوی دیگر، گروهی به واسطه نرسیدن به حقیقت مطلب، چنین روایاتی را جعلی و ساختگی دانستهاند. در مقابل، برخی دانشمندان و آگاهان، با بیان مناسب، به روشننگری در باره این روایات پرداخته و تحلیلهای نادرست مربوط به آنها را نفی نمودهاند. مشكل الحديث، از شاخههای علم الحدیث به شمار میآید که برخی عالمان اهل سنّت همچون ابن قتیبه، ابن فورک و طحاوى، به تألیف مستقل در باره آن پرداختهاند.
در میان روایات حسین بن سعید، نمونههایی وجود دارند که به خاطر بیان برخی مطالب پیچیده و معانی غیر متعارف، شایسته است آنها را از احادیث مشکل بدانیم. از جمله موضوعاتی که در این حوزه، از سوی حسین بن سعید مطرح شده، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. شکافته شدن سینه پیامبر صلی الله علیه و اله در کودکی: حسین بن سعید، ذیل آیه (أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ)۱ به نقل از ابن عبّاس روایت میکند که جبرئیل سینه پیامبر صلی الله علیه و اله را باز کرد و آن را با