از راههای شناساندن یک اثر، تحلیل و ارزیابی آن و نمایاندن زیباییها و ناراستیهای نهفته در آن است. برای این کار - که نوعی حرمت نهادن به تلاش و كوشش مؤلّف است - شایسته است با شيوهای درست و منطقی، همراه با تعمق و دقّت کافی، به آن اثر پرداخته شود. در مورد آثار مدوّن و مکتوب، تحلیل و بررسی از دو ناحیه ساختار و محتوا قابل اجراست. در ارزيابی ساختاری، شکل کتاب بررسی میشود و در ارزيابی محتوایی، به درونمایه و محتوای اثر پرداخته میشود. آنچه در این جا برای تحلیل و ارزیابی پیش رو داریم، یک کتاب مدوّن نیست؛ بلکه اثری است که محتوای آن از دیگر کتابها گردآوری شده است و ساختار اصلی آن در دسترس نیست. به همین دلیل، امکان تحلیل ساختاری وجود ندارد. با این توصیف، از تحلیل و بررسی ساختاری چشم میپوشیم و بحث را در ارزیابی محتوا پی میگیریم.
آنچه با عنوان تفسیر حسين بن سعيد اهوازی بازیابی شد، ۴۱۳ روایت است که نکاتی را در باره بیش از چهارصد آیه مطرح میسازد. شایان ذکر است که گاهی در ذیل یک آیه چندین روایت مطرح شده و گاهی یک روایت به تبیین چند آیه مربوط میشود. در میان این روایات، تعداد ۳۷۳ روایت مستقیماً از معصومان علیهم السلام نقل شده که از این تعداد، ۱۲ روایت از پیامبر صلی الله علیه و اله، ۲۱ روایت از امام علی علیه السلام، ۲ روایت از امام سجّاد علیه السلام، ۱۰۲ روایت از امام باقر علیه السلام، ۲۰۷ روایت از امام صادق علیه السلام، ۱۴ روایت از امام کاظم علیه السلام، ۵ روایت از امام رضا علیه السلام، ۱۰ روایت از امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام با عنوان «أحدهما» و ۱ روایت با عنوان «بعض الصادقین علیهم السلام» نقل شده است.
در ده مورد، نام معصوم در انتهای سند، پنهان و از آن به ضمیر غایب تعبیر شده است که در اصطلاح علم درایه، به چنین روایاتی، مُضمَره گفته میشود. از آن جا که ممکن است مراد از ضمیر در حدیث مضمر، معصوم علیه السلام نباشد، اصل اوّلیه عدم حجّیت