به آن ملتزم شده ذکر میکند و ندانسته بر مسئله ذیل تأکید میورزد که نشاندهنده علائمی قطعی است بر اینکه رژیم جدید صفوی کتب شیعی إثنی عشری را با دقت دنبال میکند: «هنگامی که مضامین آن کتاب را بررسی کردم و درباره ظهور بدعت فرقه امامی و منزلتشان در بلاد تأمل نمودم، تا آنجا که آنان به نابودی آثار کتب اهل سنت دست زدند،... به تعجب درآمدم که فساد این عصر ممکن است منجر به این شود که این امامان متوهم در اشاعه این کتاب زیادهروی نموده و حتی شاید از آن سندی برای آرای فاسدشان بسازند...».۱
از سویی دیگر، قاضی نوراللّه جزئیات بیشتری را در خصوص تألیف اولیه این کتاب توسط ابن مطهر و حملات ابن روزبهان خنجی بر آن، در اختیار ما قرار میدهد. به گفته او، فرقه إثنی عشریة، که به تصریح وی تنها فرقه مسلمان نجاتیافته در روز قیامت است، ۲ تا زمان به قدرت رسیدن سلطان غیاثالدین محمد خدابنده که ابتدا میان دو مذهب حنفی و شافعی مردّد بود، دشمنان بسیاری داشته است.۳ سرانجام در مناظرهای میان مذاهب مختلف در دربار، ابن مطهر برای توضیح آرای امامی به دربار فرستاده شد که این کار را به خوبی انجام داد و نقل شده که سلطان، مکتب تشیع إثنی عشری را پذیرفت و فرمان داد که مذهب رسمی کشور باشد.۴
1.. شوشتری، إحقاق، ج۱، ص۳۳ (از متن اصلی). قبلاً بیان شد که یکی از آثار ابن مطهر، مبنایی برای مذهب جدید صفوی ایجاد کرد. ر.ک: مطالب پیشین، فصل ۱، ص۶.
2.. یعنی الفرقة الناجیة در میان ۷۲ (یا ۷۳) فرقه که نقل شده پیامبر صلی الله علیه و اله گفته امت اسلامی به این تعداد منشعب خواهد شد.
3.. شوشتری، إحقاق، ج۱، ص۱۱-۱۲ (از متن اصلی).
4.. همان، ج۱، ص۱۳-۱۶ (از متن اصلی). بهترین شرح این مناظره متعلق است به ابن بطوطه در رحلة (نسخه بیروت)، ص۲۰۴ و پس از آن / ترجمه گیب (Gibb)، ج۲، ص۳۰۲ و پس از آن). وی سیّاح معروفی است که در جمادی الثانی سال ۷۲۷ق/۱۳۲۶م ـ یک یا دو سال پس از فوت ابن مطهر ـ در این منطقه بوده و در پایان گزارش خود میافزاید که تفوق مذهب دوازدهامامی دیری نپایید و اندکی بعد «سلطان (اولجایتو) از آرای رافضی برائت جست و به ایالات خود نوشت که از مردم بخواهند به دیدگاههای سنت و جماعت پایبند باشند» (رحلة، ص۲۰۶ / ترجمه گیب، ج۲، ص۳۰۴).
در مورد گزارش گرویدن اولجایتو به مکتب تشیع إثنی عشری، همچنین ر.ک: ۱. شوشتری، إحقاق، ج۱، مقدمه، ص۳۵ـ۷۳ و نیز مطالبی دیگر در ج۲، مقدمه، ص۵۲ـ۵۴؛ ۲. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة، ج۲، ص۷۱-۷۲ و ج۳، ص۳۷۸-۳۷۹؛ ۳. خوانساری، روضات الجنات، ص۱۷۲-۱۷۷؛ ۴. شوشتری، مجالس، ص۲۳۷-۲۳۹؛ ۵. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۱، مقدمه، ص۲۰۳-۲۱۶؛ ۶. تنکابنی، قصص العلماء، ص۳۵۵-۳۶۴؛ ۷. سُبکی، طبقات الشافعیة، ج۶، ص۸۳-۸۴، ذیل عنوان «قاضی مجد الدین الشیرازی»؛ ۸. ابن خلدون، تاریخ، ج۵، ص۵۴۹؛ ۹. عزّاوی، تاریخ، ج۱، ص۴۰۷-۴۱۰ و همو، تاریخ النقود العراقیة، ص۵۲-۵۴، (اولجایتو از سال ۷۰۷ق/۱۳۰۷م به بعد، ضرب سکه با عبارت شیعی «علیّ ولیّ اللّه» را آغاز کرد. ر.ک: شعر بندتنبانی معاصر در مورد ضرب سکه توسط اولجایتو در عزّاوی، تاریخ النقود .... جهت ملاحظه مهر اولجایتو با نقش این عبارت شیعی، ر.ک: N. Siouffi, "Notice sur le cachet de Sultan Mogol Oldjaitou Khodabendeh", JA, ser. ۹, No. ۸, ۱۸۹۶, p. ۳۱-۳۴۵؛ میرخواند، روضة الصفا، ج۵، ص۴۲۶ و پس از آن، (میرخواند مکتب تشیع را به خود اولجایتو نسبت میدهد: «و چون عقیده الجایتو سلطان محمد خدابنده بر محبّت اهل نبی و ولی منطوی بود فرمان داد ...»)؛ ۱۰. فصیحی، مجمل، ج۳، ص۲۴ (سال ۷۱۵ق/۱۳۱۵-۱۳۱۶م)، که از شخصی به نام سیدرکنالدین ابهری سخن میگوید: «... که الجایتو خان را به مذهب شیعه تحریص (در متن اصلی چنین آمده؛ تحریض) میکرد»؛ ۱۱. خواندمیر، حبیب السیَر، ج۳، ص۱۹۵: «و آن پادشاه سعادت پناه به ارشاد آنجناب (یعنی ابن المطهّر) متابعت مذهب علیه امامیه نمود».