159
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول

مادرش تقسیم شد».۱ این جمله واضح، در کهن‌ترین منابع ما مبنی بر ‌این‌که حسن[علیه السلام] بدون فرزند فوت کرد با وصیت وی تأیید می‌شود که طی آن دارایی خود را بدون هیچ‌‌گونه ذکری از یک پسر، برای مادرش به ارث گذاشت.۲

مرجعیت روحانی‌سالارانه پس از اتمام ‌‌امامت تاریخی و سلطه نوبختیان (۸۷۴-۹۴۱م)

می‌توان مشاهده کرد که پس از اتمام ‌‌امامت تاریخی، رهبری جامعه ‌‌امامی به دو گروه محول شد: سلسله‌مراتبی از وکلا و علمای تازه‌کار و وفادار به بیت ‌‌امام و خاندان‌های ‌‌امامی دارای قدرت سیاسی و در خدمت حکومت خلافتی. با لحاظ دشواری‌های شدید نهادینه‌سازی مرجعیت روحانی‌سالارانه، جای تعجب نیست که نفوذ اشراف صاحب‌منصب، خصوصاً با افزایش فرصت‌های این طبقه در عصر خلافت مقتدر (۹۰۳-۹۳۲) و راضی (۹۳۴-۹۴۱)، بیشتر شد. در این دوره وزرای شیعی از خاندان فرات به طور دوره‌ای تشکیلات اداری خلافت را در دست داشتند و در همان زمان برخی از نوبختیان و دیگر شیعیان ‌‌امامی به‌عنوان مقاطعه‌کار مالیاتی، مأمور و وزیر دون‌پایه مشغول به خدمت بودند. این خاندان‌ها خصوصاً نوبختیان، با عدم حضور ‌‌امام، اِعمال بیشترین نفوذ در جامعه و سلسله‌مراتب پیچیده ‌‌امامی را آغاز کردند.۳

1.. اشعری قمی، المقالات والفرق، ص۱۰۲ واژه خَلَف و در نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۹ واژه اَثَر به کار رفته و صرف نظر از آن، عبارات هر دو منبع یکسان است.

2.. این وصیت به واسطه مادر امام یازدهم[ علیه السلام] نزد قاضی و حکومت ثبت شد و تقسیم اموال وی، هفت سال دادخواهیِ سخت را به دنبال داشت (شیخ صدوق، کمال الدین، ص۴۳؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۷۵، ۱۳۸؛ اقبال، خاندان نوبختی، ص۱۰۸). این تقسیم اموال امام یازدهم‌[ علیه السلام] که بعداً متعلق به امام غائب تلقی شد، یادآور تقسیم اموال محمد‌بن‌حنفیه بود؛ آن تقسیم بر سید حمیری، که مدعی غیبت محمد بود، تأثیر فراوانی گذاشت بود (شیخ صدوق، کمال الدین، ص۳۵).

3.. Klemm, "Die vier sufarā’ des Zwolfen Imam. Zur formativen Periode der Zwolfersi‘a," Die Welt des Orients ۱۵, p. ۱۳۲-۳۴.


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول
158

علم به غیب ندارند و بسیاری از اعتدال‌گرایان حتی اصل «رسمی» عصمت ائمه[علیهم السلام] را نپذیرفتند۱ و مثلاً در نیشابور هر دو گروه یکدیگر را تکفیر می‌‌کردند.۲ با فوت جانشین انتصابی علی الهادی[علیه السلام] مواجهه این دو گرایش تشدید، ایده علم خطاناپذیر ‌‌امام در مورد غیب شدیداً تضعیف و برخی از ‌‌امامیه مجبور شدند دوباره به ایده تغییر غیرمنتظره نظر خداوند (بداء) متوسل شوند؛۳ ایده‌ای که یک قرن قبل، هنگامی که جانشین انتصابی جعفر صادق[علیه السلام] پیش از وی فوت کرد، از کیسانیه گرفته بودند.۴ بحران ‌‌امامت و زوال کنترل از سوی ناحیه مقدسه پس از فوت ‌‌امام دهم[علیه السلام] باعث شیوع موعودباوری «افراطی» (غلوّ) شد که توسط گروهی از قمّیّونِ مرتبط با افرادی مانند علی بن حسکه، قاسم بن یقطین و محمد بن بابا رهبری می‌شد که هدف‌شان خداانگاری ‌‌امام فقید بود.۵

گلایه منقول از ‌‌امام یازدهم[علیه السلام] مبنی بر ‌این‌که هیچ یک از پدرانش به اندازه وی مورد تردید مؤمنان نبوده، ۶ اجمالی از اوج بحران ‌‌امامت در اواخر پنج سال و هشت ماهِ آخر دوره تصدی وی به دست می‌دهد. ‌‌امامت مشقت‌بار حسن بن علی العسکری[علیه السلام] با درگذشت وی در جمعه، اول ژانویه سال ۸۷۴ به پایان رسید. «وی فوت کرد در حالی که هیچ فرزند (خَلَف) [یا نشانه (أَثَر)]ی از او مشاهده نشد. به دلیل ‌این‌که هیچ فرزند آشکاری برای وی نمی‌شناختند میراثش بین برادرش جعفر و

1.. Modarressi, Crisis, chap. p. ۲.
موضوع پیچیده ترکیب اجتماعی و قومی طرفداران این موضع اعتقادی رقیب تاکنون مورد مطالعه جدی قرار نگرفته است.

2.. Ibid, p. ۳۸.

3.ابن قبه رازی، نقض، بازنشرشده در Modarressi, Crisis, p. ۱۸۱ ؛ ترجمه انگلیسی آن: ص۲۱۶. اما ابن قبه شدیداً با این ایده مخالفت نموده و ابرازکنندگان آن را تکفیر کرده است.

4.. Encyclopedia Iranica, ۳: p. ۳۵۴-۵۵, s.v. "Badā’" (W. Madelung).

5.. کشّی، رجال، ص۵۱۶-۵۲۰.

6.شیخ صدوق، کمال الدین، ص۲۲۲؛ Modarressi, Crisis, p. ۶۵.

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2200
صفحه از 230
پرینت  ارسال به