او در سلسله طولانی علمای شیعی، عنوان المحقق را برای خود کسب کرد.۱
۲. ابن مطهر، ابن تیمیه، خُنجی و شوشتری
شاگرد طوسی و عالم بعدیِ مورد توجه در این نگاه کلی، ابن مطهر حلّی است.۲
ابن مطهر، احتمالاً بیش از هر شخص دیگری، مسئول تلاش در راه آرمان تشیع دوازدهامامی در دوران ایلخان مغولان بود و دوران حیات او، یعنی در واقع نیمه دوم قرن ۱۳ و ربع اول قرن ۱۴، تقریباً با دوره سلطه ایلخانان در ایران همزمان شد.۳
1.. طوسی به خواست خودش در حرم امام هفتم، [امام] موسی الکاظم[ علیه السلام] دفن شد. ر.ک: خواندامیر، حبیب السیَر، ج۳، ص۱۰۶: «در جامع رشیدی مسطور است که خواجه نصیرالدین وصیّت فرمود که او را در جوار مزار فیض آثار امام بزرگوار موسی الکاظم[ علیه السلام] دفن کنند».
آنگونه که عزّاوی میگوید (تاریخ، ج۱، ص۲۷۸)، آرامگاهی که طوسی در آن دفن شد، در اصل برای خلیفه الناصر در نظر گرفته شده بود. همچنین ر.ک: مدخل مفصلی که شوشتری در مورد طوسی دارد: مجالس، ص۳۲۸-۳۳۱ و در آنجا اشاره دیگری به دفن طوسی در حرف پیشگفته آمده است.
در عصر صفویان، به دستور شاه صفی خلاصهای از اخلاق طوسی تهیه شد و مجموعه مختصری از مقالات با موضوع ائمه[ علیهم السلام] (دوازده امامِ خواجه نصیر) هنوز هم به صورت نسخه خطی در مشهد وجود دارد (ر.ک: مدرس رضوی، احوال و آثار، ص۲۵۹ و ۳۱۷-۳۱۸).
2.. اگر بخواهیم نام کامل و برخی از القاب وی را بیان کنیم باید بگوییم وی چنین معروف است: «العلامة آیة اللّه جمال الدین الحسنبنیوسفبنعلیبنالمطهّر الحلّی».
3.. شاید در اینجا لازم باشد از دو عالم شیعی دیگر نیز سخن بگوییم، یکی متعلق به همان دوره، همانند ابن مطهر و دیگری متعلق به یک نسل بعد. اولی، جعفربنحسن حلّی، «محقق اول» است؛ در مورد وی، ر.ک: اوایل ص۱، ش۲ و نیز اواخر ص۲۸، ش۲. دومی نیز محمدبنمکّی عاملی، «شهید اول، علامه ثانی»، است که در سال ۷۸۶ق/۱۳۸۴م در دمشق اعدام شد؛ در مورد او، ر.ک: GAL, II, p. ۱۳۱, and Suppl., II, p. ۱۳۱-۲ (بروکلمان تاریخ فوت وی را سال ۷۸۲ق/۱۳۸۰م میداند)؛ تنکابنی، قصص العلما، ص۳۳۷-۳۴۲؛ شوشتری، مجالس، ص۲۴۱؛ محمد رضا شمس الدین، حیاة الأمام الشهید الأول و اواخر ص۶۶ و پس از آن.
در نامهای از رشید الدین فضل اللّه به پسرش امیر علی، والی بغداد، نام ابن مطهر نیز در زمره ۵۱ تن از علمایی آمده که قرار بود هدایایی از دربار مغول دریافت کنند. برای وی ۲۰۰۰ دینار، چهار عبا، یک اسب و یک زین اختصاص داده شده بود. اقلام مشابهی نیز به بیضاوی، ایجی و سایرین داده میشد (ر.ک: مکاتبات رشید، نامه ش ۱۹، ص۵۶-۶۹).