محبوبیت بالایی در دربار مغول در بغداد و چنان دخالت مؤثری در نابودی قدرت اسماعیلیه در الَموت داشت که نگاهی به برخی از دیدگاههای مذهبی وی، وضعیت دینی اوایل دوران مغول را روشن میسازد. موضع ظاهراً مردد طوسی بین اعتقاد اسماعیلی (هفتامامی) و إثنی عشری (دوازدهامامی) در مکتب تشیع، اهمیت او را در رابطه با اهداف ما بسیار بیشتر میکند.
از سوی دیگر بررسی برخی از نوشتههای ابن تیمیه (د. ۷۲۸ق/۱۳۲۷م) - احتمالاً جنجالیترین متفکر مسلمان در اواخر دورههای میانی - آرای معاصرانِ شیعی جوانتر از وی (طوسی و ابن مطهر) را در منظر بهتری قرار میدهد؛ زیرا حملات بیوقفه ابن تیمیه به دیدگاههای إثنی عشری ابن مطهر و طوسی، فعالیتهای اسماعیلی بازماندگان منطقه الَموت و فجایع افراطیان (غلات) فرقه نُصیریه سوریه، برخی از حادترین مسائل جهان اسلام در اواخر قرن ۱۳ و آغاز قرن ۱۴ را روشن میسازد.
قاضی نصیرالدین بیضاوی (د. ۶۸۵ق/۱۲۸۶م)، یک شخصیت «بیطرفِ» سنتی که در خلوتی آرام میان شیراز و تبریز میزیست، نمونهای از بیاعتنایی آشکار سنتگراییِ اهل تسنن به جنبشهای قدرتمند، کژآیین و رایجی تلقی میشود که اغلب در بستر خشونت شکل گرفته و عمل میکنند. بیضاوی به عنوان یک فقیه شافعی، اثری نگاشت که هنوز هم یکی از بهترین و معتبرترین تفاسیر قرآن در سنت متعارف اهل تسنن به حساب میآید.
این چهار عالم برجسته در این دوره در سه یا چهار مرکز از مهمترین مراکز جهان اسلام میزیستند.۱ طوسی در بغداد و بعدها در مراغه واقع در آذربایجان