253
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم

درک معنای حقیقی‌‌‌ آن‌ها نیستند.

هنگامی که یک عقیده بدون هیچ توضیحی کتمان می‌‌شود، باز هم تشخیص دقیق علت استفاده از تقیّه دشوار است. همان‌‌گونه که گذشت، شایع‌‌ترین دلیل برای غیبت ‌‌امام دوازدهم [عج] ترس از جان وی می‌‌باشد. با این حال احادیث دیگر اشاره دارند که این، تنها دلیل نیست. برای مثال، جمله‌‌ای بیان شده مبنی بر ‌این‌که ائمه [علیهم السلام] علت را فاش نخواهند ساخت، و نیز مبنی بر ‌این‌که حکمت این غیبت تنها پس از بازگشت مهدی [عج] آشکار خواهد شد، همان‌‌گونه که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط خضر [علیه السلام] (سوره کهف، آیه ۷۱) پس از وقوع آن آشکار شد.۱ ‌‌امام دوازدهم [عج] در توقیعی راجع به غیبت می‌‌نویسد: «باب سؤال در مورد آن‌چه که با شما ارتباط ندارد را بسته، و خود را برای دانستن آن‌چه که از شما دریغ شده، به زحمت نیندازید (یا: به دانستن آن تظاهر نکنید، (تَ)تَکَلّفوا)».۲

به همین صورت، نیاز به کتمان اسامی دوازده ‌‌امام، همواره به روشنی و به تنهایی با خطر ارتباط ندارد. پیامبر [صلی الله علیه و اله] در حدیثی، این اسامی را برای صحابی خود، جابر بن عبداللّه فاش ساخته و به او می‌‌گوید: «این یکی از اسرار الهی است که پنهان می‌‌ماند و یکی از چیزهایی است که خدا می‌‌داند و مخفی می‌‌ماند؛ آن را از همه به جز کسانی که مستحق دانستن آن هستند، حفظ کن».۳ در حدیث مشابهی، جعفر صادق [علیه السلام] از اسامی دوازده ‌‌امام به عنوان «راز و آیین (دین) خدا و دین فرشتگان او» یاد کرده و می‌‌گوید که پس باید از همه، غیر از دوستان خدا، کتمان گردد.۴ علت آن می‌‌تواند همان ترس از خطر بیرونی باشد، اما می‌‌تواند این (نیز)

1.. شیخ صدوق، کمال الدین، ص۴۴۹-۴۵۰، که در Sachedina, Islamic Messianism, p. ۱۰۴ نقل شده است.

2.. شیخ صدوق، کمال الدین، ص۴۵۲؛ تبریزی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص۴۵۳.

3.. «هذا من مکنون سرّ اللّه ومخزوم علم اللّه فأکتمه إلا عن أهله» (شیخ صدوق، کمال الدین، ص۲۴۷).

4.. «هذا سرّ اللّه ودینه ودین ملائکته فصُنه إلا عن أهله وأولیائه» (شیخ صدوق، کمال الدین، ص۳۰۵، هم‌چنین قس: ص۳۰۴).


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
252

پیچیده است: دلیل کتمان اسرار از ابوذر و مقداد، هم پایین‌‌تر بودن مرتبه علمی ایشان است و هم این احتمال وجود دارد که با فهم نادرست اسراری که می‌‌شنوند، افراد دیگری از امت را به خطر بیندازند. مثالی دیگر برای خطراتی که اگر شیعیان مسائلی را که متوجه نمی‌‌شوند، بشنوند، پیش می‌آید، در گفت‌وگویی میان مفضّل جُعفی و صادق [علیه السلام] یافت می‌‌شود. هنگامی که مفضل از جابر جعفی ‌درباره تفسیر قرآن سؤال کرد، ‌‌امام [علیه السلام] به او گفت: «آن را برای فرد نادان نقل نکن، مبادا آن را فاش سازد».۱ هنگامی که مؤمن به هر صورت حدیثی را از یک منبع موثق می‌‌شنود که چون فراتر از حد درک اوست، آن را جعلی می‌‌پندارد، باید با این حال آن را بدون چون و چرا بپذیرد؛ و ردّ کردن آن به عنوان جعلی، نشانه بی‌‌‌‌‌‌ایمانی است.۲

نمونه دیگری از ابهام، مربوط است به شیوه مورد استفاده نویسندگان شیعی برای کاهش خطر افشای ‌‌‌عقاید سرّی‌ای بود که نوشته می‌شدند. این شیوه عبارت بود از توزیع احادیث ناظر به این ‌‌‌عقاید در میان روایات دیگر در یک متن مشخص.۳ در این‌جا هم، علت پراکنده ساختن این احادیث می‌‌تواند خطر بیرونی باشد، اما با فرض ‌این‌که مخاطبان شیعه متونی را می‌خوانند که این احادیث در‌‌‌ آن‌ها گنجانده می‌شدند، به همان میزان این احتمال نیز وجود دارد که غرض از تلاش برای کتمان‌‌‌ آن‌ها، ممانعت از دسترسی آسان مؤمنان به ‌‌‌عقایدی است که گمان می‌رفت در حد

1.. لا تُحدّث به السفلة فیذیعه [در متن: فیذیعونه] (کشّی، رجال، ص۱۷۰؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۷۰-۷۱؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۱۰۳). به همین منوال گفته شده صادق‌[ علیه السلام] به صحابی خود، ذریح محاربی هشدار داده که نام جابر را نبرد، «زیرا اگر جاهلان، روایات وی را بشنوند، وی را به خاطر آنها سرزنش خواهند کرد» (نسخه بدل: «روایات را اشاعه خواهند داد») (کشّی، رجال، ص۱۷۰).

2.. قمّی، بصائر الدرجات، ص۲۰-۲۱، ش۱، ص۲۲، ش۹. هم‌چنین ر.ک: کلینی،‌الکافی، ج۲، ص۲۲۳، ش۷؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۵، ص۷۶. قس: اسکافی، التمحیص، ص۶۷؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۸، ص۱۷۶ـ۱۷۷.

3.. استفاده از این روش در آثار شیعی، را نخستین بار امیرمعزّی مورد توجه و تحلیل قرار داد، ر.ک:
Amir-Moezzi, index, s.v. tabdīd [tab‘īḍ] al-‘ilm.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر دوم
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2772
صفحه از 302
پرینت  ارسال به