37
کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول

‌‌‌عقایدی ‌درباره ‌‌امام غایب[عج] ‌‌و تناسخ ارواح‌ را در میان کسانی رواج داد که بعدها از پیروان عبداللّه بن معاویه شدند و بخشی از این عقاید را خصوصاً پس از مرگ عبداللّه بن معاویه، بر او تطبیق کرد.۱ ارتباط [او] با کیسانیه از این جهت تأیید می‌گردد که عبداللّه بن معاویه فرستاده ویژه ابوهاشم پسر ابن حنفیه بود. روشن نیست که او خود موافق اظهارات مربوط به خودش بوده یا نه؛ [چرا که] برخی از این ادعاها پس از مرگ او مطرح شد. نقل شده در لشکر عبداللّه بن معاویه در کوفه بقایای نیروهای زید، از شیعیان افراطی مهم‌تر بودند. بعدها زمانی که او مجبور به ترک کوفه شد و منطقه وسیعی از پارس را به کنترل خود درآورد، پیروانش تقریباً از هر گرایشی در ‌‌‌عقاید مذهبی و سیاسی اسلامی بودند. در سردرگمی دوران‌ها احتمال موفقیت یک جنبش، بدون عقاید روشن و رهبری نیرومند، بسیار پایین بود.

سرانجام جنبشی شکل گرفت که عباسیان را به قدرت رسانید و گرچه دقیقاً یک جنبش شیعی نبود اما از عقاید شیعه بهره برد. تقریباً از سال ۷۱۸م به بعد، برخی از خاندان عباس در حال طرح‌ریزی برای به دست گرفتن خلافت بودند. رهبران این طرح ابتدا محمد بن علی (د. ۷۴۳م)، نوه عبداللّه بن عباس و سپس پسرش ابراهیم (د. ۷۴۸م) بودند. دلیلی برای این فرض نداریم که این افراد معتقد به وجود حداقل میزان جذبه الهی در بنی‌هاشم بوده‌اند، اما برای به‌کارگیری کارگزارانی با ‌‌‌عقاید افراطی‌تر آمادگی داشتند. یکی از‌‌‌ آن‌ها «خِداش» بود که ظاهراً ادعای پیامبری داشته، اما احتمالاً توسط محمد بن علی[علیه السلام] تکذیب شده است.۲ ابومسلم،

1.. Ash‘arī, i, p. ۶, ۲۲; Shahrastānī, p. ۲۴۴ f. (= p. ۱۱۲ f.); Wellhausen, The Arab Kingdom and its Fall, Index.
بغدادی، ص۲۳۳ و پس از آن. نوبختی (ص۲۹ و ۳۱) و ابن حزم (ج۴، ص۱۸۷ و پس از آن)، نام «عبداللّه‌بن‌حارث» را ذکر کرده‌اند، که البته ممکن است [منظور هر دو، ] یک نفر باشد؛ قس: JAOS, xxix, p. ۱۲۴ ff..

2.. ابن حزم، کتاب الفِصَل، ج۴، ص۱۸۶؛
Wellhausen, Arab Kingdom, p. ۵۱۱, based on Ṭabarī, ۱۶۳۹ f..


کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول
36

علی[علیه السلام] و فاطمه[علیها السلام] باشد (اگرچه شاید تا پس از پیوستن برخی از زیدیان به قیام نفس زکیه، بر این نکته تأکید نشده بود)، اما تا زمانی که ‌‌امامت خود را به صورت علنی اعلام نکند نمی‌تواند خواستار بیعت باشد. بنابر این، زید جهت بسیج کردن عواطف شیعه برای پشتیبانی از تلاش برای کنترل خلافت می‌کوشید. جنبش زیدیه بسیار عقلانی بود، در حالی که جنبش‌های قبلی شیعه (به جز قیام مختار) غیرعقلانی بودند، یعنی به رغم ابراز آرزوهای معنوی و نارضایتی‌های خود، برنامه حساب‌شده‌ای برای به دست گرفتن امور خلافت نداشتند. زید پی برد که برای اداره خلافت، باید بخش عمده افکار عمومی اسلامی را با خود داشته باشد و به همین خاطر باید بخش عمده سنت اسلامی را بپذیرد. او این نگرش را با اعلام پذیرش خلافت و ‌‌امامت ابوبکر و عمر بیان داشت، اما برای راضی ساختن شیعیان افزود که به رغم والاتر [افضل] بودن علی[علیه السلام]، «‌‌امامت فرد پایین‌تر» (مفضول) یعنی ابوبکر و عمر، برای تأمین مصالح موقت جایز بود. به هر حال، اعطای امتیازات به غیرشیعیان شامل عدم پذیرش نسبی جذبه ادعاییِ علی[علیه السلام] و هاشمیان می‌شد و در نتیجه زید بخش زیادی از حمایت شیعیان را از دست داد. از این رو، مقایسه شکست زید با موفقیت ابومسلم و عباسیان جالب است.

آخرین قیام ناموفق شیعیان علیه امویان، قیام عبداللّه بن معاویه، فرزند نوه برادر علی[علیه السلام]، جعفر بود که در سال ۷۴۴م در کوفه آغاز شد و تا قتل عبداللّه توسط ابومسلم، احتمالاً در سال ۷۴۷م، ادامه یافت. فرقه‌های حربیه، حارثیه و جناحیه با این قیام مرتبط بودند، اما در مورد‌‌‌ آن‌ها ابهام و سردرگمی بسیاری وجود دارد. ظاهراً روشن است که مردی به نام عبداللّه بن عَمرو بن حرب کندی - که گفته شده یکی از پیروان بَیان و قطعاً مرتبط با گروهی سکوت‌باور۱ از کیسانیه بوده -

1.. quietist : معتقد به وظیفه سکوت و عدم قیام در زمان عدم حضور امام (و.).

  • نام منبع :
    کلام شیعه در پژوهش‌های غربی - دفتر اول
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1399
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2663
صفحه از 230
پرینت  ارسال به