نداشتند۱ و حتی در مواردی مورد نهی ائمه علیهم السلام قرار گرفتند اما راضی نشده۲ و اقدام کردند که متأسفانه شکست خوردند.
۲.۵. ادعای شیعه بودن بنیالعباس
وی بنیالعباس را شیعه معرفی میکند و تحت این عنوان به بعضی از تحرکات و اقدامات آنها در زمان بنیامیه میپردازد: «اگرچه این جنبش کاملاً یک جنبش شیعی نبود اما از عقاید شیعی استفاده کرد…. برای بهدست آوردن دیدگاهی واقعبینانهتر از شیعیان، عباسیان همچنین ادعا کردند که آنها منتقم و خونخواه زید هستند».۳
بر اساس کتابهای ملل و نحل، شیعه به گروه طرفدار علی علیه السلام گفته میشود که قائل به امامت و خلافت وی و فرزندانش، هم به جهت نص و هم به جهت وصیت هستند. شیعه عقیده دارد که امامت از اولاد علی علیه السلام جز به ظلم یا تقیّه خارج نمیشود.۴ بر این مبنا باید دید که بنیالعباس شیعه بودهاند یا خیر.
فرزندان جناب عباس از طرفداران و حامیان امام علی علیه السلام، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام بودند که در زمان حکومت حضرات از کارگزاران و والیان حکومتی ایشان نیز بوده و در جنگها نیز در کنار آنها جانفشانی کردند؛۵ اما بعد از واقعه کربلا این شاخه از بنیهاشم، راه خود را از فرزندان علی علیه السلام جدا نمودند و به
1.. کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۴۲.
2.. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۲۴۸.
3.. Watt, Shi’ism, p. ۴۸.
4.. شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۹.
5.. بلاذرى، انساب الاشراف، ج۴، ص۳۹، ۵۸، ۷۸، ۸۵؛ منقرى، پيکار صفين، ص۳۳۹، ۳۴۲و ۴۳۴ به بعد.