عنصر ترس حکایت دارد: حتی مواردی که متعلق به غیب نبوده و علیالقاعده میتوانند علنی شوند، [بازهم] تا زمانی که برملا شدنشان خطرناک است، باید مخفی باقی بمانند.۱ جمله آخر، مانند جمله اول، انگیزهای را مطرح میکند که هیچ ارتباط مستقیمی با خطر ندارد: حتی اگر هیچ دلیلی بیرونی برای کتمان موارد خاصی از علم موجود نباشد، ممکن است افراد دارای ظرفیت [برای] درک معنای واقعیِ این موارد، حضور نداشته باشند.
شیوه دیگر کشف دلیل برای مورد خاصی از کتمان، البته با اعتباری کمتر، بررسی مؤمن بودن یا نبودن کسی است که اطلاعات سرّی از وی دریغ میشود. از آنجایی که حتی دریغ کردن اطلاعات از یک مؤمن ممکن است ناشی از یک تهدید خارجی باشد، چنین مواردی معمولاً مبهم هستند. در روایتی، پیامبر [صلی الله علیه و اله] به سلمان فارسی که به خاطر وفاداریاش به علی [علیه السلام] شهره بود، گفت: «اگر آنچه که تو میدانی به مقداد داده میشد، ایمانش را از دست میداد»،۲ در حدیثی دیگر، زین العابدین [علیه السلام] میگوید: «اگر ابوذر از آنچه در قلب سلمان است، مطلع میشد، او را میکشت».۳ مقداد و ابوذر هر دو از پیروان وفادار علی [علیه السلام] بودند، اما موضوع این است که هیچکدام از آن دو، توانایی درک مفهوم صحیح آنچه سلمان میدانست، را نداشتند و ممکن بود وی را تخطئه کرده و یا حتی به عنوان مرتد بکشند. از این رو تصویر بسیار
1.. این مطلب با نقلی تطابق دارد که طی آن باقر[ علیه السلام] از تبیین آموزه رجعت برای صحابی خود، هارونبناعین (در مورد وی ر.ک: van Ess, Theologie, I, p. ۳۲۵) خودداری کرد و میگوید هنوز زمان برملا کردن آن نرسیده است (عیاشی، التفسیر، ج۲، ص۱۲۲، ش۲۰ (ذیل سوره یونس، آیه ۳۹)؛ و به نقل از آن، علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۲، ص۷۰، و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۸۶). جهت ملاحظه دیدگاههای مختلف در مکتب تشیع امامی در مورد علم امام به غیب ر.ک:
Modarressi, Crisis and Consolidation in the Formative Period of Shī‘īte Islam: Abū Ja‘far ibn Qiba al-Razi and His Contribution to Imamite Shiite Thought, p. ۴۶, note ۱۵۴.
2.. [احتمالاً] شیخ صدوق، کمال الدین، ص۱۶؛ شیخ مفید، الإختصاص، ص۹.
3.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۱،ش.۲؛ کشّی، رجال، ص۲۲؛ و ارجاعات بیشتر در Kohlberg, "Taqiyya", p. ۳۹۷b.